تجلی تاریخی سیاست‌ورزی اخلاق‌مدار در 29 آذر 88


شگفتی نخبگان و رسانه‌های جهان از پیام کریمانه رهبری

در پی انتشار پیام کریمانه رهبر انقلاب اسلامی رسانه‌های بیگانه به‌ویژه شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی فارسی دچار نوعی سردرگمی شده‌اند.

بی‌بی‌سی عصر یکشنبه این پیام را با فرخ نگهدار از اعضای حزب توده به بحث گذاشت اما کرامت حضرت آیت‌الله در مورد ملاطفت قرار دادن آیت‌الله منتظری در حالی که وی در دوره بعد از ارتحال امام(ره)، اصرار بر تقابل با رهبری داشت، این رسانه و کارشناس آن را در تحلیل این پیام دچار مشکل شدند.

پیام رهبر انقلاب به نوعی تجلی تاریخی سیاست‌ورزی اخلاق‌مدار بود و نخبگان سیاسی را نیز با این برخورد کریمانه دچار حیرت کرده است.

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظّم انقلاب اسلامی در پیامی درگذشت فقیه بزرگوار آیت الله آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری رحمۀ الله علیه را تسلیت گفتند.
متن پیام به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اطلاع یافتیم که فقیه بزرگوار آیت الله آقای حاج شیخ حسینعلی منتظری رحمۀ الله علیه دارفانی را وداع گفته و به سرای باقی شتافته اند. ایشان فقیهی متبحّر و استادی برجسته بودند و شاگردان زیادی از ایشان بهره بردند. دورانی طولانی از زندگی آن مرحوم در خدمت نهضت امام راحل عظیم الشأن گذشت و ایشان مجاهدات زیادی انجام داده و سختی های زیادی در این راه تحمل کردند. در اواخر دوران حیات مبارک امام راحل امتحانی دشوار و خطیر، پیش آمد که از خداوند متعال میخواهم آن را با پوشش مغفرت و رحمت خویش بپوشاند و ابتلائات دنیوی را کفاره ی آن قرار دهد. اینجانب درگذشت ایشان را به همه ی بازماندگان بویژه همسر مکرّمه و فرزندان محترم آن مرحوم تسلیت میگویم و رحمت و مغفرت الهی را برای وی مسألت می‌کنم.

سید علی خامنه ای
29/ آذر/ 1388

این نوع برخورد کریمانه البته از سوی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مسبوق به سابقه است و ایشان پیش از این نیز درپی درگذشت مهدی بازرگان و یدالله سحابی نیز چنین رفتاری در قبال مخالفان نظام داشته‌اند. به نظر می‌رسد این نوع برخورد باید به‌عنوان منشور اخلاقی در عالم سیاست ایران ثبت شود.

همچنین ایشان 25 فروردین 81 در پیامی به مناسبت درگذشت دکتر سحابی نیز پیامی به شرح زیر صادر کرده بودند:

«بسم الله الرحمن الرحيم

درگذشت مرحوم مبرور آقاي دكتر يدالله سحابي رحمة الله عليه را به همه فرزندان محترم و به خاندان گرامي ايشان تسليت مي گويم.اين شخصيت كهنسال علمي، فرهنگي و سياسي، سال هاي درازي را با مجاهدت و جديت، به تلاشي صادقانه، درراه آنچه بدان باورداشت، مصروف كرد.

همت اصلي او گماشته شده بود، اولاً بر زدودن تهمت ناسازگاري دين و علم، كه انگيزه هاي منحرفي موجب طرح مكرر آن ازسوي عناصري مي گشت و نيز بر مردودشمردن پندار جدايي دين از سياست.دربخش هايي از سال هاي متمادي اين مجاهدت طولاني، وي به شيوه هاي فرهنگي و دربخش هاي ديگري به شيوه هاي سياسي روي مي آورد و سال ها زندان در رژيم ستم شاهي، هزينه اين اقدام بااهميت بود.مرحوم دكترسحابي، مردي باايمان، باحقيقت، خوش روحيه و مقاوم بود. دردوران نظام جمهوري اسلامي، پس ازمقطعي كه وي از قواي مجريه و مقننه خارج شد، اختلاف برخي از ديدگاههايش با مسؤولان كشور، وي را به وادي بي انصافي و غرض ورزي سوق نداد. او مردي ديندار و متعبد و درست كردار بود.از خداي متعال مسألت مي كنم كه رحمت و فضل خود را برروح او ارزاني فرمايد و دوراني را كه او اكنون درآن به سرمي برد، براي او دوران آسايش و برخورداري از مغفرت الهي قرار بدهد.

سيد علي خامنه اي»

مردم ما دريافته اند كه امام حسين(ع) بيشتر از آب ،تشنه لبيك بود

مديرمسئول كيهان در اجتماع پرشور بسيجيان:
مردم ما دريافته اند كه امام حسين(ع) بيشتر از آب ،تشنه لبيك بود

براي ارزيابي شعارها و تابلوها بايد عملكردها و رفتارها را با آن مقايسه كرد وگرنه، عمرسعد هم عصر عاشورا با شعار يا خيل الله اركبي يعني اي سپاهيان خدا سوار شويد، فرمان حمله به اردوگاه امام حسين عليه السلام را صادر كرد و صدام هم در جريان جنگ تحميلي كلمه «الله اكبر» را به پرچم عراق اضافه كرد.
مديرمسئول كيهان كه در اجتماع پرشور بسيجيان در مسجد نوريان تهران شركت كرده بود گفت؛ فتنه اخير اگرچه تلخي هايي داشت ولي يك موهبت بزرگ الهي بود و از چهره خط نفاق جديد و برخي خواص آلوده پرده برداشت. شريعتمداري با اشاره به اسنادي كه از وطن فروشي و خيانت سران فتنه حكايت مي كرد، افزود: اين اسناد كمترين ترديدي باقي نمي گذارد كه در فتنه اخير موسوي و خاتمي و كروبي نقش ستون پنجم آمريكا و اسرائيل را بر عهده داشته اند و همانگونه كه ديده مي شود هيچيك از مواضع و عملكرد آنها بيرون از فرمول ديكته شده دشمن نبوده است. مديرمسئول كيهان گفت؛ با توجه به همين فرمول بود كه مسير حركت جريان فتنه را از قبل پيش بيني مي كرديم و مراحل مختلف آن را برمي شمرديم، و اضافه كرد؛ «تشكيل كميته صيانت از آراء» پيشنهاد جرج سوروس صهيونيست بود كه خاتمي دوبار به صورت پنهاني با وي ملاقات كرده بود. كيهان بعد از تشكيل اين كميته پيش بيني كرد كه فتنه گران براي پيروزي در انتخابات نيامده اند و به زودي يك «نماد» كه در ميان مردم مقدس باشد برمي گزينند كه مدتي بعد موسوي «رنگ سبز» را معرفي كرد. انتخاب رنگ سبز پيشنهاد مشترك جين شارپ و مايكل لدين بود. در ادامه ماجرا و با توجه به فرمول ياد شده نوشتيم كه سران فتنه بعد از اعلام آراء ادعا مي كنند در انتخابات تقلب شده است و سپس از هواداران خود براي حضور در خيابان ها و آشوب و بلوا دعوت مي كنند. در همان هنگام برخي از دوستان كه ماجرا را به دقت دنبال مي كردند، مي گفتند؛ احتمالا موسوي و خاتمي بعد از اين پيش بيني ها به خاطر حفظ وجهه خود از انجام مراحل بعدي صرفنظر كنند تا وابستگي آنها افشاء نشود و پاسخ ما اين بود كه موسوي و خاتمي مامورند و در اختيار خودشان نيستند كه به ميل خود تصميم بگيرند و ديديد و ديديم كه چنين بود.
شريعتمداري در ادامه سخنان خود گفت؛ امروزه شناسايي خط نفاق دشوار نيست و با اندكي دقت مي توان منافقين را در هر لباسي كه هستند و زير هر تابلويي كه جمع شده اند، شناخت و در توضيح گفت؛ به قول قرآن، منافقين در خلوت با شياطين خود يعني دشمنان اسلام در تماس هستند و خواسته هاي آنان را دنبال مي كنند و امروزه در عصر ارتباطات، خواسته هاي دشمن قابل درك است بنابراين افراد و جرياناتي كه اين خواسته ها را در جامعه مسلمين دنبال مي كنند اگر تابلوي اسلام را برافراشته باشند به يقين منافق هستند و از آنجا كه سران فتنه در تمامي مراحل، اهداف آمريكا و اسرائيل را دنبال كرده اند و در همان حال ادعاي خط امامي داشته اند، مصداق واقعي «خط نفاق» هستند. شريعتمداري در ادامه گفت؛ از ديگر ويژگي خط نفاق كه در قرآن كريم به صراحت از آن ياد شده اين است كه در پوشش يك واژه ارزشي نظير اصلاح طلبي دست به فساد مي زنند و اينجاست كه اهل بصيرت با شناختي كه از اصلاح و فساد دارند، آنان را شناسايي مي كنند و به فرموده قرآن، «هنگامي كه به آنها گفته مي شود در زمين فساد نكنيد، پاسخ مي دهند ما در پي اصلاح هستيم، يعني اصلاح طلبيم»!
مديرمسئول كيهان از مراجعه به «سوابق افراد» و «حال فعلي» آنها به عنوان دو معيار ديگر براي شناخت خط نفاق ياد كرده و گفت: افراد بدسابقه و بي ريشه نظير موسوي و خاتمي كه حتي يك سيلي هم براي انقلاب نخورده اند و يا كساني كه سابقه گروهكي در پرونده خود دارند، شايسته مديريت جامعه و يا تصدي پست هاي كليدي نيستند و از سوي ديگر داشتن سابقه خوب به تنهايي كافي نيست بلكه به قول امام راحل(ره) «ميزان حال فعلي افراد است» و از قضا حضرت امام(ره) كه به يقين از خيانت برخي از خواص باخبر بود اين معيار را در وصيت نامه خويش و بعد از اشاره به افرادي كه به گونه اي در يك مقطع زماني مورد تائيد ايشان بوده اند، بيان فرموده است.
مديرمسئول كيهان با اشاره به تاكيد رهبرمعظم انقلاب بر كسب بصيرت، گفت؛ در عاشورا كساني كه نقشه راه را در اختيار داشتند از فاصله هاي دور خود را به كربلا رساندند و برخي هم كه نقشه راه را نداشتند، با اينكه در كنار امام حسين(ع) بودند، فرزند پيامبرخدا(ص) و امام بر حق را تنها گذاشتند. ولي امروزه مردم ما به بركت انقلاب و امام و رهبري هوشيارند و به فراست دريافته اند كه مولاي شهيدشان بيشتر از آن كه تشنه آب باشد، تشنه لبيك بوده است.
شريعتمداري گفت؛ يكي از ترفندهاي دشمن آن است كه فتنه گران را مخالف دولت معرفي مي كند و حال آن كه براي سران فتنه و كساني كه از آن سوي مرزها فتنه را مديريت مي كردند، دولت و انتخابات بهانه بود آنها اسلام و انقلاب و امام(ره) را نشانه رفته بودند.
شريعتمداري در ادامه سخنان خود به پرسش هاي حاضران پاسخ گفت. وي در پاسخ اين پرسش مكرر كه چرا علي رغم خيانت موسوي و كروبي و خاتمي دستگاه قضايي آنها را محاكمه و مجازات نمي كند؟ گفت؛ طي چندماه گذشته غبارها فرو نشسته و محكوميت سران فتنه در افكارعمومي قطعي شده است بنابراين به نظر مي رسد كه نوبت محاكمه و پيگرد قضايي سران فتنه فرا رسيده است. و افزود، اظهارات اخير رئيس قوه قضائيه از نزديكي زمان محاكمه آنان خبر مي دهد.
مديرمسئول كيهان در پاسخ به سوالي پيرامون مواضع حجت الاسلام سيدحسن خميني گفت؛ انتظار آن بود كه ايشان عليه اهانت هاي پي درپي سران فتنه و عوامل آنها به ساحت مقدس حضرت امام(ره) و تحريف آشكار نظرات مبارك آن حضرت كه با نفي آشكار آموزه هاي امام راحل(ره) همراه بود خروش بردارند ولي متاسفانه نه فقط صدايي به اعتراض بلند نكردند، بلكه در مواردي نيز با اين جماعت همخواني داشتند كه انشاءالله اين برداشت صحيح نباشد، ضمن آن كه موسسه تنظيم و نشر آثار امام(ره) تقريباً به طور كامل با فتنه انگيزان همصدا بود. شريعتمداري در توضيح بيشتر گفت؛ ملاك نزديكي به حضرت امام(ره) پيروي از ايشان است كه ولي فقيه اصلي ترين معيار آن است، همانگونه كه خداي سبحان نزديكترين افراد به حضرت ابراهيم(ع) را كساني مي داند كه از پيامبر اكرم(ص) پيروي مي كنند.
يكي از حاضران درباره اظهارات آقاي هاشمي رفسنجاني در مشهد سوال كرد و مديرمسئول كيهان در پاسخ گفت؛ اينكه آقاي هاشمي بخشي از اظهارات منتشر شده خويش در مشهد را تكذيب كرده اند جاي خوشوقتي است ولي سوال اين است كه چرا اين تكذيب با يك هفته تاخير صورت پذيرفته است؟ شريعتمداري در پاسخ به پرسش ديگري درباره استعفاي آيت الله جوادي آملي از امامت جمعه قم گفت؛ حضرت آيت الله جوادي آملي از استوانه هاي ارزشمند و كم نظير انقلاب هستند، بنابراين توضيح خود ايشان قابل قبول است و نه شايعاتي كه دشمنان مي سازند، مخصوصاً آن كه آيت الله جوادي آملي در نمازجمعه قم به عنوان يك نمازگزار حضور پيدا كردند و در مصاحبه اي شايعات پراكنده شده را تكذيب فرمودند.
يكي از حاضران با ابراز تاسف از خيانت موسوي پرسيد مگر موسوي در دوران حضرت امام(ره) نخست وزير نبود؟ و مديرمسئول كيهان در پاسخ گفت؛ تأسف آور است اما عجيب نيست، مگر «شريح» در دوران حضرت امير عليه السلام قاضي كوفه
دارالخلافه حضرت نبود؟ و مگر «طلحه» لقب طلحه الخير نداشت؟ به گفته حكيمانه حضرت امام(ره) ميزان حال فعلي افراد است.

