دانشجوي اردني: مخالفان ايران فرزندان شيطان هستند! (خبر ويژه)

عصبانيت گروههاي اپوزيسيون خارج كشور از صلابت تيم هسته اي كشورمان در مذاكرات بغداد و فراواني نوشته هاي ناسزاگونه آنها در سايت هاي ضدانقلابي، تعجب برخي از شهروندان اروپايي و آمريكايي و دانشجويان عرب در اين كشورها را در پي داشته است.
«احمد ابوحامد» دانشجوي اردني در صفحه فيس بوكس خود طي يادداشتي با عنوان «ابناءالشياطين» -فرزندان شياطين- نوشته است «حق با ايران است كه فرزندان شيطان را از كشور اخراج كرده است» ابوحامد مي نويسد «هموطنان من در اردن و تا آنجا كه مي دانم در بقيه كشورهاي عربي از پيشرفت هاي اتمي ايران خشنودند و دولت هاي عربي را به خاطر بي هويتي در برابر آمريكا و اسرائيل سرزنش مي كنند ولي در آمريكا بعضي از ايرانيان را مي بينيم كه به جاي افتخار و احساس غرور نسبت به پيشرفت هاي كشورشان، از دشمنان مردم وطن خود دفاع مي كنند» اين دانشجوي اردني در ادامه مي نويسد! «براي من مشاهده اين وضعيت تعجب آور بود تا اينكه متوجه شدم اين عده از مخالفان حكومت ايران هستند و به دولت ايران حق دادم كه آنها را به كشور راه ندهد» نكته جالب تر در نوشته اين دانشجوي اردني آن است كه مي نويسد «برخي از اين مخالفان ايران وقتي در جمع دانشجويان آمريكايي و يا كشورهاي مسلمان عربي و مالزيايي و پاكستاني قرار مي گيرند، جرأت نمي كنند خود را مخالف ايران معرفي كنند».
گفتني است كه در يكي از كالج هاي آمريكايي، وقتي خانم «م-ك» براي سخنراني در جمع تعدادي از دانشجويان رفته و عليه ايران مطالبي گفته بود از سوي دانشجويان «هو» شده و يك كارمند زن كالج به صورت او تف انداخته بود.

هالوي تونسي كه با طناب پوسيده اپوزيسيون ايراني خودكشي كرد


رئيس يك شبكه تلويزيوني تونس كه فيلمي ضداسلامي را پخش كرده بود مي گويد 6 هزار مسجد در اين كشور عليه وي هستند اما دوستان لائيكش همه پشت او را خالي كرده اند.
شبكه تلويزيوني «نسمه» چندي پيش به خاطر پخش يك فيلم كارتوني ضدديني كه توسط يكي از اعضاي اپوزيسيون ايراني (مرجان ساتراپي) ساخته شده، مورد اعتراض مردم مسلمان و انقلابي تونس قرار گرفت. مردم خواستار اعدام «نبيل القروي» بودند اما دادگاه وي را به جريمه مالي محكوم كرد.
القروي در مصاحبه با خبرنگار راديو زمانه (رسانه عناصر ضدانقلاب ايراني مقيم هلند) گفت: من با نمايش اين فيلم مي خواستم به تونسي ها درباره تكرار انقلاب ايران هشدار دهم. اما معترضان به خانه من ريختند و شعار «الكافر، الكافر» مي دادند. آنها حمله كردند به تلويزيون من و گفتند صهيونيست و فراماسون است. آنها داراي 6 هزار مسجد هستند، يعني اسلامگراهايي كه همه جا از جمله ايران هستند؛ همان هايي كه ماجراي كاريكاتوريست دانماركي را علم كردند.
وي درباره اين پرسش كه «واكنش ديگران از جمله روشنفكران و جامعه مدني و رسانه ها و گروه هاي دموكراسي خواه چه بود؟» گفت: هيچ! (محكم مي گويد و اين كلمه را تكرار مي كند). نه از گروه ها صدايي بلند شد و نه رسانه ها و روزنامه نگاران از من حمايت كردند. در يك لحظه ديدم تنها شده ام. در مقابل 6 هزار مسجد كه حكم قتل مرا داده اند. من بودم و كساني كه مي گفتند خطر اسلامگراها آن قدر جدي نيست و... حالا خاموش شده بودند و اصلاً معلوم نبود كجا هستند. روزنامه ها در ذهن و با سكوتشان مرا كشته بودند. معلوم است كه ترسيده ام. چه كسي نمي ترسد در اين شرايط؟
خبرنگار مي پرسد «نبيل! من درك نمي كنم. بالاخره در تونس يك دولت جديد روي كار آمده كه ادعا مي كند سكولار است و دولت اسلامگرايان نيست. چرا از تو حمايت نمي كنند؟» و او پاسخ مي دهد: براي اينكه ادعا[ي اسلامگرايي] ندارد ولي در عمل هست. (واضح و شمرده مي گويد:) دولت تونس، يك دولت اسلامگراست و از اسلامگراها حمايت مي كند. اصلاً آنها مرا پاي دادگاه كشاندند. من رسماً پوزش خواستم و گفتم قصد توهين به هيچ فرد و گروه و ديني را ندارم. اما اين كافي نبود و آنها مرا به دادگاه كشاندند. 500 وكيل و حقوقدان بر ضد من و به طرفداري از آنها مشورت مي دادند و من باور دارم كه اين خواست، خواست دولت جديد تونس بود و در نهايت مرا به پرداخت 1500 يورو جريمه نقدي محكوم كردند اما جالب است بدانيد وقتي كه من عذرخواهي كردم، همان روشنفكراني كه قبلش كمترين حمايتي از من نكرده بودند و به تماشا نشسته بودند، به من تاختند كه نبيل از افراط گراها عذرخواهي كرد. حالا هم مخالفان مي گويند به كمتر از نابودي نبيل القروي راضي نيستيم. حس ناامني همه جا با من است. از من سلمان رشدي ديگري ساخته اند.
يادآور مي شود محافل رسانه اي غرب پس از پيروزي انقلاب تونس تلاش فراواني به كار بسته اند تا هويت اسلامي مردم و دولت تونس را كتمان كنند.

