اخراج كاركنان VOA زير سر جمهوري اسلامي است! (خبر ويژه)


توقف بي سروصداي بخش «پارازيت» در صداي آمريكا باعث گمانه زني هاي مختلف در ميان گروهها و رسانه هاي مخالف جمهوري اسلامي شده است.
برخي از اين محافل مدعي شده اند كه اين توقف در ادامه روند نفوذ عوامل جمهوري اسلامي در بخش فارسي VOA و اخراج برخي همكاران اين شبكه تلويزيوني است اما گروهي ديگر معتقدند اتفاق جديد به «انحرافات اخلاقي مجريان پارازيت» يا «تسويه حساب هاي داخلي» صداي آمريكا مربوط مي شود.
يكي از كاربران شبكه بالاترين در اين باره نوشت: به چي قسم بخورم كه از تئوري توطئه بيزارم، ولي جوابي هم براي اتفاقاتي كه مي افته ندارم! آخر اين چه بازي ايست؟، چرا اينچنين همه چيز ما به بازي گرفته مي شود؟ آقاي چالنگي اخراج مي شود! احمد باطبي در پي اش! كوروش صحتي و و و! و حالا پارازيت! واقعا ما را چه شده؟ آقايان كامبيز و سامان. جناب آقاي دكتر سازگارا و نوري زاده! اگر شما به داد دوستان خود نرسيد، فردا نوبت شماست، يعني نظام ايران اين همه قدرت دارد كه در قلب آمريكا افراد صداي آمريكا را جابجا كند؟ عجبا و عجبا كه ما مي خواهيم با اين نظام مبارزه كنيم و حتي براندازي كنيم! من كه در عجبم، يعني پول بدمسب اينقدر قدرت دارد؟ البته كه نمي خواهم كوچكترين اهانت و تهمتي به افراد بزنم، كما اينكه من خودم از طرفداران پروپاقرص آقايان سازگارا، نوري زاده و برنامه پارازيت با مجريهاي دوست داشتني آن هستم، اما اين هم تو كت من نمي رود كه در بزرگترين دموكراسي دنيا، هيچ كس هيچ كاري از دستش برنيايد و چند تا [...] نشور بتوانند زمام همه امور را در دست گرفته و هر كاري دلشان خواست بكنن.
سايت اپوزيسيوني «صبح امروز» نيز در گمانه زني ديگري نوشت: «گويا كامبيز حسيني، براساس يك عادت قديمي، مشغول فرياد زدن بوده است كه با تذكر يك همكار خانم مواجه مي شود. وي با پرتاب كردن اشيا و فحاشي به همكار خود- نازنين- نارضايتي از اين تذكر را نشان مي دهد. اين اتفاقات در مقابل دوربين هاي امنيتي رخ داده، فيلم هايي كه مي توانسته بهانه لازم براي اخراج حسيني و حضور پررنگ تر آرش سبحاني در پارازيت را سبب شود. همين مساله باعث بروز درگيري ميان كامبيز حسيني و سامان اربابي مي شود. بخش فارسي تلويزيون صداي آمريكا در ماههاي گذشته شاهد اختلافات بسياري بوده است. اخراج جمشيد چالنگي، احمد باطبي، كوروش صحتي و لونا شاد، باعث اختلافات زيادي در اين تلويزيون شد.»
وبلاگ «لنز روشن» از مجموعه همكاران بالاترين نيز مي نويسد: برخي مي گويند علت قطع بخش پارازيت، اخراج مجري آن بوده است. گروهي هم گفته اند چون در آخرين برنامه پارازيت، به رفتار پليس آمريكا با معترضان اعتراض شده، پخش اين برنامه متوقف شده است. خبرهايي از گوشه و كنار شنيده مي شود! اين خبرها حاكي است؛ تيمي كه پيشتر به همراهي خانم «امي كتز» كه يك آمريكايي يهودي تبار اداره كننده بخش فارسي صداي آمريكا بوده است با رايزني هاي مختلف سعي دارند به مديريت بخش فارسي يعني «بي بي جي» اثبات كنند كه تيم ايراني امكان اداره اين رسانه وزارت خارجه را ندارد و آنها مجدد آماده كار مديريتي هستند. لازم به اشاره است اين تيم گروهي است كه ارتباط نزديك با آقاي سجادي سردبير پيشين دارد.
اما يك گزارش منتشر در فيس بوك حاكي از آن است كه كامبيز حسيني مجري سخيف پارازيت، چندي پيش با رفتار غيراخلاقي و تهديد، قصد تعرض به يك دختر آمريكايي را داشته است. دختر آمريكايي بلافاصله به دادگاه فدرال شكايت مي كند و مسئولان صداي آمريكا به خاطر ترس از آبروريزي، دختر مورد بحث را راضي به انصراف از شكايت مي كنند ولي ترجيح مي دهند، مجري پارازيت را معلق كنند.
در هر صورت حالا كه صداي آمريكا قرار نيست فعلا حتي «پارازيت» را هم پخش كند، بد نيست براي مدتي «برفك» پخش كند و از باب تنوع، ويدئوي اظهارات تبليغاتي رئيس جمهور و وزير خارجه آمريكا درباره سفارت مجازي و... را به نمايش بگذارد.