آيا روي پيشاني بنده و امثال بنده نوشته ابله!؟ (خبر ويژه)



يكي از عناصر اپوزيسيون مقيم آمريكا مي گويد جنبش سبز با دروغ هايي كه گفته به پايان راه رسيده است.
داريوش سجادي كه در روزگار اصلاحات با برخي نشريات اصلاح طلب همكاري داشته در گفت وگو با گويانيوز تصريح كرد: جنبش سبزي كه دغدغه صيانت از قانون اساسي و بازگشت به انقلاب را داشت، روزقدس تمام شد و تاريخ انقضاي آن به سر رسيد.
وي اظهار داشت: اين حركت توسط اغيار «هاي جك» شد و اكنون تماميت 30 سال گذشته را زيرسوال مي برد هرچند كه رهبران آن در بيان كجروي جنبش شرم حضور دارند اما بين آنها و بدنه كف خيابان يك ناسازگاري و ناهمدلي وجود دارد.
وي به تكرار حوادث سال هاي انقلاب در سال هاي اخير و بلند كردن تابلوهاي انحرافي اشاره كرد و گفت: سازمان مجاهدين خلق، چريك هاي فدايي خلق و حزب توده تا قبل از نماز عيد فطر قيطريه اساساً انقلاب را قبول نداشتند و مي گفتند اين يك حركت خرده بورژوازي كمپرادور است اما پس از آن از خانه هاي تيمي بيرون آمدند و پلاكاردهايي بالا بردند تا تظاهرات را مصادره كنند. اين همان شيطنتي بود كه سردفترتحكيم وحدت به عنوان يكي از نهادهاي انقلاب هم افتاد و كمونيست ها و ملي-مذهبي ها از نردبان آن بالا رفتند و تحكيم را از بين بردند و خودشان هم در نهايت به هيچ جا نرسيدند. من مشكلي ندارم كه يك سري از معترضان براي عياشي فلان ميدان را لبريز از شراب كنند و تا صبح در آن شنا كنند]!![ اما نخودنخود هر كس برود زير علم خود. ماركسيست ها و توده اي ها و چريك هاي فدايي خلق و كيانوري توده، آن روزهاي اول انقلاب شدند طرفدار سرسخت ولايت فقيه. زير علم آيت الله خميني سينه مي زدند نمي گفتند زير علم ماركس و لنين .
وي اضافه كرد: اعتقاد دارم جنبش سبز اول از همه چوب دروغ را مي خورد. 24 خرداد احمدي نژاد يك سخنراني كرد و همان جا اولين دروغ جنبش سبز اتفاق افتاد. عين جمله احمدي نژاد اين بود «پيروز انتخابات 40 ميليون شهرونداني بودند كه در انتخابات شركت كردند». من طرفدار احمدي نژاد نيستم ولي دروغ را منتسب نمي كنم. وقتي ايشان مي گويد 40 ميليون نفر پيروز هستند يعني مجموع آراي موسوي و كروبي و رضايي. اما جنبش شيطنت كرد و گفت منظور از خس و خاشاك يعني طرفداران موسوي. اين دروغ جنجال زيادي به دنبال داشت.
سجادي با اشاره به اعتراضات خياباني انبوه در روزهاي اول پس از انتخابات، گفت: 30 خرداد ناگهان آن ميليون نفر آب شد. عددي بين 5 هزار تا سيصدهزار نفر- هر كدام از اين عددها را كه خودتان مايليد -در خيابان ها ماندند. چه شد آن اكثريت ميليوني كه بعد از خطبه هاي نمازجمعه آقاي خامنه اي آب شده و ناپديد شدند... براي نسل انقلاب، ميرحسين نماد دوران طلايي جنگ و انقلاب بود و بخشي از آراء 13 ميليوني ايشان مربوط به بچه حزب اللهي هاي نظام بود كه سال ها زير علم چپ سينه زدند. بنابراين فرداي نمازجمعه، آن حضور ميليوني آب شد. يكي اينكه بخشي از رأي دهندگان به دليل دلبستگي به نظام و بعد از تحليل نهايي، به خاطر صحبت هاي آقاي خامنه اي به عنوان بالاترين مرجع قانوني، بين موسوي و ولايت فقيه، ولايت فقيه را پذيرفته و ادامه ندادند. اما اگر صحبت اين است كه ترس باعث شد بقيه آب شوند، چرا جنبش سبز «يا حسين، ميرحسين» يعني مبارزه تا مرز شهادت سر مي دهند؟ اگر ترسيديد چرا شعار «ما همه مرد جنگيم، بجنگ تا بجنگيم» سر مي دهيد؟ خوب بجنگيد، پس چرا انگل وار سوار بر تجمعات حكومت مي شويد؟ گفتند احمدي نژاد 65 درصد كو؟ من مي گويم 24 ميليون نفر شما كو؟ مگر نمي گفتيد اگر تقلب بشه، ايران قيامت مي شه؟ پس چرا نشد و اعتراضات صرفاً محدود به تهران و آن هم مركز و شمال تهران شد؟...
اين عنصر مخالف اضافه كرد: عطا ءالله مهاجراني در بي بي سي مي فرمايند « من گله دارم از علماي شيعه، اكنون جز آيت الله صانعي و آيت الله منتظري علماي ديگري نداريم كه از جنبش سبز حمايت كند». بنده از فرصت استفاده مي كنم واز ايشان مي پرسم آيا علما اين قدر گيج هستند؟ ميرزاي شيرازي با يك خط فتوا قرارداد رژي را كان لم يكن كرد اما چه اتفاقي افتاده كه با فتواي آن دو آقا آب از آب تكان نمي خورد؟ چون كه بدنه معترض اهل فتوا نيستند كه خود را معطل فتوا كرده باشند تا تكليف خود را با حكومت روشن كنند. اينها نه نماز خوانده اند، نه وجوهات شرعي داده اند. روحانيت شيعه مگر ديوانه است كه نفوذ كلام خود در اقشار مذهبي را پاي كسي هزينه كند كه هنوز به قدرت نرسيده مي گويد «استقلال آزادي جمهوري ايراني» و از الان زيرآب اسلام را مي زند.
وي در ادامه بررسي دروغ هاي انبوه گفته شده و شكست زودهنگام اپوزيسيون اظهار داشت: از آرش حجازي شاهد قتل ندا آقاسلطان يا هر كس ديگر كه پاسخ دهد، مي پرسم. 48 ساعت بعد از حادثه با ويزاي آماده در جيب!! سر از بي بي سي درآوردند و گفتند قاتل ندا را گرفتيم و كارتش را درآورديم و بسيجي بود. شما مي گوييد جنبش سبز يك جنبش نايس ملاطفت طلب است، بعد هم توانستيد يك بسيجي را خلع سلاح كنيد و كارتش را درآورديد و ايشان هم وايساده و شما را نگاه كرده! از كي تا حالا اين قدر دلاور شديد كه يك قاتل مسلح را خلع سلاح مي كنيد و بعد هم ولش مي كنيد؟ آيا روي پيشاني بنده و امثال بنده نوشته شده ابله!!! ندا آقاسلطان با آن فيلمبرداري حرفه اي كشته مي شود و تصادفاً!! شبكه هاي بي بي سي و العربيه و فاكس نيوز به نمايندگي از دول انگلستان و عربستان و اسرائيل به مدت يك هفته بمباران تصويري مي كنند تا نهايتا اوباما به سخنراني انتقادي درباره نقض حقوق بشر در ايران بپردازد.
سجادي با اشاره به تلاش ناكام سبزها براي مصادره جمعيت ميليوني مردم در روز قدس و ارائه آمارهاي دروغين درباره جمعيت ريزش كرده سبزها اظهار داشت: آنها مي توانند با آرزوهايشان لذت ببرند اما قطعا نمي توانند با آرزوها و توهمات و تخيلات، واقعيت را گريم كنند. آيا آنها واقعا خشونت گريز هستند وقتي اتوبوس آتش مي زنند و بعد هم با اين صحنه عكس يادگاري مي گيرند... در همين لس آنجلس، 68 نفر را به خاطر حمله به يك نفر پليس در آن واحد كشتند هيچ احدي هم نتوانست معترض باشد. يكي از عوامل خشونت، حمله به پايگاه بسيج بود... آقايان اصلاح طلب افتضاح به بار آوردند.

 

اظهارات روشنگرانه آيت‌الله يزدي درباره سران فتنه

اظهارات روشنگرانه آيت‌الله يزدي درباره سران فتنه

خبرگزاري فارس: رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم گفت: با ولايت نزديك شويد، اگر بياييد رهبري استقبال مي‌كند، چند بار ايشان در صحبت‌هايشان از توبه كردن افراد صحبت كردند، رهبري در صحبت‌هاي خود حجت را تمام كردند.


به گزارش خبرگزاري فارس از قم، آيت‌الله شيخ محمد يزدي ظهر امروز در ديدار با مديران گروه تبليغي اعزام مبلغ سازمان اوقاف و امور خيريه كشور با بيان اينكه همه چهره سران فتنه را شناخته‌اند، اظهار داشت: من ناراحتم، شخصيتي كه لباس روحانيت بر تن دارد، امروز به عنوان يك جوك در جامعه مطرح شده است و به او شيخ اصلاحات هم مي‌گويند، چه كسي اين شخصيت را تزلزل داده است، در همين سفر اخير وي به قم اگر از او مراقبت نمي‌شد معلوم نبود چه اتفاقي برايش مي‌افتاد.

از مركب شيطان پياده شويد
وي با بيان اينكه مردم براي حفظ دين قيام كردند، تصريح كرد: آقاي موسوي چه افتخاري به همراه دارد، در دوران نخست وزيري همه مي‌دانند كه چه فكري داشت، من در مجمع تشخيص مصلحت به آقاي موسوي گفتم، شما در روز قيامت چه پاسخي خواهيد داشت كه شوراي نگهبان را اينگونه متهم مي‌كنيد، البته هر وقت كه من و امثال من در جلسه حضور نداريم، اين آقايان حرف مي‌زنند و در جلساتي كه ما هستيم هيچ نمي‌گويند، من به آنها مي‌گويم كه از مركب شيطان پياده شويد و عليه اسلام كاري نكنيد.
وي در بخش ديگري از سخنان خود با بيان اينكه آقاي هاشمي را ما مي‌شناسيم و خدمات بسيار خوبي انجام داده است، بيان داشت: خدا عاقبت ما را ختم به خير كند، در فراز و نشيب زندگي همه جا خطر در كمين ما است، اگر به خدا پناه نبريم، لغزش به سراغ ما خواهد آمد.
وي ادامه داد: من در آخرين برخورد با وي گفتم مي‌خواهم بدون تعارف بگويم، شما با رهبر فاصله گرفته‌ايد، امروز شايسته نيست اين وضعيت را داشته باشيد، ما در تاريخ انقلاب ديديم كساني كه قبل از انقلاب مقامات عاليه داشتند و امروز به عنوان منافق در جامعه زندگي مي‌كنند و اخيرا هم جايزه حقوق بشر به آن تقديم شد، اين عبرت نيست براي شما، آقاي هاشمي پاسخ داد كه من ادبيات شما را قبول ندارم ولي شايد با ادبيات خودم يك چيزي بگويم.