سفر استاني!

گفت: علاوه بر حاكم امارات، حاكم عربستان هم به حضور رئيس جمهور كشورمان در جزيره ابوموسي اعتراض كرده است!
گفتم: چرا؟! واسه چي؟!
گفت:خب حيوونكي ها حق دارند! از احمدي نژاد گله كرده اند كه چرا در سفرهاي استاني خود هنوز به عربستان و امارات سفر نكرده است!
گفتم: چيزي كه عوض دارد، گله ندارد. انشاءالله احمدي نژاد در سفرهاي بعدي خود به دو استان عربستان و امارات هم سفر مي كند.
گفت: ولي استانداران عربستان و امارات مي ترسند كه با توجه به تحولات و انقلاب هاي اسلامي منطقه تا چند ماه ديگر توسط مردم اين دو استان از پست استانداري عزل شده باشند.
گفتم: چه فرقي مي كند؟! چون بر فرض محال اگر تا سفر بعدي رئيس جمهور هم دوام بياورند و مثل حسني مبارك توسط مردم به درون قفس انداخته نشوند به احتمال زياد احمدي نژاد به روش مخصوص خود هر دو را عزل مي كند!

مغیره های زمان را بشناس!

فاطمیه را از این زاویه دیدن هنر است … روضه و سینه زنی به جای خود … مغیره های زمان را بشناس!



چرا ساکتی سلمان؟ مقداد، به پا خیز که بسته اند دستان علی را

میثم، جرم شده است بار دیگر حب علی، نخل های بحرین خونین شده است این روزها

عمار، پدر و مادرت هنوز زیر تازیانه ابولهب اند و ابوجهل، در میدان لولو شهید کردند سمیه را، در زندان تکه تکه کردند یاسر را.

ابوذر، کسی نیست فریاد بزند بر سر شیوخ نفتی، کسی نیست استخوان بکوبد بر سر مفتی های کذاب، تلویزیون معاویه سانسور می کند اخبار را!

عمروعاص طرح برده شورای شیوخ نفتی، که علی(ع) نقض کرده حقوق بشر را

بلال، ماذنه ای نمانده که اذان بگویی دیگر!

خائن الحرمین امر کرده است به آل صهیون، جز مسجد ضرار، خراب کنند همه را، تا اذان را به وقت واشنگتن بگویند و نماز را به سوی تلاویو!

سلمان، عرب جاهلی هنوز به دین ابوسفیان هاست، هنوز در دعوای عرب است و عجم، هنوز بعد ۱۴۰۰ سال باور ندارد که، ان اکرمکم عندالله اتقیکم

اما تو چرا ساکتی؟ مگر تو هم به درد عرب جاهلی دچاری؟ مگر تو هم به مکتب اسلام ایمان نیاوردی؟ نکند تو هم ناسیونالیست شده ای؟

تو را سلمان خوانده اند، نه روزبه! سلمانِ پیرو علی، ساکت نمی نشیند پیرو علی!

اما نه! باور نمی کنم! پیامبر گفت تو «منا اهل بیتی»! نهیبی بزن بر ما!

اما آل ابلیس گفته: گریه ممنوع! عزاداری هم!

آنها حتی از گریه هم ترس دارند! پدرانشان هم از گریه فاطمه ترس داشتند در مدینه!

از گریه زینب در کوفه! از گریه رقیه در شام!

کوچه فاطمیه به میدان عاشورا می رسد! نکند دیر به کربلا برسیم!