چه شد كه صداي امريكا "كامبيز حسيني" را بايكوت كرد؟

کامبیز حسینی مجری پارازیت با رفتار غیراخلاقی و تهدید جنسی، قصد تجاوز به یک دختر در امریکا را داشته؛ او حتي کارت شناسایی خود را نیز به آن دختر نشان داده بود اما از طرف آن دختر با شکایت در دادگاه فدرال آمریکا مواجه شد.
به گزارش اشگاه خبرنگاران، طي روزهاي گذشته یکی از برنامه های مبتذل و سخیف صدای آمریکا به نام پارازیت که به تمسخر و پخش اکاذیب و شایعات پیرامون مسائل داخلی ایران می پرداخت به بهانه آماده کردن سری جدید آن قطع شده و عکس مجریان آن از صفحه فیس بوک این برنامه برداشته شده است.
 
خبری که "رادیو ضد انقلابی کوچه" به نقل از یکی از خبرنگارانش اعلام کرده، این است: "به حتم نزدیک به دو هفته قبل دوستانی که در تحریریه صدای آمریکا بوده‌اند خود مانند دوربین‌های امنیتی شاهد پرت شدن یک صندلی به وسیله آقای کامبیز حسینی به سوی دیگر اعضای تیم تهیه‌کننده پارازیت بوده‌اند. این پرت‌شدن صندلی اگر در دوربین‌های امنیت مستقر در تحریریه صدای آمریکا دارای میکروفن هم باشد بی‌شک صدای «فحش ناموسی» این مجری برنامه پارازیت که به خانم همکارش داده را نیز ضبط کرده است.
 
در واقع قضیه آقای حسینی و پارازیت و تعطیلی آن به هیچ وجه نزدیکی و قرابتی با نحوه برخورد با آقای باطبی و صحتی و سایر کسانی که در پروسه حذف قرار گرفتند ندارد و علیرغم این که برخی دوستان سعی در ایجاد این تصور دارند که در راستای سیاست برخورد با برخی نیروها در صدای آمریکا، آقای حسینی هم حذف شده است سخت در اشتباه هستند. آقای حسینی از طریق بخش پرسنلی به دلیل رفتار خشونت‌آمیز، پرت کردن صندلی و فحاشی در محل تحریریه از محل کار اخراج شده است.
 
به گفته برخی افراد که از نزدیک با ایشان سر و کار داشته‌اند. فحاشی و عصبانیت بخشی از روش کاری ایشان است و این برای اولین بار نیست که چنین رخ‌دادی را هم‌کاران وی شاهد هستند. اما این برای اولین بار است که وی مورد توبیخ قرار می‌گیرد. آقای حسینی از طریق بخش پرسنلی به دلیل رفتار خشونت‌آمیز، پرت کردن صندلی و فحاشی در محل تحریریه از محل کار اخراج شده است سابقه این درگیری نیز بر می‌گردد به تنش‌هایی پیش‌تر بین سامان اربابی به عنوان تهیه‌کننده این برنامه و کامبیز حسینی به عنوان نویسنده و مجری برنامه که در دو هفته گذشته به اوج خود رسیده است و به سایر هم‌کارانی که پیش‌تر به پارازیت دعوت شده بودند نیز کشیده شده. 
 
در این پرت کردن صندلی به نظر می‌رسد یکی از هم کاران زن آقای حسینی از فحاشی رکیک بی‌بهره نبوده است. آقای عسگرد نیز پس از تعطیلی پارازیت در صدد به راه کردن پارازیتی با اجرای آرش سبحانی ( باحقوق روزانه 400 دلار و بدون هیچ گونه سابقه رسانه ای وی )  بوده است که این برنامه بنابر اطلاعات رسیده حتي ضبط هم شده اما به تهدید آقای حسینی به لحاظ شکایت از صدای آمریکا و شخص آقای عسگرد برنامه ضبط شده پخش نشده است".
 
اما چندی پیش در چند وبلاگ و شبکه اجتماعی فیس بوک  از علت های برخورد با کامبیز حسینی اینگونه خبر داده بودند: کامبیز حسینی مجری پارازیت با رفتار غیراخلاقی و تهدید جنسی، قصد تجاوز به  یک دختر در امریکا را داشته است.
 
کامبیز حسینی که کارت شناسایی خود را نیز به آن دختر نشان داده بود از طرف آن دختر با شکایت در دادگاه فدرال آمریکا مواجه می شود و مسئولان صدای امریکا بخاطر ترس از آبروریزی این مساله آن دختر را راضی به انصراف از شکایتش می کنند ولی پرونده این شکایت در دادگاه فدرال امریکا هنوز وجود دارد.
 