ناطقين خبرگان از هاشمي خواستند فاصله اش را كم كند
آيت‌الله يزدي گفت: تمام كساني كه در نطق پيش از دستور اجلاس اخير وقت گرفتند، گفتند آقاي هاشمي اين فاصله را كم كنيد و من شخصا چند بار درباره وي با رهبر معظم انقلاب صحبت كردم، متاسفانه نماز جمعه‌اي كه خواندند همه يادشان است و در آخر نماز با ترديدي كه مطرح كردند، تمام زحماتي كه رهبري كشيده بودند را خنثي كردند، چه ترديدي وجود دارد، كسي كه ما دعوت كرديم تا در شوراي نگهبان حاضر شود و شبهاتي كه دارد را مطرح كند و حرف‌هاي خود را بزند و او حاضر نشد و فقط آقاي محسن رضايي آمد.
وي ادامه داد: آقاي هاشمي از شما مي‌پرسم، شما چكاره بوديد كه كميته نظارت بر آرا مردم را تشكيل داديد، شما رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام هستيد و بايد به وظيفه خود عمل كنيم.

آقاي هاشمي تقابل ايجاد مي كند
آيت‌الله يزدي تصريح كرد: همين الان هم كه وي سكوت كرده بودند و همه دوستداران نظام به وي توصيه كردند اين فاصله را كم كند، رهبر معظم انقلاب هم گفتند كه با دفع مخالفم ولي برخي‌ها دوست دارند كه دفع شوند، آقاي هاشمي سكوت را شكستند و در مشهد سخنراني كردند، مي‌گويد كه حكومت سپاه و بسيج دارد و اين طرفي‌ها دانشگاه، اساتيد و نخبه دارند.
وي اضافه كرد: شما داريد بين سپاه، بسيج، دانشگاه و اساتيد تقابل ايجاد مي‌كنيد، در حالي كه در سپاه دانشگاه و دانشجو وجود دارد، اختراعاتي كه در نيروهاي مسلح ما صورت مي‌گيرد، ريشه دانشگاهي دارد، اين چه تعبيري‌ست كه شما مي‌كنيد.

هاشمي در زمان رياست بنده در قوه قضاييه گفت پرونده دخترش را ببندم
وي ادامه داد: در زمان رياست بنده در قوه قضائيه دخترش پرونده داشت و به بنده مي‌گفت پرونده را ببندم، من مي‌گفتم كه بگو بيايد دادگاه و من پرونده را بررسي كنم، چگونه شما مي‌خواهيد پرونده را ببنديد در حالي كه قوه قضائيه را قبول نداريد و دختر شما در دادگاه حاضر نمي‌شود، در اين نظام روحاني داشتيم كه حكم اعدام پسر خود را به خاطر اسلام صادر كرد، كسي كه حكم اعدام پسر خود را در اسلام امضا كند، به آيات اسلام عمل كرده است.

زن و بچه نبايد از اسلام مهمتر باشد
آيت‌الله يزدي با بيان اينكه زن و بچه آدم نبايد از اسلام مهم‌تر باشد، خاطرنشان كرد: آقاي هاشمي گفته‌اند كه مهدي ما هيچ مشكلي ندارد و براي بازرسي دانشگاه آزاد رفته است و در جاي ديگر مي‌گويد براي كسب مدرك دكتراي خود رفته است و وقتي صحبت پرونده مي‌شود، مي‌گويد مشكلي ندارد و هر دادگاهي بگويد مي‌آيد ولي صحبت‌هاي رئيس قوه قضائيه اينگونه نيست.

آيا زندانياني كه خونريزي كرده و مسجد را به آتش كشيده اند،بايد آزاد شوند
وي با بيان اينكه آقاي هاشمي گفته‌اند كه زندانياني كه دستگير شده‌اند آزاد شوند، يادآور شد: زندانياني كه در جمعشان يا به خاطر آنها مسجدي آتش كشيده شده است، خون مردم بي‌گناه ريخته شده است، بايد آزاد باشند و هرچه مي‌خواهند بگويند.

رهبري حجت را تمام كردند
وي با بيان اينكه آقاي هاشمي فاصله خود را با رهبري كم كنيد، تصريح كرد: با ولايت نزديك شويد، اگر بياييد رهبري استقبال مي‌كند، چند بار ايشان در صحبت‌هايشان از توبه كردن افراد صحبت كرده‌اند، رهبري در صحبت‌هاي خود حجت را تمام كردند، هم براي سران فتنه، كساني كه در دام فتنه افتاده‌اند و هم براي مسئولان، طلبه‌ها و مراجع تقليد، نظام آنقدر محكم است كه اگر در برابرش بايستيد، بيشتر به عقب رانده خواهيد شد.
در ابتداي اين ديدار رئيس مركز اعزام مبلغ سازمان اوقاف و امور خيريه كشورگزارشي از عملكرد اين مركز ارائه كرد.

سخنی با آقای هاشمی رفسنجانی


جابر رامندی

«حکومت بسیج و سپاه دارد و این طرفی‌ها هم استاد، دانشجو، نخبه، کارگر و مدیر دارند و من نظرم این است که ما باید درگیری‌های خیابانی را با آزاد کردن رسانه‌ها به رسانه‌ها بکشانیم.»

آقای هاشمى!

این جملات بخشی از سخنان اخیر شما در جمع دانشجویان در مشهد است که با صراحتی تمام مواضع خود را در خصوص جایگاه و نقش بسیج بیان کرده‌اید و فرموده‌اید «حکومت بسیج و سپاه دارد» طبق بیان شما «بسیج» تنها بخشی از بدنه حکومت است و تعلقی به توده مردم و ملت ایران ندارد چرا که در ادامه از این جمله خود اینگونه نتیجه گرفته‌اید: "این طرفی‌ها هم (طرف مقابل حکومت) استاد، دانشجو، نخبه، کارگر و مدیر دارند".

آقای هاشمی، به این چینش هوشمندانه و زیرکانه شما باید آفرین گفت، چرا که در نهایت ظرافت و بدون اینکه لحن و ادبیات اپوزیسیون به خود بگیرید، مشروعیت و مقبولیت مردمی بسیج که به تعبیر امام راحل «شجره طیبه» است را زیر سئوال برده‌اید و بسیج را تنها دست‌پرورده حکومت و جدای از توده مردم دانسته‌اید و در کنه کلام خود حساب «اساتید، دانشجویان، نخبگان، کارگران و مدیران» را از بسیج جدا کرده‌اید و گویی که در بین اساتید، دانشجویان و توده مردم کشورمان، بسیج و تفکر بسیجی جایگاه و پایگاهی ندارد.

آقای هاشمی!

در جای دیگری از سخنان خود به سابقه آشنایی «60 ساله» خود با مقام معظم رهبری اشاره کرده‌اید و گفته‌اید «بنده الان 60 سال است که رهبری را می‌شناسم.»

پس حتما با این سابقه طولانی رفاقت با مقام معظم رهبری نظر ایشان را هم بسیار بهتر از ما در خصوص بسیج و جایگاه مردمی و ارزش آن می‌دانید، به جای زیاد دوری نرویم، به همین سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب در چهارم آذرماه جاری برگردیم و بیانات ایشان را در خصوص بسیج مرور کنیم:

«وقتی با حقیقت معنا به بسیج نگاه شود، بسیج رمز پایداری و ماندگاری و عزت ملی است ... بعضی تصور کردند بسیج منحصر است در همین تعداد گردان‌های بسیجی یا سازمان های نظامی بسیجی، البته اینها جزو بهترین بسیجی ها هستند اما بسیج فقط این نیست، بسیج گسترده است در همه عرصه ها در بخش های مختلف، در دانشگاه یک جور، در کارگاه یک جور، در قشرهای مختلف مردم یک جور، در روستاها یک جور، در شهرها یک جور.... بسیج حضور دارد، یک حضور فراگیر، مقتدر و تمام نشدنی، بسیج نه به پول وابسته است نه به عنوان و جاه و جلال وابسته است، نه به دستور از بالا وابسته است.»

آقای هاشمی!

سابقه آشنایی ما با مقام معظم رهبری مانند شما به «60 سال» نمی‌رسد اما با همین اندک آشنایی با ایشان به طور قطع می‌دانیم که نوع نگاه ایشان به بسیج و جایگاه عمیق آن در بین توده مردم، سنخیتی با نوع نگاه شما به بسیج و منتسب کردن آن به حکومت و در همان حال ادعای جدا بودن از مردم ندارد.

تنها یک نکته نغز دیگر رهبر انقلاب در بیانات خود فرموده‌اند: «دشمنان می‌دانند که حضور بسیجی، واقعیت بسیج در کشور و در میان ملت ایران چقدر اهمیت دارد لذا همت می‌گمارند بر اینکه این حقیقت مؤثر و کارآمد و نافذ را مورد تهاجم قرار دهند.»

رهبر حکیم انقلاب در این عبارات کسانی را که در پی صدمه زدن به پیکر بسیج و تهاجم به آن هستند را «دشمن» خطاب کرده اند، امیدواریم که ما دانسته یا ندانسته در صف دشمنان این انقلاب و مردم قرار نگیریم.

آقای هاشمی!

در بخش دیگری از سخنان اخیر خود با تأکید و تأیید مجدد سخنان خود در نماز جمعه پس از انتخابات که باعث شعله‌ور شدن مجدد آتش فتنه و اغتشاش در تهران شد، اظهار داشته‌اید: «من در آن نماز جمعه نگفتم که انتخابات درست است یا باطل، فقط گفتم تردید در جامعه حاکم است اما برخی آمدند و به من گفتند چرا گفتی تردید؟ در صورتی که آن روز میلیون‌ها نفر در خیابان ریخته بودند و قاطعانه می‌گفتند که در انتخابات تقلب شده است و انتخابات باطل است اما من قاطعانه نگفتم که تقلب شده است ولی گفتم تردید دارم و چطور می‌شود میلیون‌ها نفر به خیابان‌ها بریزند و تردید نکرد.»

شما بر موضوع «تردید» در صحت انتخابات تأکید کرده‌اید و حضور مردم در خیابان‌ها را دلیل اثبات ادعای خود دانسته‌اید اما گفتنی‌هایی در این خصوص و «شاه بیت» و کلمه رمز آغاز فتنه و اغتشاشات پس از انتخابات یعنی «تقلب» وجود دارد.

سران جریان مخالف ماه‌ها قبل از برگزاری انتخابات با انتخاب استراتژی «القای تقلب» در صورت عدم پیروزی نامزد مورد نظر خود تدارک آتش افروزی پس از نتخابات را دیده بودند.

از قضا شما هم در برخی خطبه هایتان در سال 87 متاسفانه قطعه هایی از این پازل را تکمیل نمودید که با سخنان قاطع رهبر معظم انقلاب علیه کسانی که "با بی انصافی، صداقت نظام در برگزاری سی ساله انتخابات در نظام را زیر سوال می برند"، ‌از تکرار آن منصرف شدید.

با این حال، اتفاقا شما هم قبل از انتخابات در نامه خود خطاب به رهبری انقلاب شعله‌ور شدن این آتش را پیش‌بینی کرده بودید! و اطرافیان شما به صراحت هرچه تمام‌تر اعلام کردند در صورتی که هر نتیجه ای غیر از پیروزی نامزد مورد نظر آنها از انتخابات حاصل شود، قطعا در انتخابات «تقلب» شدها است.

دست بر قضا صریح‌ترین این تعابیر را از زبان بیت حضرتعالی و همسر مکرمه شما در روز رأی‌گیری و در پای صندوق رأی حسینه جماران شنیدم که «قطعا پیروز این انتخابات آقای موسوی است و اگر هر اسمی غیر از موسوی به عنوان پیروز انتخابات اعلام شود قطعا تقلب شده و...»

آقای هاشمی!

پس از اعلام مواضع بی‌پرده همسرتان هر چه منتظر ماندیم که شاید حضرتعالی موضعی خلاف این موضع اتخاذ کنید و یا لااقل از مواضع همسرتان در این خصوص اعلام برائت کنید، خبری جز سکوت معنادار شما نشنیدم!

آقای هاشمی! پس به ما حق بدهید که وقتی در تریبون نماز جمعه تهران سخن از «تردید» در صحت انتخابات کردید بلافاصله ذهنمان به سمت مواضع بیت ‌شما و سکوت تایید‌گونه شما متوجه شود.

اما در خصوص اصل ماجرای تردید گفتی‌ها بسیار است و تنها به اعترافات صریح و شفاف سران فتنه اخیر اشاره ‌می‌کنیم که تقریبا تمام این افراد که خود دستی به آتش داشتند و به همراه فرزند شما مهدی، از عوامل مشاور، تئوریک و یا اجرایی کمیته موسوم به «صیانت از آراء» بودند، در اعترافات خود موضوع تقلب را تنها دستمایه آتش‌افرزی و فتنه‌گری‌های پس از انتخابات عنوان کردند و اتفاقا پس از آزادی و در اوج هجمه رسانه‌ای خود برای القای این که این اعترافات تحت فشار بوده است، باز هم بر همان مواضع قبلی خود تاکید داشتند. تنها مروری بر اظهارات اخیر افرادی مانند ابطحی و عطریانفر پس از آزادی خود موید این موضوع است که تردیدی در صحت انتخابات نمی‌توان داشت و موضوع تقلب دروغی بیش نبوده است.