گفتنی است صدای آمریکا در ماه‌های اخیر به اشکال مختلف دچار بحران‌های مدیریتی بوده است. حذف برخی از کارشناسان که مدتی طولانی در برنامه‌ها حضور داشتند. برخی برنامه‌سازان فعال سیاسی و هم‌چنین مجری‌ها و بازگرداندن برخی، در همین مدت به نظر گروهی از کسانی که مسایل صدای آمریکا را دنبال می‌کنند نشان از بحران حاکم در آن دارد.

موج اخراج‌ها در صدای آمریکا گریبان کامبیز حسینی را هم گرفت

به گزارش جهان، اخیرا به دنبال انتشار پیامی در فیس‌بوک این برنامه با این مضمون که: «دوستان پارازیت چند هفته آینده برنامه نخواهد داشت، از طریق همین صفحه تاریخ دقیق بازگشت پارازیت رو به اطلاع‌تون می‌رسونیم؛ تا به زودی»، پخش این برنامه متوقف شده بود.

هرچند گروهی اشاره کردند که چون در آخرین برنامه پارازیت نسبت به رفتار خشونت‌آمیز پلیس آمریکا در مقابل جنبش وال‌استریت اعتراض شده بود از ادامه پخش آن جلوگیری شده است، اما رادیو کوچه گزارش داده که مجری این برنامه از محل کار خود اخراج شده است.

در این گزارش تشریح شده که حدود دو هفته قبل و به دنبال تشدید اختلافات «کامبیز حسینی» با «سامان اربابی»، (تهیه‌کننده پارازیت) این مجری طبق روال همیشگی خود عصبانی شده اما این‌بار علاوه بر فحاشی، یک صندلی را نیز به سوی یکی از کارمندان خانم آن مجموعه پرتاب کرده است. به دنبال این رخداد، بخش پرسنلی صدای آمریکا نیز به دلیل اعمال رفتار خشونت‌آمیز، پرتاب کردن صندلی و فحاشی در محل تحریریه، کامبیز حسینی از محل کار اخراج کرده است.

به نوشته سایت اتوبوس دات کام، «کامبیز حسینی» از زمان ناآرامی‌های پس از انتخابات سال ۸۸ خود را از چهره‌های تأثیرگذار ضد انقلاب می‌دانسته و در مصاحبه با رسانه‌های آمریکایی، برنامه «پارازیت» را پرمخاطب‌ترین برنامه «طنز سیاسی درباره ایران!» معرفی کرده بود.

پس از حضور رامین عسگری به عنوان مدیر جدید "صدای آمریکا" بسیاری از کارمندان این رسانه کنار گذاشته شدند.

گفتنی است پیش از این، محسن سازگارا، «رودی بختیار» مشاور ارشد رئیس این شبکه و «کوروش صحتی»، «احمد باطبی» و «جمشید چالنگی» کارمندان رسمی سازمان صدای آمریکا نیز اخراج شده بودند.

این اخراج ها سبب شده که برخی رسانه های اپوزیسیون رویکرد بخش فارسي صداي آمريكا را در راستاي سياست های ایران توصیف کنند!

احتمال انتشار آلبوم «حبیب» در ایران

پانا: مدیر برنامه‌های «حبیب محبیان» در ایران، اوایل هفته جاری با اخذ و تائید «شماره کتابخانه ملی» برای آلبوم این خواننده، آخرین مرحله از مسیر کسب مجوزهای دفتر موسیقی وزارت ارشاد را طی کرد و پیش بینی می‌شود پس از ایام سوگواری محرم این آلبوم در بازار موسیقی کشور منتشر شود.

اخذ شماره کتابخانه ملی آخرین مرحله کسب مجوز آلبوم‌های مجاز داخلی است که پس از این مرحله، مجوز پخش به امضا و تائید نهایی واحد حراست دفتر موسیقی ارشاد می‌رسد و صادر می‌شود.

یادآور می‌شود حبیب بیش از یک سال و نیم است که در یکی از شهرهای شمال کشور اقامت دارد و در تمام این مدت در حال گذران زندگی است.

از یک سال پیش هم پسرش «محمد» به دلیل بیماری به ایران آمد و پس از انجام یک عمل جراحی موفقیت آمیز در یکی از بیمارستان‌های معروف و کسب سلامتی، این دو مشغول نهایی کردن آخرین قسمت‌های آلبوم در ایران شدند.

حبیب همچنین دو ویدئو کلیپ را هم در جاده قم و بر سر مزار مادرش (در حال خواندن ترانه معروف «مادر») ضبط کرده که همزمان با انتشار آلبوم‌اش قرار است آن‌ها را نیز منتشر کند.

اين هم سفارت مجازي كليك كن حالشو ببر!

سياه بازي راه اندازي سفارت مجازي از سوي آمريكا، حسابي اپوزيسيون سرخورده را كلافه كرده است.
پايگاه اينترنتي جرس در همين زمينه نوشت: يك سايت عادي حاوي مجموعه اي از بيانيه ها و توصيه ها. سايت سفارت مجازي آمريكا تلاش كرد صرفا براي دريافت رواديد راهنمايي كند. همان آش و همان كاسه قبلي بود. اين در حالي بود كه خيلي ها گمان مي كردند اين سايت درخواست ويزا را مستقيم بررسي مي كند. ايده تشكيل سفارت مجازي در بدو امر جالب مي نمود اما ابتكار چندان حرفه اي در آن مشاهده نشد. وزارت امور خارجه ايالات متحده در بيانيه اي اعلام كرد اين سفارتخانه مجازي مي تواند در غياب روابط مستقيم مانند پلي ميان دو كشور عمل كند. اين در حالي بود كه قبلا آمريكايي ها با سايت فارسي وزارت خارجه آمريكا نكاتي را كه در سفارتخانه مجازي عنوان كرده اند، بيان كرده بودند. برخي تحليلگران مي گويند آمريكا صرفا با معرفي ويتريني زيبا تلاش كرد ايراني ها را براي رفتن به آمريكا تحريك كند. اما غيرمستقيم به آنها مي گويد راه آمدن به آمريكا اين است كه با فرهنگ آمريكايي آشنا شويد و سپس از طريق فراگيري تشكيل شبكه هاي اجتماعي براي مقابله با رژيم حكومت خود را براندازيد تا راحت تر به آمريكا بياييد، چيزي كه مخالفان قبلا هزينه آن را پرداخته بودند و حالا صرفا متهم به جاسوسي مي شوند.
جرس اضافه كرد: گويا بدبياري اوباما و دموكرات ها در برابر جمهوري اسلامي را پاياني نيست. هنوز جوهر پرونده ناتمام سفارت مجازي خشك نشده بود كه يك هواپيماي جاسوسي آمريكا در خاك ايران سقوط كرد.
در همين حال پايگاه گويانيوز با لحني آميخته به طنز و ناراحتي، موضوع سفارت مجازي آمريكا را به استهزا گرفت و نوشت: اگر نمايشگاه صنعتي رفته باشيد حتما ديده ايد كه بچه ها، دوره مي افتند و از مسئولان غرفه ها كارت ويزيت و بروشور و كيسه نايلون لوگودار مي خواهند.
مسئولان غرفه ها هم معمولا طاقچه بالا مي گذارند و اگر بچه را سمج ببينند، يك كارت ويزيتي بروشوري چيزي به دست اش مي دهند مي گويند «برو بچه جون با اين حال كن». خيلي مايه بگذارند يك كيسه نايلون خالي هم دست او مي دهند تا عيش اش تكميل شود. بچه ها هم كه موفق به گرفتن يك مشت آشغال از مسئول غرفه شده اند با لبي خندان، آن آشغال ها را به رخ بچه هاي ديگر مي كشند. حالا شده است حكايت سفارت مجازي آمريكا براي ما.
گويانيوز ادامه مي دهد: وقتي گفت وگوي خانم هيلاري كلينتون با صداي آمريكا را شنيديم فكر كرديم اووه چه خبر خواهد شد! يك سايت درست خواهد شد به چه عظمت! در اين سايت آپشن ها خواهند گذاشت، چه آپشن هايي! بفرماييد ويزاي تحصيلي! بفرماييد ويزاي توريستي! اپليكيشن مپليكيشن؟ چه حرف ها؟! ما و ايراني ها و اپليكيشن؟! نفرماييد تو را خدا! خجالت مي دهيد ما را! خلاصه، تصورات كرديم چه تصوراتي! تخيلات كرديم چه تخيلاتي! اصلا جان شما خودمان را در آمريكا مي ديديم. در قلب لس آنجلس! وسط بورلي هيلز! آخي... اما سفارت مجازي آمريكا كه افتتاح شد انگار آب يخ ريختند روي سرمان. خدا را شكر از ما براي داخل شدن به اين سفارت مجازي في ورودي 30-120دلاري نخواستند. به به! چه سفارتي! چه مردمان متمدني! چه تكنالاجي بالايي! (همون تكنولوژي خودمون. من چون وارد سفارت شده ام دارم براي شما آمريكايي صحبت مي كنم كه هيلاري خانم هم بفهمند!) اين فيلم يوتيوب را مي گويم كه واقعا چقدر هزينه صرف آن كرده اند و با چه تكنيك خارق العاده اي ارائه داده اند! هيلاري خانم يك كيسه با لوگوي سفارت مجازي آمريكا هم به ما بدهيد، ما را تا ابد مديون خودتان خواهيد كرد! تو را خدا بدهيد! اين تن بميرد بدهيد! نه كه مسئوليت از سر و روي اين سفارت مجازي در حال باريدن است، يك باكس «سلب مسئوليت» هم زير آن گذاشته اند كه «آقايان حكومت اسلامي! ما مسئوليت اينها نداريم ها! شما جدي نگيريد و همان سفارت سوئيس حافظ منافع ماست و بس و اين سفارت مجازي براي برقراري پل ميان ما و مردم ايران ايجاد شده و اين پل براي اپوزيسيون يعني «گاز بده برو جلو! سر كاري! بيا اين بروشور را بهت بدم ولي ديگه چيزي نخواي از من! كلي هزينه صرف اينها كرديم جان شما...»
نويسنده گويانيوز اضافه مي كند: چشم. ما ديگر از شما چيزي نخواهيم خواست. همين شادي كه به ما داديد، براي ما به اندازه يك دنيا ارزش دارد. شادي من واقعا غيرقابل كنترل است. الان هر شب جلوي كامپيوتر كيسه خواب مي اندازم مي خوابم، چون ما عادت داريم شب ها جلوي سفارت صف بكشيم تا صبح بلكه ما را راه بدهند تو براي اين كه با چشم غره و قيافه اخمو، توي پاسپورت مان مهر اپليكيشن رسيور بزنند و بگويند برو مدارك ات را تكميل كن كه معني اش اين است كه بكش كنار بذار بادبياد!
گويانيوز ماجراي سفارت مجازي را به شيشه مربا از پشت شيشه تشبيه كرده و نوشته است: ما كه به مربا از پشت شيشه اش ليس زديم!