آقای هاشمی!

در بخش دیگری از سخنان خود با تفکیک روزنامه‌های کشور به «روزنامه‌های منتقد و روزنامه‌های حکومتی» ابراز داشته‌اید. «اطلاع‌رسانی امروز مانند سابق نیست، اگر حرف کوچکی در خیابان بزنید و یا اینکه یک کاری را در خیابان بکنید، فیلم آن را گرفته و به رسانه‌های خارجی ارسال می‌کنند و همینگونه است که مردم اخبارشان را از BBC می‌گیرند و بعد هم این مسائل را به نام اسلام امام تمام می‌کنند.»

آقای هاشمی، آیا منظور شما از این سخن که «اگر کاری در خیابان بکنید، فیلم آن را گرفته و به رسانه‌های خارجی ارسال می‌کنند» اشاره به صحنه سازی در موضوع قتل از پیش طراحی شده «ندا آقا‌سلطان» نیست؛ در حالی که خود بهتر می دانید قراین بسیاری را که از قتل او توسط برخی عوامل بیگانه و خصوصاً انگلیس حکایت دارند.

آنان با این صحنه سازی‌ها خوراک رسانه‌هایی مانند BBC و ... را تهیه کردند، اما تعجب ما از شماست که با این نوع بیان و تحلیل خود به‌صورت تلویحی مهر صحت به این دروغ بزرگ رسانه‌ای می‌زنید و این قتل را به درون حاکمیت جمهوری اسلامی ایران نسبت می دهید که "به خاطر وجود جریان آزاد رسانه‌ای، سر از رسانه‌های غربی و ضد‌انقلاب درآورده است!"

آقای هاشمی، شما به راستی به حوادث پس از انتخابات و جریانی که به تمامه فتنه و جنگ احزابی بر علیه تمام ارکان انقلاب اسلامی ایران و ولایت فقیه بود، چگونه نگاه می‌کنید، آیا اطلاع ما از سوابق و زیرکی "حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی" می تواند به ما اجازه دهد تا باور کنیم که شما تمام این اغتشاشات و آشوب‌ها را تنها حرکتی «خودجوش» به خاطر وجود «تردید» در بین مردم در خصوص نتیجه انتخابات می‌دانید.

آقای هاشمی!

موضوع عملکرد فرزندانتان از جمله مهدی هاشمی که هنوز در خارج کشور به سر می‌برد، از دیگر موضوعات مورد اشاره شما در جمع دانشجویان بود که بار دیگر تمام قد از کرده فرزند خود در جریان حوادث پس از انتخابات حمایت کرده و گفته‌اید: «مهدی ما رفته خارج و خیالش از پرونده‌هایش راحت است، ... ، من مطمئنم که مهدی ‌در این انتخابات هیچ دخالتی نداشت و در هیچ یک از اغتشاشات و در هیچ نقطه‌ای نبوده است.»

آقای هاشمی!

آیا ما باید باورمان شود که این سفر در تنها در قالب یک «سفر کاری و برای سرکشی به شعبه‌های دانشگاه آزاد در خارج کشور» بوده است. از ما بپذیرید که قبول و هضم این مسئله برای ذهن ما غیر‌ممکن باشد و شما هم به راحتی می‌توانید انعکاس و میزان پذیرش این موضوع را در بین افکار عمومی جامعه رصد کنید.

آقای هاشمی!

سخن در خصوص مطالب مطرح شده در سخنرانی اخیر شما بسیار است اما در این بخش پایانی، تنها به این بخش از اظهارات شما در خصوص نقش «مردم» هم اشاره‌ای گذرا می‌کنیم، شما بیان فرموده‌اید «امام همیشه می‌گفت که مردم، مردم... مردم ما معتقد و مسلمانند و اگر ما را نمی‌خواهند که حکومت کنیم، ما می‌رویم.»

واقعا معیار و ملاک سنجش نظر مردم در خصوص افراد و جریانات کشور چه چیزی می‌تواند باشد‌؟ آیا راهکاری غیر از برگزاری آزاد و قانونمند «انتخابات» سراغ دارید؟ البته که پاسخ شما نیز چیزی جز «برگزاری انتخابات» نمی‌تواند باشد، حال با این اوصاف آیا تمکین و قبول رای 24 میلیونی رئیس جمهور منتخب مردم چیزی جز تمکین به خواست مردم می‌تواند باشد؟ پس چرا هنوز پس از گذشت 5 ماه از انتخابات و اعلام نتایج رسمی و قانونی انتخابات و انتخاب رئیس جمهور برآمده از رای مردم و مورد تایید مقام معظم رهبری، برخي صراحتا و تلویحا از پذیرش آن سرباز می‌زنند؟





ناکامي پروژه آشوب در 16 آذر با حضور 4000 دانشجو در صحن دانشگاه تهران+عكس

تلاش برای ملتهب کردن فضای دانشگاه در روز دانشجو، که از ماه ها پیش برنامه ریزی شده بود، با وجود سازماندهی گسترده طرفداران موسوی، و صدور بیانیه های مختلف از جانب این جریان، با حضور گسترده نزدیک به 4000 نفر از دانشجویان در دانشگاه تهران و برگزاری برنامه سالیانه روز دانشجو، ناکام ماند.

به گزارش رجانیوز، در حالی که میرحسین موسوی با صدور بیانیه ای به مناسبت روز 16 آذر سعی کرده بود تا از برنامه های دانشجویی این روز بهره برداری سیاسی کند، ساعت 11 صبح امروز حدود 1000 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران با حضور در صحن اصلی دانشگاه، مابین دانشکده حقوق و دانشکده فنی با در دست داشتن پرچم سبز جانم فداي رهبر، و با سر دادن شعار "مرگ بر منافق" برنامه روز دانشجو را آغاز کردند.

این در حالی بود که طرفدارن موسوی که تعداد آنها به 200 تا 300 نفر می رسید نیز با حضور در مقابل دانشکده فنی در مقابل این شعارها با سر دادن شعار " یا حسین میرحسین" و " مرگ بر دیکتاتور" به شعار مرگ بر منافق واکنش نشان دادند.

در همین حال و با گذشت زمان تعداد تجمع کنندگان هر دو طرف افزایش یافت به نحوی که در مقابل دانشجویان طرفدار موسوی که اینک تعداد آنها نزدیک به 800 نفر رسیده بود و قصد داشتند با حضور در مقابل دانشکده فنی مانع برگزاری سخنرانی رحیم پور ازغدی و صفار هرندی در تالار شهید چمران این دانشکده بمانسبت روز دانشجو شوند، دانشجویان حاضر در صحن دانشگاه که تعداد آنها نیز به 3000 نفر رسیده بود، با حرکت به سمت این دانشکده، وارد دانشکده فنی شده و با حضور در تالار شهید چمران دانشکده فنی دانشگاه تهران، یاد سه شهید استکبارستیزی این دانشکده را گرامی داشتند. در این مراسم که حدود ساعت 14 خاتمه یافت، رحیم پور ازغدی و صفار هرندی سخنرانی کردند.

پس از این سخنرانی نیز دانشجویان که اینک تعداد آنها به 4000 هزار نفر رسید بود، در صحن دانشگاه تهران اقدام به راهپیمایی و برگزاری تظاهرات کردند.

این دانشجویان شعار می دادند: " یا حسین، کربلا"، " خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست"، " منافق حیا کن دانشگاه را رها کن"، " انگلیس حیا کن دانشگاه را رها کن" ، " انگلیس حیا کن کروبی را رها کن"، " آزادی اندیشه با بادکنک(سبز) نمی شه".

در این راهپیمایی، پوستری که در آن عکس های اوباما، بنی صدر، مریم رجوی، مسعود رجوی، پرز، شیرین عبادی و ربع پهلوی، در کنار هم چیده شده بود، با شعار مرگ بر منافق دانشجویان به آتش کشیده شد. این دانشجویان پس از اجرای این برنامه یکصدا فریاد زدند، " موسوی، کروبی، این آخرین پیام است؛ دانشجوی مسلمان آماده قیام است" این دانشجویان همچنین اعلام کردند، حاضرند براي ساعت ها و روزهاي متمادي در صحن دانشگاه حاضر شوند، تا منافقین مجال ایجاد فتنه در دانشگاه را نداشه باشند.

در مقابل نیز دانشجویان طیف های مختلف از طیف علامه، مارکسیست ها، لیبرال ها،جریانات دموکراسی خواه و جریانات قومی که در سالیان اخیر همواره اختلافات و درگیریهای بسیار جدی در بین آنها وجود داشت، امسال در یک اقدام عجیب قابل توجه، بصورت هماهنگ و متحد، اقدام به تجمع و سردادن شعار در دانشگاه تهران کرده اند. در میان این دانشجویان، تعداد زیادی از دانشجویان افراطی دانشگاه های علامه، امیرکبیر و شریف نیز دیده می شوند.

ناکامي دردانشگاه هاي ديگر

در همین حال، اقدام طرفداران موسوی برای ایجاد تنش در دانشگاه های شریف امیر کبیر و شهید بهشتی نیز به دلیل بی توجهی دانشجویان این دانشگاه ها توفیق چندانی نداشته است چنانکه طرفداران موسوی به دلیل عدم همراهی دانشجویان در دانشگاه شهید بهشتی، با شعار "دانشجوی باغیرت حمایت حمایت" از دانشجویان دیگر در خواست کردند تا به آنها بپیوندد.

نماز وحدت در دانشگاه علم و صنعت

در دانشگاه علم و صنعت نیز700 نفر از دانشجویان با حضور در مقابل سردر دانشگاه با اقامه نماز وحدت، برنامه روز دانشجو را برگزار کردند. پس از اقامه نماز، وحید جلیلی سردبیر نشریه"راه" در جمع دانشجویان به سخنرانی پرداخت. این در حالی بود که نزدیک به 500 نفر از دانشجویان طرفدار موسوی با حرکت از سمت خوابگاه به سمت سردرد دانشگاه و سردادن شعار نیز تلاش کردند تا به نوعی روز دانشجو را گرامی بدارند!

دانشجویان حامی موسوی که با تعداد زیاد دانشجویان نماز گزار روبرو شده بودند با حرکت به سمت نرده های دیوارهای دانشگاه، و کشیدن سکه و کلید به نرده های دیوار دانشگاه، سر و صدای زیادی را ایجاد کردند.

در پایان دانشجویان تجمع کننده مقابل سردر دانشگاه علم و صنعت به قرائت زیارت عاشورا پرداختند و با حضور در مزار شهدای گمنام یاد آنها را گرامی داشتند.

راهپيمايي دانشجويي در دانشگاه شريف

در دانشگاه شریف نیز بسیج دانشجویی این دانشگاه به مناسبت روز دانشجو اقدام به برگزاری راهپیمایی در صحن دانشگاه با حضور 200 نفر از دانشجویان نمود. در مقابل نیز 200 نفر از دانشجویان طرفدار موسوی با حضور در سردر دانشگاه شریف اقدام به سردادن شعار نمودند. برنامه دانشگاه شریف نیز بدون هرگونه درگیری پایان یافت.

ناآرامي درخيابان هاي اطراف دانشگاه تهران

اما در حالی که برنامه های روز دانشجو در دانشگاه های مختلف همچون سال های گذشته با تجمع دانشجویان تشکلهای مختلف دانشجویی در حال برگزاری است. از خیابان های اطراف این دانشگاه ها خبر می رسد که عده ای از افراد سبزپوش که به گونه ای کاملا سازماندهی شده در خیابان های اطراف دانشگاه ها خصوصا دانشگاه تهران، امیرکبیر و شریف حضور یافته اند قصد دارند تا با دخالت در این برنامه های دانشجویی، بهانه ای برای ایجاد نا آرامی در خیابان ها ایجاد کنند به نحوی که تعداد دویست نفر از اراذل و اوباش با حضور در خیابان دانشگاه( خیابان مقابل سردر دانشگاه تهران) پس از حمله به نیروی انتظامی اقدام به ایجاد آتش سوزی و شکستن شیشه های فروشگاه های کتاب فروشی این خیابان کرده اند.

همچنین گروهي از اراذل و اوباش نیز با تجمع مقابل درب دانشگاه اميركبير، سعي در ورود غير قانوني به اين دانشگاه را داشتند که با مقاوت نيروهاي حراست اين دانشگاه موجه شده اند.

این تعداد سپس با حضور در خیابان ولیعصر با شکستن درب دانشگاه هنر تلاش کردند تا از این طریق وارد دانشگاه امیرکبیر شوند که متفرق شدند.

به نظر می رسد این عده قصد دارند تا با ملتهب کردن خیابان های اطراف دانشگاه تهران، به ایجاد در گیری در ساعات پایانی روز بپردازند.