رضا پهلوي: گول كيهان را نخوريد


رضا پهلوي با صدور بيانيه اي ضمن تكذيب خبر ويژه كيهان به سران فتنه و گروههاي اپوزيسيون هشدار داد كه روزنامه كيهان در پي تفرقه افكني ميان اپوزيسيون است و از آنها خواست هوشياري خود را حفظ كرده و فريب كيهان را نخورند!
در بيانيه رضا پهلوي كه روي سايت اختصاصي وي منتشر شده، آمده است؛ «كيهان شريعتمداري با شايعه سازي و ايجاد شكاف و اختلاف در بين مبارزين تلاش مي كند به اهداف شوم خود برسد و ليكن ما را در راه آزادي همه زندانيان سياسي-عقيدتي كشورمان راسخ تر مي كند»!
گفتني است هفته گذشته، رضا پهلوي به بهانه 16 آذر بيانيه اي صادر كرده بود و از آنجا كه 3 دانشجوي دانشگاه تهران در 16 آذرماه 1332 از سوي ماموران شاه به شهادت رسيده بودند، اين بيانيه با اعتراض شديد برخي از گروههاي سلطنت طلب روبرو شد و رضا پهلوي در توجيه اقدام خود گفته بود؛ «آن ماجرا (16 آذر 32) مربوط به 60سال پيش است و ما الان با سران جنبش سبز كه مدتي در حاكميت بوده اند تماس هايي داريم منجمله كسي از جانب يكي از رهبران جنبش سبز -منظورش اردشير اميرارجمند مشاور موسوي و نماينده سران فتنه در خارج از كشور است- پيش من آمده و ارتباط خوبي برقرار شده است». رضا پهلوي به ملاقات خود با فرزند يكي از سران فتنه نيز اشاره كرده بود كه اين ماجرا در خبر ويژه كيهان پنج شنبه 17/9/90 آمده بود.
آقا رضا ربع پهلوي در حالي خبر ويژه كيهان را تكذيب مي كند كه اخبار مربوط به ملاقات اردشيراميرارجمند- مشاور فراري موسوي و نماينده سران فتنه در خارج از كشور- و نيز خبر درخواست ملاقات فرزند يكي از سران فتنه با وي از چند هفته قبل در ميان گروههاي اپوزيسيون منتشر شده و چند سايت ضد انقلاب از جمله سايت هاي بالاترين و فيس بوك به آن پرداخته بودند.
و اما، در اين ميان مقاله سايت «نورافكن» كه يك سايت سلطنت طلب و وابسته به دفتر رضا پهلوي است جالب توجه و خنده دار است. اين سايت با استناد به خبر ويژه كيهان و تاكيد بر درستي اين خبر نوشته است «خبر مربوط به همكاري و ارتباط آقاي رضا پهلوي با سران جنبش سبز (يا به قول كيهان، سران فتنه) نشان مي دهد كه آقاي رضا پهلوي در اوج محبوبيت(!) است و ساير رهبران گروههاي اپوزيسيون بايد ايشان را كه خطرناكترين دشمن موجوديت رژيم جمهوري اسلامي است به رهبري بپذيرند»!
ذوق زدگي اين سايت سلطنت طلب وابسته به دفتر رضا پهلوي براي «بااهميت» نشان دادن موقعيت ربع پهلوي در ميان مخالفان جمهوري اسلامي ايران در حالي است كه اردشير اميرارجمند نماينده سران فتنه در خارج كشور در ملاقات خود با رضا پهلوي كه با هماهنگي سفارت آمريكا در فرانسه صورت پذيرفته به وي توضيح داده است كه رژيم سلطنتي در ميان مردم جايگاهي ندارد و مردم نسبت به اختناق دوران رضاشاه و محمدرضاشاه اعتراض جدي دارند و سپس با اشاره به ثروت كلان رضا پهلوي و اشاره تلويحي به اين نكته كه وي و گروههاي سلطنت طلب در موقعيت و جايگاهي نيستند كه بتوانند عليه جمهوري اسلامي اقدامي انجام بدهند از رضا پهلوي مي خواهد كه به جاي صدور بيانيه در حمايت از سران جنبش سبز!! كه به نفع آنها نيست، بخشي از هزينه مالي فتنه گران در خارج كشور را برعهده بگيرد. به نوشته سايت بالاترين و به نقل از يك عضو دفتر رضا پهلوي، وي اظهارات فرستاده سران فتنه را اهانت و اشاره تلويحي به بي عرضگي خود تلقي مي كند و علي رغم تاكيد اميرارجمند مبني بر پنهان ماندن ماجرا، ملاقات خود با وي و فرزند يكي از سران فتنه را - بدون ذكر نام- فاش مي كند.
گفتني است رضا پهلوي در جريان فتنه آمريكايي-اسرائيلي 88 بارها از موسوي و خاتمي و كروبي با ذكر نام تجليل كرده بود و يك هفته نامه آمريكايي نيز از فشار مقامات آمريكايي به وي براي حمايت مالي بيشتر از عوامل فتنه خبر داده و نوشته بود. ثروت افسانه اي خاندان پهلوي متعلق به مردم ايران است و شاهزاده رضا پهلوي نبايد از هزينه كردن بخشي از ثروت خويش در حمايت از جنبش سبز كه براي رهايي مردم ايران از رژيم اسلامي تلاش مي كند، خودداري ورزد!

پایان جنجال آبی‌ با یک آشتی‌کنان ساده و عکس یادگاری!

منتظر اتفاق خاصی در باشگاه استقلال نباشید؛
پایان جنجال آبی‌ با یک آشتی‌کنان ساده و عکس یادگاری!

گروه ورزش - مدیران باشگاه استقلال پس از درگیری لفظی جباری و جاسم کرار و متعاقب آن مصاحبه تند مجتبی جباری از عملکرد کادر فنی درگیر حاشیه‌ای بزرگ شدند؛مسوولان باشگاه استقلال که انتظار سخنان غیرمنتظره مجتبی جباری ستاره این روزهای تیم فوتبال استقلال در گفت و گو با شبکه‌های خبری را نداشتند بلافاصله پس از پخش سخنان وی به تکاپو افتادند تا در آستانه بازی حساس مقابل رقیب دیرینه خود مشکلات حاشیه‌ای به وجود امده را کنترل کنند.

به گزارش رجانیوز، جنس واکنش مدیران استقلال همانگونه که پیش بینی می‌شد علیه بازیکن ناراضی و در حمایت از کادر فنی تیم فوتبال بود اما در این بین نشانه‌های از بازگشت قریب الوقوع جباری به اردوی استقلال دیده می‌شد اما مدیران باشگاه استقلال تلاش کردند این اتفاق برای آن که دستاویزی برای منتقدان نشود کاملا محسوس و پنهانی صورت گیرد تا استقلال حاشیه کمتری پیرامون خود احساس کند.

با این حال حضور مجتبی جباری در تمرین نوبت صبح استقلال در ورزشگاه محل برگزاری تمرین استقلال باعث شد این اتفاق خیلی زود رسانه‌ای شود، هرچند خبرنگاراه به دلیل تصمیم باشگاه اجازه گفت و گو و حضور در تمرینات استقلال را پیدا نکردند اما اخبار بیرون آمده از تمرین نوبت صبح استقلال نشان می‌دهد تلاش برای فیصله دادن به این بحران آغاز شده و در نخستین گام پیش از تشکیل کمیته انضباطی و جلسه فوق العاده معاونی باشگاه که مدیرعامل استقلال از برپایی آن خبرداده بود، پرویز مظلومی،منصور پورحیدری و فرهاد مجیدی با هافبک ناراضی استقلال ترتیب جلسه دادند تا زوایای این اتفاق را بررسی کنند.

حضور جباری در تمرین نویت صبح استقلال نشان می‌دهد وی در تصمیم خود برای عدم حضور در استقلال جدی نبوده چون اگر وی در انجام به وعده خود مصمم بود با موضع گیری مظلومی از شرکت در تمرینات استقلال خودداری می‌کرد اما حضور ناگهانی او در تمرین استقلال نشان داد تهدید وی از حدیت لازم برخوردار نبوده، از طرفی رفتار پرویز مظلومی و حضور او در جلسه مشترک با جباری موضع ابتدای وی را نیز تحت الشعاع قرار داد چون وی هم اعلام کرده دیگر جباری در ترکیب وی جایی نخواهد داشت.



اتفاقات امروز تمرین تیم فوتبال استقلال نشان می‌دهد سرنوشت این پرونده به جدایی فردی از مجموعه استقلال منجر نخواهد شد به همین دلیل هواداران استقلال برای چندمین بار در دوره مربیگری مظلومی در این باشگاه دوباره شاهد عقب نشینی طرفین این پرونده از مواضع خود خواهند بود؛ البته در این بین جریمه‌ای نقدی هم برای بازیکنان خاطی درنظر گرفته خواهد شد که در مقایسه با بحران به وجود آمده رقم قابل ملاحضه‌ای نیست.