16 آذر روز دانشجو با مصاحبه جنجالي با سران فتنه

مصاحبه جنجالي             
                         
دوستان عزيز  متن زير از مهدي رجب بيگي است دولت خاتمي و حاميان دروغين او را مورد خطاب قرار داده.
با قرار دادن دانشجوي مسلمان در برابر نظام چه اتفاقي قرار است بيفتد ايا جز عقب ماندگي چيزه ديگري نصيب كشور مي گردد خوتان قضاوت كنيد دانشجو بي بندو باري ميخواهد ؟

در پی سوالاتی که بعضی از خوانندگان راجع به اوضاع ایران و مشکلات فعلی پرسیده اند با یکی از اعضای بلند پایه « طیف بحران از دفتر بحث دانشگاه وابسته به جبهه شعار » مصاحبه ایی به عمل می آوریم .
س _ ممکن است نامتان را بفرمایید ؟
· مخفی باید گردد
س _ نظرتان راجع به انقلاب ایران چیست ؟
• تجدید باید گردد .
س _ نظرتان در مورد جمهوری اسلامی ایران چیست ؟
• نفی باید گردد .
س _ طریقه این نفی چگونه باید باشد ؟
• رفراندوم ، برگزار باید گردد .
س _ نظرتان راجع به مقاله ” کلیک کلیک ، بنگ بنگ ” چیست ؟
• سانسور باید گردد .
س _ نظرتان راجع به آقای حجاریان (نویسنده مقاله مذکور) چیست ؟
• توبیخ باید گردد .
س _ درباره اوضاع کنونی ایران به طور کلی چه فکر میکنید ؟
• تفسیر باید گردد .
س _ نظرتان در مورد قانون اساسی چیست ؟
• تغییر باید گردد .
س _ سیاست خارجی ایران را چگونه می بینید ؟
• ترسیم باید گردد .
س _ نظرتان در مورد فعالیتهای هسته ایی ایران چیست ؟
• تعطیل باید گردد .
س _ پس تکلیف علم و پیشرفت و تکنولوژی کشور چه می شود ؟
• خاموش باید گردد .
س _ نظرتان راجع به رابطه با آمریکا چیست ؟
• ایجاد باید گردد .
س _ نظرتان در مورد کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا چیست ؟
• همسر باید گردد .
س _ نظرتان راجع به تهدید های آمریکا در مورد حمله ی به ایران چیست ؟
• عملی باید گردد .
س_ پس اوضاع کشور و استقلال ایران چه خواهد شد ؟
• اشغال باید گردد .
س _ نظرتان در مورد دموکراسی چیست ؟
• تشکیل باید گردد .
س _ نظرتان راجع به کمک اسرائیل و آمریکا برای استقرار دموکراسی در ایران چیست ؟
• دعوت باید گردد .
س _ نظرتان راجع به زندانیان سیاسی چیست ؟
• آزاد باید گردند .
س _ ولی می گویند بعضی از آنها دزدی و فساد کرده اند ؟
• چشم پوشی باید گردد .
س _ از گوشه کنار خبر می رسد که ضد انقلاب شدیدا مشغول مبارزه با نظام است . آیا به نظر شما این اخبار صحت دارد ؟
• تکذیب باید گردد .
س _ راجع به اطلاعیه هایی که بعضی گروه ها در نقاط حساس پخش می کنند چه می گویید ؟
• تکثیر باید گردد .
س _ یعنی می فرمایید اگر کسی بر ضد ملت قیام کرد باید آزاد باشد ؟
• تشویق باید گردد .
س _ اگر کسی این ضد انقلابیون را دستگیر کرد ؟
• تنبیه باید گردد .
س _ پس اگر مثلا کسی لوله نفت را منفجر کرد ، چه باید کرد ؟
• تعمیر باید گردد .
س _ به نظر شما با تضاد های موجود در جامعه چه باید کرد ؟
• تشدید باید گردد .
س _ فکر میکنید این نظر شما مورد قبول مردم قرار گیرد ؟
• تحمیل باید گردد .
س _ نظرتان در مورد آزادی بیان چیست ؟
• تنها به نفع ما مجاز باید گردد .
س _ نظرتان در مورد خشونت چیست ؟
• تنها برای اهدافمان استفاده باید گردد .
س _ می شود کمی به این اهداف که مجاز به استفاده از خشونت هستید ، اشاره نمائید ؟
• برای ایجاد دموکراسی و جامعه مدنی و لیبرالیسم و حقوق بشر خشونت باید گردد .
س _ یعنی برای اعدام قاتلان نباید خشونت داشت ؟
• حقوق بشر نقض نباید گردد .
س _ پس می گویید با یک حنایتکار که چندین نفر را کشته است مانند بیجه چه باید کرد ؟
• ۱۰ سال حبس باید گردد .
س _ آیا شما در انتخابات ریاست جمهوری شرکت خواهید کرد ؟
• تحریم باید گردد .
س _ اوضاع صدا و سیما به نظر شما چه طور است ؟
• تعطیل باید گردد .
س _ چه پیشنهادی برای سیستم مدیریت آن دارید ؟
• تعویض باید گردد .
س _ میل دارید شما مدیر آن شوید ؟
• تسریع باید گردد .
س _ آنوقت رابطه شما با مردم چگونه خواهد بود ؟
• تقدیر باید گردد .
س _ ولی اگر مردم شما را نخواستند با این عملشان چه می کنید ؟
• تقبیح باید گردد .
س _ بعضی ها به جای کار فقط شعار میدهند ، خوب است با آنها چه کار شود ؟
• تکریم باید گردد .
س _ در اینصورت شعار چه خصوصیتی باید داشته باشد ؟
• تفهیم باید گردد .
س _ به نظر شما آیا شعار می تواند با منفعت افراد رابطه ایی داشته باشد ؟
• تطبیق باید گردد .
س _ در پایان فکر می کنید عکس العمل مردم در برابر این مصاحبه چه باید باشد ؟
• ممنون باید گردند !!

ثمن بخس، فراوان و تجارت، آزاد/ میلاد عرفان پور

نه! امیدی به شما نیست، حقارت، آزاد
هرچه خواهید بگویید جسارت، آزاد

آبروی وطنم یوسف بازار شده ست
ثمن بخس، فراوان و تجارت، آزاد

شیختان با همه شیرینی و شهرآشوبی
فتویِ فتنه فرستاد: شرارت، آزاد

راه بر مشت گره کرده ی مردم بستید
تا به دشمن شود انگشت اشارت، آزاد

 حرم از دست حرامی نگرفتیم که باز
پیک و پیغام فرستید که غارت، آزاد

 پاکدامن وطنم را به کسی نفروشید
خاصه این فرقه ی از قید طهارت، آزاد

بی وضو زائر این خاک نباید! چه کسی
گفته این قوم نجس را که زیارت، آزاد؟

الغرض معنی آزادی اگر این باشد
وقت آن است  بگوییم اسارت آزاد

میلاد عرفان پور

سخني با علي لاريجاني

سخني با علي لاريجاني

آقاي لاريجاني فقط چند جمله :چرا مهره هاي جريان هاشميسم كه مردودي بزرگ فتنه عميق انتخابات بودند امروز به شما دل بسته اند؟ به راستي در مشي سياسي شما اين روزها چه ديده اند؟ جمله جديد يكي از همين آقازاده ها را كه اخيرا شنيده ايد؟

چرا عده اي براي براندازي دولتي كه با تمام ضعف ها و كاستي ها آن،برآمده از آرمانهاي اصيل ملت انقلابي ايران است به نقش محوري شما چشم دوخته اند ؟ چون شما جزء مهره هاي نسوخته پيش ملت هستيد؟چرا شما در نظر آنها امروز كانديداي جريان برانداز دولت مكتبي احمدي نژاد شده ايد؟در شما چه ديده اند؟
آقاي لاريجاني به عقب بازگرديم،پاي امثال كردانها را كه اتفاقا مازندراني نيز هستند جه كسي به عرصه مديريت بازكرد؟

برادر عزيز: آيا آخرين جملاتتان را در بعدازظهر چهارشنبه 25 خرداد 84 كه در زادگاهتان آمل، در آخرين لحظات تبليغات دور اول انتخابات نهم رياست جمهوري بيان كرديد يادتان هست ؟ يادآوري مي كنم كليدواژه دولت اسلامي را و اينكه شما در دقيقه 90 و بالاخره در وقت اضافه خود را از طناب آنها جدا كرديد! آن جريان شوراي هماهنگي و آن بازي سياسي عناصر محافظه كار و ..و...و.... كه همه اش براي نيامدن امثال احمدي نژاد بود را مي گوييم!

آقاي لاريجاني! اين روزها وصاياي امام و وصيت نامه امام راحل (ره) را كه رهبري معظم آن را فصل الخطاب پايان تفرقه و شقاق براي خواص امت قلمداد كردند را مرور مي كنيد.رفتار سياسي شما در ماههاي اخير آيا برگرفته از مشي سياسي خميني كبير است؟

جريان آن جلسه كذايي مجلس كه متهم پرونده براندازي نظام اسلامي و چهره برجسته كنفرانسي ننگين را در صف اول مدعوين خانه ملت نشانديد از كجا آب مي خورد؟ كه موجب واكنش رهبر انقلاب و تذكر عتاب آلود ايشان شد،پيام آقاي هاشمي شاهرودي را از طرف ايشان و حال و روز خودتان پس از پيام آقا و جريان وجه شرعي هزينه مالي آن همايش را كه فراموش نكرده ايد؟
اين لابي هاي اخير شما در جريان انتخابات فراكسيون اصولگرايان،فشار بر مجامع استاني و به زمين و زمان زدن براي راي آوردن آقاي باهنر در چه فرآيندي تحليل مي شود؟
(در پرده مي گويييم): افق نگاه راهبردي شما كه شعار دولت اميد و هواي پاك بود چقدر مورد تاييد ملت ايران قرار گرفت؟ چرا؟
جلسه امسال ديدار نمايندگان مجلس با رهبر معظم انقلاب يادتان هست؟ فضاي حاكم بر جلسه در لحن و متن فرمايشات ايشان را درك كرده ايد؟ شما در آن جلسه رييس قوه بوديد؟
آقاي دكتر يادتان نرود بدون رضايت قبلي "رهبري" هيچ چيز براي همه و از جمله شما در روز واپسين نخواهد ماند.

اطاله سخن نكنيم و بگذريم از آن تبريك روز 22 خردا شما به "مخمل سبز" كه نشان بصيرت در آن نبود و در عرف ديني نيروهاي انقلاب حقيقتا عملي فرصت طلبانه محسوب مي شود و پازل بي بصيرتي شما را در جريان انتخابات دهم كه در واقع امتحانات خواص و نخبگان سياسي كشور بود كامل كرد.البته قرينه آن اظهارات شما در گفتگوي ويژه خبري شبكه دو ، در حمايت تلويحي از آشوب طلبان سبز بود و...
با كمال احترام از شما يك درخواست دارم براي اين كه در اين امتحان بزرگ،امتحان نرم و امتحان پيچيده الهي خداي ناكرده مانند خيلي از چهره هاي مشهور- به تعبير رهبري عزيز- مردود نشويد، مواضع خود در ايام انتخابات را تا همين روزهاي اخير با فرمايشات متعدد رهبر معظم انقلاب در ديدارها و خطبه هاي نماز درباره فتنه نفاق و جريان برانداز نرم يك بار ديگر فقط مقايسه كنيد

مطالب زيادي به ذهن خطور مي كند كه باشد ان شاء ا... براي فرصت بعد(اگر خدا بخواهد)
همانند جريان يك ميليارد گم شده ديوان محاسبات و نامه نگاري مشكوك شما با آقاي رحماني فضلي،سايت خبر و تيترهاي مداوم آن درتقابل با دولت مورد حمايت ويژه رهبري ،جلسات محفلي و درد دل ياران انقلاب در مجلس از شما و نقش محوري شما در فراكسيون اصولگرايان براي عدم اعلام اجماع نمايندگان ملت روي كانديداي واحد و مقبول اصولگرايان در خرداد 88 و خط نرم افتراق در اصولگرايان در تضعيف دولت مردمي از مدتها قبل! و البته اين آخرين دسته گل شما و آن ماله كشي بر جرم متهمين اغتشاشات براندازانه كودتاي سبز و دفاع از زندانيان سياسي تحت عنوان آشتي و وحدت و سپس آزادي زندانيان ، از همه مهمتر جريان مذاكرات هسته اي و شوراي عالي امنيت ملي وپشت پرده جريان استعفاي شما؟!!!!
والعاقبه للمتقين

يادداشتي درباره «زهرا رهنورد»: روشنفكرترين زن ايراني!


دکتر وحید یامین‌پور

زهرا رهنورد را مي شناختيم. لااقل با آثار مكتوب‌اش آشنا بوديم، هرچند گاهي كم مايگي،‌ شتاب و حرف هاي تأليفي و جمع آوري شده، كتاب هاي او را برايمان از سنخ كتاب هاي علمي خارج مي كرد ولي خودمان را با اين اميد كه بالاخره زن ايراني مي نويسد و مي انديشد، راضي نگاه مي داشتيم و گاه‌گاهي مطالعه‌ي برخي كتاب هايش مانند "حكمت هنر اسلامي" را به‌خاطر نثر روزنامه اي و ساده اش براي نوآموزان رشته‌ي هنر توصيه مي كرديم.

آن هنگام كه ديديم مهندس موسوي در معركه‌ي انتخابات، خود را پشت چهره اي حقوق بشري و در پوششي كليشه اي از تبليغات زنانه مخفي كرده و دست در دست همسر شادمانش، پيام هاي عاطفي به هوادارانش مي پراكند،‌ مسأله برايمان جذاب‌تر شد. كار به جايي رسيد كه مهندس موسوي، همسرش را "روشنفكرترين زن ايراني" معرفي كرد و شگفتي ما را بر انگيخت. براي حرفه اي هاي كار تبليغات سياسي، سوءاستفاده‌ي اينچنيني از زنانگي البته حركتي منطقي، مدرن و هوشمندانه بود اما بسياري از انقلابي هاي با سابقه از اين رفتار موسوي شگفت زده بودند. اين كار را حتي اصلاح‌طلبان پيشين نيز انجام نداده بودند و حتي از سيد محمد خاتمي هم چنين فرافكني تبليغاتي نديده بوديم.

آخرين فيلم تبليغاتي مهندس موسوي اما حاوي نكته‌ي مهمي بود. او نياز داشت به همگان اثبات كند كه همسرش "روشنفكرترين زن ايراني" است. مشاوران مهندس موسوي براي اثبات اين مدعا، پوپوليستي‌ترين روش را انتخاب كردند. اين فيلم حاوي سكانسي شعاري بود كه در آن زهرا رهنورد به همراه فاطمه معتمد آريا –هنرپيشه‌ي محبوب ايراني!- در ميزگردي مشغول احصاء مسائل مربوط به زنان بودند.

اما شنبه‌ي پس از انتخابات، شايد مهم‌ترين بزنگاه براي كشف چگالي روشنفكري "روشنفكرترين زن ايراني" بود. من هم مانند بسياري از رفقاي دانشگاهي‌ام اگر به رأي العين مصاحبه‌ي رهنورد را با بي‌بي‌سي پرشين نمي ديدم، باور نمي كردم كه او، در اين مختصات زماني، هزار و چهارصد و اندي پس از بعثت رسول الله و تولد اسلام، سي سال پس از انقلاب اسلامي ايران، در عصر ديجيتال، در حالي كه كشور مان نزديك به چهار ميليون دانشجو و چندين هزار محقق و استاد دانشگاه دارد،‌ در حالي كه قرار است در 1404 كشور اول منطقه در علم و فناوري باشيم، در حالي كه همسرش -مهندس موسوي- رقيب انتخاباتي‌اش را به نخبه‌گريزي، تعصب و خرافاتي بودن متهم كرده است و... چنين سخنان عجيبي بر زبان بياورد. هنگام شنيدنش سرم را به زير انداختم و به‌حال روشنفكري ايراني،‌ به‌حال سياست ایرانی، به‌حال مدرك دكتري ايراني، به‌حال بازار كتاب‌مان، به‌حال خودمان و به‌حال همه تأسف خوردم.

مغز استدلال "روشنفكرترين زن ايراني" براي اثبات تقلب در انتخابات و پيروزي همسرش اين بود:

«يک سري نقاطي هستند که اصلاً مشخص است که خودش ملاک تشخيص نادرست بودن نتايجي است که وزارت کشور اعلام کرده است، مثلاً آذربايجان و ترک زبان‌ها هيچ وقت فرزند خودشان را نمي گذارند که به کس ديگري رأي بدهند... خود من لر هستم و موسوي هم بارها گفته من داماد لرستان هستم. بنابراين، اهالي لرستان موسوي را نمي گذارند به آقاي احمدي‌نژاد رأي بدهند. اين دو تا ملاک است و باقي موارد هم شبيه همين است.»

در همان ايام به طنز مطايبه مي گفتند كه معلوم نيست لرها بايد به دامادشان -موسوي- رأي بدهند يا به فرزندانشان -كروبي و رضايي-؛ و مي گفتند احمدي‌نژاد به آمار تهران اعتراض كرده و گفته من داماد تهراني‌ها هستم و تهراني‌ها هيچ وقت دامادشان را رها نمي كنند و به يك ترك زبان رأي بدهند!... و من با خود انديشيدم كه اگر چنين مهملاتي از زبان يكي از طرفداران احمدي‌نژاد شنيده مي شد با شامورتي‌بازي‌هاي تبليغاتي روزنامه ها و سايت هاي "آينده"ساز دوم خردادي چه بلاي خانمان براندازي بر سر او و تمام جريان اصيل انقلاب اسلامي نازل مي شد.

به يادآوردم كه از كسي شنيده بودم "فقط انگل ها به جهل و تعصب توده دامن می‌زنند"؛ و اين بار هم تمام انبان فرهنگي و فكري ايران زمين و ميراث متعالي و مترقي خميني كبير(ره) توسط "روشنفكرترين زن ايراني" به سخره گرفته شده بود تا بار ديگر تاريخ روشنفكري ايران از فرط شرمساري به كنج مطرود خويش بخزد و ادعاي رهبري و نخبگي را به كناري نهد، چه در حالي كه نصاب شكني و حضور 85 درصدي مردم مي توانست دستمايه‌ي سال ها تفاخر دموكراسي ايراني در جهان باشد، دخيل دانستن چنين انگيزه هاي جاهلانه و عصر حجري در انتخابات، طعم تلخ و گس عقب ماندگي تاريخي روشنفكري ايراني را در دهان ها باقي گذاشت و تمام رشته ها را پنبه كرد.

روز گذشته در اخبار خوانديم كه مجله‌ی امریکایی فارین پالیسی Foreign Policy در شماره‌ی اخیر خود (دسامبر 2009)، در گزارشی ویژه فهرستی از 100 متفکر برتر جهان را که ایده‌های بزرگ آن‌ها، جهان را در سال 2009 تغییر داده، منتشر کرده است و زهرا رهنورد را پس از باراك اوباما در رده‌ي سوم ليست قرار داده است! اينكه در اين ليست كساني چون اوباما، جرج سوروس، بيل گيتس، ديك چني و والكاو هاول حضور دارند، حقيقت را روشن مي كند اما شگفتي از آن است كه رهنورد براي كدام ايده‌ي بزرگ جهاني، متفكر برتر شناخته شده است؟! حسي كه پس از شنيدن اين خبر برانگيخته شد، ما را ياد شنيدن خبر اهداي جايزه صلح نوبل به شيرين عبادي انداخت و دوباره ياد اين جمله كه: «فقط انگل ها به جهل و تعصب توده دامن می‌زنند»؛ و تا وقتي موجود جانداري باشد كه محمل زيست و تكثير انگل باشد، انگل به حيات خود ادامه مي دهد. انگل ها موجوديت قابل ذكري ندارند. آنها از جهل و هيجان متعصبانه‌ي مردم ارتزاق مي كنند. حيات آنها بالعرض است و تا وقتي محملي براي رواج جهل باشد، به حياتشان ادامه مي دهند. سالهاست روشنفكري مغرور و متبختر ايراني در كنج تاريك جهل از بدن بخشي از اقشار روشنفكرزده ارتزاق كرده و هرگاه فرصتي يافته، مدعي رهبري توده شده است. يادمان باشد امام(ره) بارها گوشزد كردند كه روشنفكري غرب‌زده، مايه‌ي همه‌ي بدبختي‌ها و عقب‌ماندگي‌هاست.

بسيجيان ميرحسين موسوي كجا هستند؟!

اين روزها ميرحسين موسوي براي زنده ماندن و در صحنه ماندن، چاره‌اي جز صدور بيانيه‌هاي متوالي ندارد. تازه‌ترين بيانيه‌ي او به مناسبت روز بسيج نوشته شده است. كدام بسيج؟ بسيج با تفسير ميرحسين موسوي! در اين بيانيه موسوي طبق روال معمول اين چند ماه گذشته، برچسب‌هايي را به بسيج و بسيجيان مي‌زند و آنها را با انواع و اقسام تهمت‌ها مورد عنايت خود قرار مي‌دهد:«جيره‌خواران و مخالفان آزادي و مخالفان مردم و …»

جالب اينجاست كه او در اين بيانيه به امام خميني هم استناد مي‌كند. اتفاقا من هم مي‌خواهم به سخنان امام خميني درباره بسيج و بسيجي اشاره كنم و تفاوت ديدگاه ميرحسين موسوي را با امام نشان بدهم. البته در بعضي موارد هم با ايشان موافق هستم، فقط در نتيجه‌گيري با وي مشكل دارم. مثلا موسوي مي‌گويد بسيجي نبايد مقابل ملت قرار بگيرد كه من هم موافقم. نه تنها بسيجي، بلكه هيچ كس ديگري هم نبايد در برابر مردم قرار بگيرد. خود امام خميني هم هرگز در برابر مردم قرار نگرفت. اما سوال اينجاست كه چرا آقاي موسوي، خودش در برابر مردم و آراي مردم قرار گرفت؟!

موسوي مي‌گويد:«بسیجی كه از دوستی مردم لذت ببرد؛ بسیجی که به دنبال رفاقت و محبت و یگانگی مردم باشد» باز هم موافقم. اصلا مگر مي‌شود بسيجي را از مردم جدا كرد؟‌ بسيجي‌ها كه از فضا نيامده‌اند، همين مردم عادي هستند. اتفاقا در ادبيات امام خميني و آيت الله خامنه‌اي هم هيچ وقت شاهد جدا كردن مردم و بسيجي‌ها نيستيم، اما آقاي موسوي در بيانيه خود، مردم و بسيجي‌ها را رودرروي هم مي‌داند!

موسوي مي‌گويد بسيج نبايد جناحي شود. صددرصد موافقم. بسيج از ابتدا هم وامدار هيچ جناحي نبود نه چپ و نه راست. بسيج پشتيبان انقلاب اسلامي بود و هست و خواهد بود. اينكه امروز برخي آدم‌ها، به بسيج تهمت مي‌زنند، نه بخاطر جناحي بودن بسيج، بلكه بخاطر جناحي بودن خودشان است. از انقلاب فاصله گرفته‌اند و وقتي بسيج را مي‌بينند كه همچنان از آرمان‌هاي انقلاب و نظام دفاع مي‌كند، به آن تهمت جناحي بودن مي‌زنند.

موسوي مي‌گويد:«قرار بود رفتار و اندیشه بسیجی در مردم اثر کند، نه آن که قدرت بسیج بر سر مردم فرود آید» احتمالا ميرحسين عزيز عمدا و يا سهوا يادش رفته كه اين سبزپوشان حامي وي بودند كه در آن راهپيمايي صلح و صفا، به پايگاه‌هاي بسيج حمله كردند و از ديوار آن بالا رفتند و آنجا را به آتش كشيدند!

موسوي مي‌گويد:«امام بسیج را به عنوان ابزاری برای قدرت حاکمان نمی‌خواست، بلکه نهادی برای قدرت مردم می‌دید تا حاکمیت آنان بر سرنوشتشان تضمین نماید.» موسوي عزيز، قربان صفايت شوم الهي! باز هم بازي با كلمات؟ قدرت حاكمان در مقابل قدرت مردم؟ حالا كه شما بعد از 20 سال غيبت، دوباره پيدايتان شده و در انتخابات شكست خورديد، پس نتيجه مي‌گيريم حاكمان در برابر مردم ايستاده‌اند؟ اولا طبق نظر امام، رمز ماندگاري و بقاي انقلاب اسلامي، حضور بسيجي‌ها در همه عرصه‌ها است: «اگر بر كشورى نواى دلنشين تفكر بسيجى طنين انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گرديد» و برهمين اساس امام مي‌فرمايد: «شما در جنگ تحميلى نشان داديد كه با مديريت صحيح و خوب مى‏توان اسلام را فاتح جهان نمود. شما بايد بدانيد كه كارتان به پايان نرسيده است، انقلاب اسلامى در جهان نيازمند فداكاريهاى شماست و مسئولين تنها با پشتوانه شماست كه مى‏توانند به تمامى تشنگان حقيقت و صداقت اثبات كنند كه بدون امريكا و شوروى مى‏شود به زندگى‏ مسالمت آميز توأم با صلح و آزادى رسيد. حضور شما در صحنه‏ها موجب مى‏شود كه ريشه ضد انقلاب در تمامى ابعاد از بيخ و بن قطع گردد»

موسوي مي‌گويد:«قرار نبود بسیج به دستگاهی تبدیل شود که اختیار انتخاب و آزادی رای را از مردم بستاند!» جل الخالق! درست خوانده‌ايم؟ موسوي از اختيار مردم و آزادي راي مي‌گويد؟‌ مگر اين همان كسي نيست كه در برابر انتخاب مردم و آراي مردم ايستاد؟ پس چرا الان از ضرورت احترام به آراي آنها مي‌گويد؟ آقاي موسوي شوخي مي‌فرماييد.