وجود تفکر نتیجه گرا نزد مدیران و مربیان فوتبال ما به دلیل عدم ثبات جایگاه دلیل اصلی چنین اتفاقات بحث برانگیزی است، بی شک اگر چنین اتفاقی در یکی از لیگ‌های حرفه ای و نیمه حرفه‌ای جهان روی می داد متخلفان در هر مقام و مسوولیتی که حضور داشتند برابر قانون مواخذه می شدند اما در فوتبال آماتور ایران نباید انتظار چنین برخوردهایی را داشت چون مربی، مدیر از وضعیت و جایگاه اطمینان ندارند از این رو در برابر اجرای قانون با خاطیان پرهیز می‌کنند تا کمترین آسیب به موقعیتش وارد شود.

شاید همین گونه رفتارها در فوتبال ایران باعث شد اعتبار فوتبال ایران به شدت نزد مراجع بین المللی و نهادهای فوتبالی کاهش پیدا کند تا آنها سهمیه ایران در فوتبال حرفه‌ای را کاهش دهند،مدیران فوتبال ایران در برهه فعلی بر این باورند که کاملا حرفه‌ای عمل می کنند اما نمونه های مصداقی نشان می‌دهد که در این فوتبال اصول ابتدایی قواعد حرفه‌ای گری نیز رعایت نمی شود چه رسد به آن که تمامی مسائل حرفه ای به درستی اجرا شود.

محمدرضا لطفي استاد و نوازنده تار و سه تار:اعتراض شجريان كه آثار و كنسرت‌هايش به‌هيچ مانعي نخورده چيس

محمدرضا لطفي استاد و نوازنده تار و سه تار:
اعتراض شجريان كه آثار و كنسرت‌هايش به‌هيچ مانعي نخورده چيست/ با بي‌بي‌سي و صداي‎امريكا كه دنبال براندازي هستند،هم‌صدا نمي‌شوم
 

"محمدرضا لطفي" استاد و نوازنده تار و سه تار با انتقاد از مصاحبه هاي شجريان با شبكه هاي ضدانقلاب گفت: بي‌بي‌سي، صداي امريكا، راديو بين‌المللي فرانسه و يا ساير رسانه‌هاي آن‌طرفي در 10 سال اخير مواضع اپوزيسيون به ايران دارند و گاهي اوقات نيز كار را به براندازي حكومت نيز مي‌كشانند. اين را ما امروز به طور رسمي مي‌دانيم و آخرين صحبت‌هاي وزير امور خارجه انگلستان همه مويد اين رويكرد آن‌ها است.

به گزارش رجانيوز ، لطفي در گفت‌وگويي كه نشريه آسمان آن را منتشر كرده، اظهار داشت: مطالبي را كه شجريان در بيرون مرزها و داخل مرزهاي كشورمان مطرح‌ كرده، ‌با مطالبي كه من گفته‌ام و مي‌گويم كاملاً متفاوت است. شجريان از سال 57 و بعد از انقلاب تا امروز بالاترين حجم توليد و بيشترين و موفق‌ترين كنسرت‌ها را داشته است. اگر شجريان قبل از انقلاب يك دهم موسيقي توليد كرده بود، بعد از انقلاب صد در صد توليد داشته است. شخص آقاي شجريان اگرچه مانند بسياري از موسيقي‌دان‌ها دچار مشكلاتي بوده ولي هيچ‌وقت برنامه‌هايش قطع نشده، آثارش منتشر شده، كنسرت‌هايش برگزار شده و هميشه مجوز گرفته است.

وي در ادامه اظهار داشت: اولين كنسرت‌هاي اين مملكت را در شهرستان‌ها شخص شجريان برگزار كرده است. خود آقاي خاتمي در زمان وزارت‌شان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در كنسرت اصفهان شجريان حضور داشتند. امروز من شخصاً نمي‌فهمم شجريان به عنوان يك موزيسين موفق كه اين همه كنسرت داده و كار توليد كرده و آثارش در راديو و تلويزيون پخش شده و بيش از 300 كنسرت خارج از كشور داشته، چرا اكنون اعتراض مي‌كند؟‌ من اين را نمي‌فهمم. يك وقت شما را براي ساليان دراز محروم كرده‌اند و با كلي بدبختي يك كنسرت برگزار مي‌كنيد و هزارگونه مشكل داريد و اعتراض مي‌كنيد؛ اگر چنين شخصي بخواهد بر روي اين مسائل صحبت كند قابل فهم است.

اين نوازنده تار در ادامه گفت: ضمن اينكه من اصلا دوست ندارم هنرمندان‌مان تريبون خودشان را از داخل به خارج از كشور ببرند. به همين دليل شخص من هرگز با بي‌بي‌سي مصاحبه نكرده‌ام. با صداي آمريكا در طول 25 سال فعاليتم در خارج از كشور به طور مشروط مصاحبه كرده‌ام.