موسوي مي‌گويد:«شما خود با مردمید و از مردمید. مفاهیمی که فطرت مردم آنها را می‌پسندد چرا باید در نزد برخی از دوستان بسیجی ما نفرت ایجاد کند؟» احتمالا منظور آقاي موسوي همان شعار «نه غزه، نه لبنان و جمهوري ايراني» است كه بسيجي‌ها از آن نفرت دارند!

موسوي مي‌گويد:«کدام عیب و کاستی در آرزوهای امام برای بسیج وجود داشت که از آنها کناره گرفته ‌شود؟» آقاي موسوي گرامي! اگر شما عيب و كاستي در آرزوهاي امام مي‌بينيد، حرفي نيست، ما عيبي نمي‌بينيم. پس بياييد و آرزوهاي امام را براي بسيج با هم مرور ‌كنيم و قضاوت كنيم چه كسي از آرزوهاي امام فاصله گرفته است؟ ما يا شما؟:

«ملتى كه در خط اسلام ناب محمدى- صلى اللَّه عليه و آله- و مخالف با استكبار و پول پرستى و تحجرگرايى و مقدس نمايى است، بايد همه افرادش بسيجى باشند و فنون نظامى و دفاعى لازم را بدانند، چرا كه در هنگامه خطر ملتى سربلند و جاويد است كه اكثريت آن آمادگى لازم رزمى را داشته باشد. اگر بر كشورى نواى دلنشين تفكر بسيجى طنين انداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گرديد و الّا هر لحظه بايد منتظر حادثه ماند. بسيج بايد مثل گذشته و با قدرت و اطمينان خاطر به كار خود ادامه دهد. امروز يكى از ضروريترين تشكلها، بسيج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دينى و دانشجويان دانشگاهها بايد با تمام توان خود در مراكزشان از انقلاب و اسلام دفاع كنند و فرزندان بسيجى‏ام در اين دو مركز، پاسدار اصول تغييرناپذير «نه شرقى و نه غربى» باشند. فرزندان انقلاب به هيچ وجه نگذارند ايادى امريكا و شوروى در آن دو محل حساس نفوذ كنند. تنها با بسيج است كه اين مهم انجام مى‏پذيرد. مسائل اعتقادى بسيجيان به عهده اين دو پايگاه علمى است. حوزه علميه و دانشگاه بايد چهارچوبهاى اصيل اسلام ناب محمدى را در اختيار تمامى اعضاى بسيج قرار دهند. بايد بسيجيان جهان اسلام در فكر ايجاد حكومت بزرگ اسلامى باشند و اين شدنى است، چرا كه بسيج تنها منحصر به ايران اسلامى نيست، بايد هسته‏هاى مقاومت را در تمامى جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ايستاد.»

آقاي موسوي عزيز! يكي از بزرگترين دلايل ما براي اثبات جناحي نبودن بسيج اين است كه اين نهاد مقدس هرگز به خاطر چپ و راست كاري را انجام نداد، بلكه دستورات را تنها و تنها از يك نفر ‌گرفت، مستقيما از زبان امام خميني. بسيجي‌هاي واقعي هرگز شك و ترديدي در دلشان نسبت به امام خميني ايجاد نشد و حتي يك لحظه هم با خودشان فكر نكردند كه آيا حق با امام خميني است يا آقاي منتظري! آقاي نخست وزير دوران امام كه براي اثبات امروزت، خودت را فرزند امام معرفي مي‌كني،‌ نامه نوشتنت به منتظري را فراموش نكرده‌ايم! پس لطفا از امام حرف نزن.

من اهل شعار دادن نيستم اما شما بهتر از هركسي مي‌دانيد كه بسيج فرمانش را مستقيما از امام مي‌گيرد نه شما. خود امام گفته است كه پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكتتان آسيبي نرسد. ولايت فقيه، يك مفهوم است، يك شخص نيست، اما شما يك شخص هستيد آقاي موسوي. امام هرگز نگفت كه گوش به فرمان ميرحسين موسوي باشيد!

البته امام خميني درباره شخص شما تعبيرات جالبي دارد:«نامه استعفاى شما باعث تعجب شد. حق اين بود كه اگر تصميم بدين كار داشتيد، لااقل من و يا مسئولين رده بالاى نظام را در جريان مى‏گذاشتيد. در زمانى كه مردم حزب اللَّه براى يارى اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه مى‏برند چه وقت گله و استعفا استهمه بايد به خدا پناه بريم؛ و در مواقع عصبانيت دست به كارهايى نزنيم كه دشمنان اسلام از آن سوء استفاده كنند. مردم ما از اينگونه مسائل در طول انقلاب زياد ديده‏اند، اين حركات هيچ تأثيرى در خطوط اصيل و اساسى انقلاب اسلامى ايران نخواهد داشت!»

تفسير ساده‌ي جواب تند امام به شما اينست كه اولا شما باعث ناراحتي امام شديد. ثانيا در سخت‌ترين شرايط كه مردم به فكر اسلام بودند، شما به فكر خودتان بوديد. ثالثا با عصبانيت خود بهانه به دست دشمنان اسلام داديد. از همه مهمتر اينكه امام در برابر اين اقدام شما مي‌گويد:«مردم ما از اينگونه مسائل در طول انقلاب زياد ديده‏اند، اين حركات هيچ تأثيرى در خطوط اصيل و اساسى انقلاب اسلامى ايران نخواهد داشت» پس بي خود به خودتان زحمت ندهيد!

زاكاني:  هاشمی گفت چون آقا جواب نامه را ندادند دو ساعت بعد، آن را رسانه‌ای کردم!   

ناگفته‌های مهم زاكانی از نقش نزدیکان لاریجانی در فتنه‌های...

روز بعد از روز قدس، ‌هاشمی رفسنجانی در جایی اعلام کرده بود که جمعیت افراد در روز قدس 50-50 بوده است یعنی نصف جمعیت حاضر را حامیان موسوی تشکیل داده بودند در حالی که بالاترین تخمین‌ها از جمعیت 40-50 هزار...

روز بعد از روز قدس، ‌هاشمی رفسنجانی در جایی اعلام کرده بود که جمعیت افراد در روز قدس 50-50 بوده است یعنی نصف جمعیت حاضر را حامیان موسوی تشکیل داده بودند در حالی که بالاترین تخمین‌ها از جمعیت 40-50 هزار نفری آنها خبر می‌داد. البته بعدها مشخص شد که این نکته را لاریجانی به هاشمی رفسنجانی انتقال داده است.
 
علیرضا زاکانی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نشستی با عنوان فتنه و فرجام که در دانشگاه امام صادق (علیه السلام) برگزار شد شرکت کرد و به بیان مطالبی در خصوص انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث پس از آن پرداخت.
 
وی که یکی از اعضای کمیته 6 نفره تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی نیز بود به دیدارهای خود با نامزدهای این انتخابات و همچنین رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره کرد.
 
اگرچه در سخنان زاکانی ناگفته‌های مهمی از حوادث پس از انتخابات وجود دارد، اما شاید یکی از مهمترین اطلاعاتی که نماینده مردم تهران، آن را از پشت پرده بیرون کشید، شفاف کردن نقش مبهم "نزدیکان لاریجانی" در این وقایع بود.
 
این نقش را پیشتر برخی از سیاسیون هم مورد اشاره قرار داده و گفته بودند که موضعگیری های عجیب رئیس مجلس در مقطع پس از انتخابات را نزدیکان لاریجانی سازماندهی کرده اند.
 
به هرحال از آنجا که این سخنان به نوعی تاریخ شفاهی حوادث پس از انتخابات محسوب می شود، خلاصه مهمترین بخشهای آن را در ادامه منتشر خواهیم کرد:   
 
طرفداران موسوی در انتخابات به شعارهای انقلاب رای دادند
نماینده مردم تهران ابتدا با بیان اینکه نمی‌توان همه کسانی که به موسوی رای دادند را مخالف نظام فرض کرد گفت که  بسیاری از افرادی که به موسوی رای دادند، تنها به این دلیل از وی حمایت کردند که خاطرات خوبی از نخست‌وزیر دوران امام در ذهن داشتند و در واقع با حمایت از موسوی به شعارهای انقلاب رای دادند.
 
زاکانی با اشاره به اینکه در انتخابات اخیر یک همگرایی بی سابقه بین سران گروه‌های مختلف شکل گرفته بود، ادامه داد: این همگرایی به حدی بود که رقیب از درون جبهه نظام تا نیروهای ضد انقلاب را برای خود جذب کرده بود.
 
حوادث پس از انتخابات سناریویی از پیش تعیین شده بود
وی تمام برنامه‌های انجام شده در این انتخابات را سناریویی از پیش تعیین شده خواند و گفت: این سناریوی از پیش تعیین شده مرحله به مرحله اجرا می‌شد. به شکلی که از ساعت 11 شب روز انتخابات پیام‌های تبریک برای موسوی صادر شد و موسوی نیز در همان شب خود را رئیس‌جمهور اعلام کرد اما از فردا که کمی از نتیجه انتخابات مشخص شده بود، این جریان بحث تقلب را مطرح کرد.
 
زاکانی در ادامه به ترکیب گروه شش نفره مجلس برای بررسی حوادث مربوط به انتخابات اشاره کرد و گفت: این گروه ترکیبی از نادران، کاتوزیان، عباسپور، ابوترابی، کاظم جلالی و بنده بود که با کروبی و رضایی، موسوی و همچنین 2 بار با هاشمی رفسنجانی دیدار کردیم.
 
موسوی حتی یک کلمه حرف درست وحسابی نزد
وی با اشاره به دیدار خود با موسوی گفت که این دیدار در سه‌شنبه بعد از انتخابات و به مدت ‌یکساعت و نیم طول کشید که موسوی در آن جلسه حتی یک کلمه حرف درست وحسابی نزد.
 
نماینده مردم تهران در ادامه به دیدار با هاشمی رفسنجانی اشاره کرد که روز بعد از دیدار با موسوی انجام شده بود.
 
وی گفت: هاشمی در این دیدار اعلام کرده که موسوی همه حرف‌هایش را به شما نگفته و پنهان‌کاری کرده است، چون فردای انتخابات خاتمی،‌موسوی و سیدحسن خمینی به من زنگ زده و ظهر همانروز به دفترم آمدند!
 
هاشمی گفت موسوی جز به ابطال انتخابات قانع نیست
زاکانی ادامه داد: هاشمی در همان جلسه گفت که موسوی جز به ابطال انتخابات قانع نیست و البته موارد دیگری را هم خواهان شده تا دست از اعتراض بردارد.
 
به گفته زاکانی هاشمی در این جلسه خواستار پیگیری اعتراضات از سوی یک شورای حکمیت غیر از شورای نگهبان شده بود.
 
وی به بخش دیگری از اظهارات هاشمی رفسنجانی در این جلسه اشاره کرد و گفت: هاشمی در آن جلسه چنین گفت که شرایط جامعه سخت شده است و اکنون دانشجویان به جای روحانیت به گروه‌های مرجع جامعه تبدیل شده‌اند، این 3.5 میلیونی که به خیابان آمده‌اند، به خانه‌هایشان برنمی‌گردند و بهتر است که خودمان به خواسته‌های آنها عمل کنیم.
 
هاشمی گفت چون آقا جواب نامه را ندادند دو ساعت بعد، آن را رسانه‌ای کردم!
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی همچنین به نامه جنجالی هاشمی رفسنجانی به مقام معظم رهبری اشاره کرد و خاطرنشان کرد که هاشمی گفته: من ابتدا نامه را به آقا دادم اما چون ایشان جواب ندادند، بعد از 2 ساعت آن را رسانه‌ای کردم.
 
وی با بیان اینکه این جریان برای موفقیت و همچنین شکست در انتخابات برنامه داشت، افزود: برنامه آنها این طور تنظیم شده بود که اگر موفق شدند به بهانه پیروزی به خیابان آمده و گام به گام ولی فقیه را محدود کنند، اگر هم ناکام شدند باز هم مردم را به خیابان بریزند تا از نظام امتیاز بگیرند.
 
در طرح وحدت ملی می‌خواستند لاریجانی را کاندید کنند
زاکانی با بیان اینکه این جریان در انتخابات دهم از تمام ظرفیت خود استفاده کرد به موضوع وحدت ملی که پیش از انتخابات در فضای سیاسی کشور مطرح شده بود اشاره کرد و تصریح کرد: در این طرح می‌خواستند لاریجانی را کاندید کنند و جالب است که حتی هاشمی رفسنجانی در مورد این طرح گفته بود که طرح وحدت ملی از سوی من ارائه نشده و لاریجانی و ناطق نوری آن را مطرح کرده‌اند.
 
وی طرح وحدت رضایی را کمی متفاوت با طرح وحدت ناطق دانشت و گفت: طرحی که محسن رضایی مطرح می‌کرد این گونه بود که چند نفر با هم رقابت کنند ولی در نهایت فردی که از سوی مردم انتخاب شد، دیگران نیز به وی کمک کنند و در دولت نیز سهیم باشند.
 