لطفي گفت: بي‌بي‌سي، صداي آمريكا، راديو بين‌المللي فرانسه و يا ساير رسانه‌هاي آن‌طرفي در 10 سال اخير مواضع اپوزيسيون به ايران دارند و گاهي اوقات نيز كار را به براندازي حكومت نيز مي‌كشانند. اين را ما امروز به طور رسمي مي‌دانيم و آخرين صحبت‌هاي وزير امور خارجه انگلستان همه مويد اين رويكرد آن‌ها است. طبيعي است وقتي امروز رسانه‌هاي آن‌طرفي اين امكان را به يك هنرمند مي‌دهند تا بيايد در بي‌بي‌سي صحبت كند، حتماً بايد در درجه اول اپوزيسيون يا نيمچه اپوزيسيون باشد.

وي ادامه داد: من حق دارم دوست نداشته باشم به عنوان يك هنرمند در صداي آمريكا و بي بي‌سي انگلستان كه به عنوان دو ارگان دولتي مشغول فعاليت هستند، حرف بزنم. من حتي اگر هزار مشكل در ايران داشته باشم ترجيح نمي‌دهم هرگز در تريبون‌هايي كه قصد اصلاح و كمك به مردم ايران را ندارند هم‌صدا شوم. اين سليقه شخصي من است. ولي كساني كه اين كار را مي‌كنند اگر چه به آن‌ها انتقاد دارم اما كار آن‌ها را ممنوع نمي‌دانم. آن‌ها زندگي و مسئوليت خودشان را دارند. ولي بايد مسئوليت را فردي نبينند.

اين نوازنده سه تار اظهار داشت: شجريان اگر اين مسئوليت را فردي ببيند، مشكل به وجود مي‌آيد. اين مسئوليت و مشكل، يك مشكل اجتماعي عمومي است و حرف‌ها و گفته‌ها براي نگراني از وضعيت موسيقي كشور است. اما آن‌چه از گفته‌هاي شجريان در راديو استراليا، بي‌بي‌سي و صداي امريكا دنبال كره‌ام، تنها در ده‌درصد از صحبت‌هايشان به مشكلات موسيقي اشاره داشته است.

لطفي گفت: من مي‌گويم يك موسيقي‌دان اول مي‌بايست دردش خود موسيقي باشد. در اين مصاحبه اخير مصاحبه كنند از ايشان مي‌پرسد "الآن كه آلبوم مرغ خوشخوان شما مجوز رسمي گرفته و كنسرت هاتان نيز در ايران اعلام شده مشكلي ندارد، برخورد شما چگونه است؟" شجريان از كنار اين مسأله رد مي شود و جواب قانع كننده‌اي نمي‌دهد.

وي ادامه داد: به نظر من وقتي پهلوان شديد، مسئوليت شما مسئوليت يك گروه نيست؛ بلكه مسئوليت همه ملت را برعهده داريد. در واقع سخن شما مي‌بايست بازتاب سخن همه ملت ايران باشد. من خودم اين مشكلات را بعد از انقلاب داشته‌ام و بدون اينكه حتي خبر داشته باشم از اسمم كلي سوءاستفاده شده است. به نظرم چنين حركت‌هايي بيشتر سياسي محسوب مي‌شود تا فرهنگي هنري، و اين نظر شخصي من است.

لطفي گفت: اما در مورد شجريان اين مسأله كاملاً متفاوت است. شجريان هيچ وقت به‌دنبال ايجاد يك جريان فرهنگي هنري مستقل با شركت همكاران خودش نرفته است. يك شركت اقتصادي به نام "دل‌آواز" درست كرده و كار خودش را مانند يك شركت توليد كننده انجام مي‌دهد و درآمدزايي خوبي هم از گذشته تا به امروز داشته و دارد.

خبر مرتبط:

تفنگ شجريان

 

كليپ: شجريان؛ باز هواي وطنم...

 

خل و چل


گفت: گروه هاي اپوزيسيون از اين كه يك زن جوان مصري براي اعلام مخالفت با حاكميت اسلام در مصر، تصاوير لخت خود را در اينترنت به نمايش گذاشته است ابراز خوشحالي كرده اند!
گفتم: كجاي اين كار باعث ذوق زدگي گروه هاي اپوزيسيون شده است؟
گفت: مي گويند اقدام اين زن مصري، دهن كجي به همه مسلمانان در ايران و مصر و بقيه كشورهاي اسلامي است!
گفتم: عجب خل و چل هايي هستند؟!
گفت: اتفاقا يكي از سايت هاي ضد انقلاب هم خطاب به آنها نوشته است اين حركت باعث مي شود مسلمانان مصر در تصميم خود براي تشكيل حكومت اسلامي پافشاري بيشتري كنند.
گفتم: حالا فكرش را بكن كه دشمن احمق چه گوهر گرانبهايي است؟!
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: به يارو گفتند؛ گير عجب آدم زبون نفهم احمقي افتاده ايم؟ و يارو با عصبانيت گفت؛ خودت گير عجب آدم زبون نفهم احمقي افتاده اي!!