نظرسنجی های وزارتخانه های کشور و اطلاعات بهانه تقلب را فراهم کرد
نماینده مردم تهران با اشاره به حضور جریانات وابسته به جناح رقیب در وزارتخانه های اطلاعات و کشور اظهار داشت: تمام نظرسنجی‌ها حتی نظرسنجی جهاد دانشگاهی که نوع نگاهش مشخص است، پیش از انتخابات نشان می‌داد که احمدی‌نژاد در دور اول پیروز انتخابات خواهد بود اما درست در روز پنجشنبه 21 خرداد 2 نظرسنجی از سوی وزارت کشور و وزارت اطلاعات که 2 نهاد وابسته به دولت بودند، منتشر شد که نشان می‌داد انتخابات به دور دوم کشیده می‌شود و جالب اینکه شورای امنیت ملی هم بر اساس جمع‌بندی تمام این نظرسنجی‌ها اعلام کرد که انتخابات به دور دوم کشیده خواهد شد.
 
وی این نظرسنجی‌ها را عاملی دانست که باعث فراهم شدن بهانه تقلب شد.
 
رضایی گفت من با سایر نامزدها فرق دارم
زاکانی در ادامه اظهارات خود در دانشگاه امام صادق (علیه السلام) به دیدار کمیته ویژه با محسن رضایی اشاره کرد و گفت که اعتراض رضایی به این موضوه بود که در حدود 8 میلیون رای ساختگی وجود دارد.
 
وی همچنین گفت که تنها نکته امیدوارکننده در صحبت‌های رضایی این بود که اعلام کرد من با سایر کاندیداها فرق دارم و اعتراضات خود را از مسیر قانونی دنبال خواهم کرد.
 
نماینده ستاد موسوی اعلام کرد که از صندوق‌های رای نتیجه‌ای غیر از این خارج نمی‌شود
وی در ادامه به دیدار نمایندگان ستادهای چهار نامزد انتخابات با مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت: در همان جلسه باجناق ناطق نوری به نمایندگی از ستاد موسوی اعلام کرد که از صندوق‌های رای نتیجه‌ای غیر از این خارج نمی‌شود و دانش‌جعفری نیز در آن جلسه تندترین صحبت‌ها را مطرح کرد که مثلا مقام معظم رهبری در سفر به کردستان از احمدی‌نژاد حمایت کرده است.
 
این نماینده مجلس ادامه داد: این صحبت‌ها به حدی تند بود که بنده بعدا به دانش‌جعفری گلایه کردم و او گفت که چون دیگران صحبت‌های خود را مطرح نکردند، من تمام صحبت‌های آن‌ها را گفتم.
 
رضایی حقی که نداشت را بخشید!
زاکانی با بیان اینکه ما امیدوار بودیم که رضایی مطالب خود را از طریق قانون پیگیری کند، اظهار داشت: قرار بر این بود که اعتراضات رضایی از طریق دانش‌جعفری به ما منتقل شود اما دانش‌جعفری جواب تلفن همراه خود را نمی‌داد و رضایی نیز در برنامه‌ای که به صدا و سیما رفته بود، تمام اتهامات را دوباره مطرح کرد اما بعد از بازشماری آراء مشخص شد که رای آن‌ها کمتر از میزان اولیه بود و به همین دلیل رضایی با تنظیم نامه‌ای حق نداشته خود را بخشید.
 
مسئول ستاد کروبی به موسوی رای داده بود!
دیدار کمیته ویژه مجلس شورای اسلامی با مهدی کروبی موضوع بعدی بود که نماینده مردم تهران به آن اشاره کرد.
 
وی با اشاره به حضور کرباسچی در ستاد انتخاباتی کروبی گفت: در این خصوص اولین نکته جالب این بود که کرباسچی که مسئول ستاد کروبی در انتخابات بود، ولی در انتخابات به موسوی رای داده بود، در دیدار ما با کروبی همراه وی بود و این نشان می‌دهد که این جریان یک تقسیم کار انجام داده بود.
 
نماینده مردم تهران با بیان اینکه کروبی مدعی بود که در دوره قبل 3-4 میلیون رای داشته و این رای به 300 هزار تنزل یافته گفت: کروبی در این خصوص چنین استدلال می‌کرد که در دوره گذشته در فلان صندوق بجنورد 200 رای داشته که این رای در این دوره نیز تکرار شده اما در 700 صندوق دیگر تنها 400 رای کسب کرده است که ما اعلام کردیم که حاضریم همه 700 صندوق را بازشماری کنیم.
 
وی ادامه داد: بنده در همان جلسه به کروبی گفتم که در خانه‌هایتان هم فرش را از زیر پایتان کشیده‌اند اما شما نفهمیده‌اید.
 
انتخابات دهم تقابل نماد اشرافیت با نماد مظلومیت بود
زاکانی انتخابات دهم ریاست جمهوری را تقابل نماد اشرافیت با نماد مظلومیت دانست و خاطرنشان کرد: در این انتخابات شاهد مشارکت 95 درصدی مردم در روستاها بودیم و جالب اینکه 90 درصد آرا همین روستائیان به احمدی‌نژاد اختصاص داشت و در جریان رقیب فقط در شهر تهران آنهم با استفاده از برخی ترفندهای خاص توانسته بود برای خود رای قابل ملاحظه‌ای جمع کند.
 
وی در ادامه به ماجرای کهریزک اشاره کرد و گفت: بسیاری در آن ماجرا به اعتراضات ما انتقاد می‌کردند اما ما معتقد بودیم که عده‌ای خودسر در این ماجرا عمل کرده و اشتباهاتی انجام داده بودند که نظام باید با این غده‌های چرکین برخورد می‌کرد.
 
لاریجانی به هاشمی رفسنجانی گفته بود جمعیت روز قدس 50-50 بود
این نماینده مجلس با بیان اینکه فتنه اخیر شعبه‌های زیادی داشت و بسیاری را دچار خود کرده بود، یادآور شد: در روزهای بعد از انتخابات می‌خواستند احکام اعضای کمیته 6 نفره مجلس را بنویسند، ابتدا این حکم با تبریک انتخابات ریاست جمهوری شروع می‌شد ولی بعدا بنده دیدم که این تبریک را حذف کردند در همان زمان به کاتوزیان گفتم که چرا این کار را کرده‌اید؟ که وی گفت من این کار را نکرده‌ام. یکی از نزدیکان آقای لاریجانی تبریک را خط زده است. بنده به آن فرد نیز تذکر داده و سوال پرسیدم که چرا چنین کاری کرده‌ای که او در پاسخ به من گفت که در انتخابات تقلب شده است. البته جالب توجه است که این افراد در همانروزی که حامیان موسوی به راهپیمایی در میدان انقلاب تا میدان آزادی آمده بودند در مجلس خوشحالی می‌کردند.
 
زاکانی اضافه کرد: نکته دیگر این است که روز بعد از روز قدس، ‌هاشمی رفسنجانی در جایی اعلام کرده بود که جمعیت افراد در روز قدس 50-50 بوده است یعنی نصف جمعیت حاضر را حامیان موسوی تشکیل داده بودند در حالی که بالاترین تخمین‌ها از جمعیت 40-50 هزار نفری آنها خبر می‌داد. البته بعدها مشخص شد که این نکته را لاریجانی به هاشمی رفسنجانی انتقال داده است. وی در ادامه به دیدار سران سه قوه با مقام معظم رهبری اشاره کرد و یادآور شد: در آن دیدار مقام معظم رهبری در خصوص این مسئله از لاریجانی سوال پرسید که لاریجانی آن را رد کرد، حضرت آقا نیز به وی گفتند که هاشمی گفته که لاریجانی این مسئله را به من منتقل کرده است که لاریجانی هم در ادامه به توجیه این مسئله پرداخت. 
 
دیدارهای مهدی هاشمی با مراجع تقلید!
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس همچنین به مواضع برخی از علما در حوادث اخیر اشاره کرد و خاطرنشان ساخت: در دیداری نزد آقای جوادی آملی رفته بودیم که در انتهای این دیدار ایشان به ما گفت که قبل از شما مهدی هاشمی پیش ما بود؛ یعنی این افراد همواره نزد علما می‌روند و تلاش می‌کنند اخبار را از نگاهی خاص و به نفع خود به علما منتقل کنند.
 
پس از پایان یافتن اظهارات زاکانی، وی به سوالات برخی از دانشجویان پاسخ داد.
 
برای پزشک کهریزک حکم 5 سال زندان صادر شده بود زاکانی گفت: اما اصل ماجرا این است که این پزشک خودش از متهمین بوده و جرمش هم رسیدگی نادرست و ارائه گزارش غلط در خصوص وضعیت بازداشت‌شدگان بود.
 
وی افزود: به اتهامات این پزشک نیز رسیدگی شده و برایش حکم 5 سال زندان صادر شده بود ولی با قرار کفالت آزاد بود که با استفاده از همین فرصت خودکشی کرده است.
 
این نماینده مجلس در پاسخ به سوالی دیگر پیرامون مبارزه با مفاسد اقتصادی با بیان اینکه اصل فساد اقتصادی وجود دارد اما بعضاً با آن مبارزه‌های غلط می‌شود، ادامه داد: این مبارزه غلط باعث زیر سوال رفتن اصل ماجرا شده است، مقام معظم رهبری در پیام 8 ماده‌ای خود دقیقا مشخص کرده‌اند که در راه مبارزه با مفاسد اقتصادی چه کاری باید انجام شود اما در دوره قبل، ریاست قوه قضائیه به فساد اکبر و فساد اصغر اعتقاد داشت و بیشتر نگران فرار سرمایه از کشور بود در حالی که مقام معظم رهبری در پیام 8 ماده‌ای خود به این مسئله هم اشاره کرده بود.
 
به پرونده دهه 70 پسران هاشمی رسیدگی خواهد شد
وی در پاسخ به سوال دیگری در خصوص تخلفات مالی فرزندان هاشمی نیز یادآور شد: پسران هاشمی بخصوص مهدی هاشمی پرونده‌های جدی از سالهای دهه 70 دارند که انشاءالله به آنها نیز رسیدگی خواهد شد.
 
عضو فراکسیون اصولگریان مجلس در پاسخ به اظهارات یکی دیگر از دانشجویان در خصوص اعلام اسامی برخی افراد از سوی احمدی‌نژاد در مناظره‌های انتخاباتی یادآور شد: در خصوص اعلام اسامی افرادی مانند فرزندان هاشمی و ناطق که احمدی‌نژاد در مناظره با موسوی به آن اشاره کرد مقام معظم رهبری هم به این نحوه انتقاداتی داشتند.
 
زاکانی در ادامه به ریاست علی لاریجانی در مجلس شورای اسلامی اشاره کرد و گفت: از ابتدا نامزد مورد نظر ما برای ریاست مجلس حدادعادل بود ولی اتفاقاتی رخ داد که در نخستین دوره اقلیت مجلس، اصولگرایان سنتی و حتی حامیان دولت به لاریجانی رای دادند و علتش این بود که دوستان حامی دولت احساس کردند که حداد می‌تواند به رقیب آنها در انتخابات تبدیل شود و به همین دلیل حداد در صحن علنی برای ریاست مجلس کاندید نشد.
 
دوم خردادی های مجلس به لاریجانی رای دادند
زاکانی با بیان اینکه در دور اخیر نیز دوم خردادی‌ها علیرغم اعتراضاتی که داشتند به لاریجانی رای دادند، یادآور شد: کواکبیان چندین بار به بنده گفت که لاریجانی به ما قول‌هایی داده بود که به آن عمل نکرد ولی با این حال باز هم این نمایندگان به لاریجانی رای دادند چون در این دوره چند نفر مانند علیخانی ناگهان به کمیسیون‌های امنیت و بودجه مجلس اضافه شدند.
 
وی در ادامه خاطرنشان کرد‌: اکنون لاریجانی رئیس قوه مجریه است و ما نیز ضمن انتقادات مطرح به ایشان باید از وی در جهت اقدامات مثبت مجلس حمایت کنیم.
 
این نماینده مجلس به عملکرد قالیباف نیز اشاره کرد و یادآور شد: اکنون یک دعوایی بین دولت و شهرداری وجود دارد که دودش به چشم ملت می‌رود و به همین دلیل به ماهیت آن وارد نمی‌شوم ولی معتقدم که این دو گروه نهایتا باید برای خدمت به مردم به سمت وحدت با یکدیگر بروند.
 
زاکانی با بیان اینکه قرار نیست در هر انتخاباتی دو طیف اصولگرا و اصلاح‌طلب با هم رقابتی غلط بر سر ساختار نظام جمهوری اسلامی داشته باشند، اظهار داشت: بعد از انتخابات نهم ریاست جمهوری می‌توانستیم این رقابت را درون‌گروهی کنیم و افرادی مانند احمدی‌نژاد، لاریجانی، رضایی، قالیباف، توکلی، حداد عادل که در راس نهادهای تاثیرگذار در کشور بودند، باید یک رقابت برای خدمت‌ به مردم با نگاهی جریانی را آغاز می‌کردند، اما متاسفانه این رقابت به تخاصم کشید.