برنامه بعدی طراحان سئوال از رئیس جمهور چیست؟

به گزارش «رهوا» وبه نقل از بی باک، بنابرگزارشات رسیده طراحان سئوال از رئیس جمهور چند برنامه را برای جبران شکست امروز خود در دستور کار قرار دادند.

1- انتشار نامه های یکطرفه و متعدد در رسانه ها

طراحان سئوال از رئیس جمهور که بعد از خروج احمدی نژاد از مجلس، شانتاژ و اظهارنظرهایشان با عدم استقبال از سوی رئیس مجلس روبرو شد، سعی دارند با علم به اینکه رئیس جمهور هیچگاه وقت خود را صرف پاسخگویی به نامه ها و بازیهای سیاسی آنان نخواهد کرد در قدم اول با انتشار رسانه ای حجم انبوه نامه ها و پاسخگویی یکطرفه به سئوالات رئیس جمهور، قدری از اثرات منفی شکست خود را بکاهند. این افراد که بعضا در تهران به دور دوم انتخابات رفته اند، شرایط فعلی را کاملا بر ضرر خود می بینند و سعی می کنند با ارسال نامه های خود از طرق رسانه به رئیس جمهور، در حقیقت افکار عمومی را از این شکست منحرف نمایند. این کار با اولین نامه مشترک توکلی، نادران و مصباحی مقدم آغاز شد.


توکلی و دو تن دیگر از همفکرانش که اصولا در نامه نگاری رسانه ای یدطولائی دارد در نامه ای به دکتر احمدی نژاد نسبت به برداشت غیر قانونی بانک مرکزی از دیگر بانکهای دولتی و خصوص انتقاد و خواستار اصلاح این اقدام شدند.

2- مطرح کردن طرح استیضاح رئیس جمهور

بعد از شکست طرح سئوال از رئیس جمهور، احتمال می رود که یان جریان به فکر طرح استیضاح از رئیس جمهور بیفتد تا به خیال خود افکار عمومی از این شکست منحرف شوند.

زنگ آغاز این سناریو را مصطفی رضاحسینی سخنگوی طراحان طرح سؤال از رئیس جمهور ظهر امروز چهارشنبه با حضور در جمع خبرنگاران به صدا در آورد. وی در پاسخ به این سؤال که آیا امکان دارد موضوع استیضاح یا عدم کفایت احمدی نژاد مطرح شود، گفت:‌ در مورد استیضاح هم باید موضوع را بررسی کنیم ولی طراحان سؤال از احمدی نژاد به این نتیجه نرسیدند لذا در جلسه عصر امروز این مسئله مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

3- شانتاژ رسانه ای و توهین آمیز خواندن ادبیات رئیس جمهور

بی شک عده ای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در قبال حرمت شکنان روز عاشورای 88 و توهین کنندگان به مقدسات اسلامی مواضع مشکوکی داشتند. برخی نه تنها از اغتشاشگران و حرمت شکنان انتقاد نکرده بلکه به سبک اغتشاشگران در مجلس ادبیات چاله میدانی را باب کردند و به نماینده مردم فحاشی نمودند. حال این صنف آدمها وقتی امروز با شوخی های گزنده و معنادار احمدی نژاد روبرو شده اند با چرخش 180 درجه دم از اخلاق و شان و جایگاه مجلس می زنند و رئیس جمهور را به بداخلاقی و عدم رعایت شان مجلس متهم می کنند که صدالبته دیگر حنای این جریان برای مردم رنگ و بوئی ندارد. مردم از آنها خواهند پرسید که آیا شان مجلس بالاتر است یا نظام و ولایت؟! چگونه کسانیکه در قبال پاره کردن عکس امام(ره) توسط فتنه گران سکوت کرده اند: امروز دم از اسلام و نظام و ولایت می زنند؟!

درباره سؤال از رئیس جمهور ( متنش زیاده ولی حتما بخونید)

قاسم کیانی

طرح سؤال از رئیس جمهور با هر نیت و قصدی که کلید زده شد، بالاخره صبح روز چهارشنبه به مرحله اجرا رسید. در این جلسه چه از طرف سؤال کنندگان و چه از طرف رئيس‌جمهور، مطالبی عنوان شد که مطمئناً در روزهای آینده، مبنای تحلیل و بررسی ها بسیاری خواهد بود. بررسی عکس العمل های مردم ایران از نگاه جامعه شناختی سیاسی، به خوبی روشن ساخته است که در متُد تحلیل‌گری مردم ایران، هر اظهار نظر و عمل‌کردی در فضای سیاسی از سوی مسئولین، ابتدا با خط کش مواضع و مطالبات امام خامنه ای (مدظله) سنجیده می شود؛ هر چند این موضوع بیشتر در مباحث کلان و اصلی کشور جاری است و قاطبه مباحث مطرح شده در مجلس از جنس مسائل فرعی، دسته چندم و گاهي جزیی بوده است. با توجه به این نکته به منظور بصیرت سنجی سؤال کنندگان و شخص رئیس جمهور، توجه به مطالبات و مواضع امام خامنه ای (مدظله) درباره برخی از مطالب مطرح شده در جلسه سؤال از رئیس جمهور می تواند ما را در شناخت صحنه و بازیگران آن یاری دهد.

1- بخشی از سؤالات، در مورد اظهار نظرهای چالشی از سوی دولت، طراحی شده بود. به عنوان مثال طرح مواضعی درباره مسئله حجاب از سوی شخص رئیس جمهور یا مسئله مکتب ایرانی از سوی برخی افراد حاشیه ساز در درون دولت از جمله کلیدی ترین مسائل مورد اشاره سؤال کنندگان از شخص رئیس جمهور بود. حال در این رابطه مباحث و پرسش های متعددی مطرح می شود؛ پرسش هایی مثل اینکه آیا طرح مجدد این مسائل ضروری بوده است یا خیر؟ آیا این پرسش ها با نگاه به مواضع و مطالبات امام خامنه ای (مدظله) طراحی شده است یا چنین ملاحظه ای در طراحی سؤال‌ها، کمرنگ بوده است؟ در ادامه، گزیده ای از سخنان رهبر معظم انقلاب خواهد آمد شاید برای دریافت پاسخ پرسش هایی از این دست، مناسب باشد:

رهبر معظم انقلاب (مدظله) آبان‌ماه سال گذشته دیداری با جامعه مدرسين حوزه علميه قم داشتند. در این جلسه یکی از حضار، سخنانی در مورد موضوع مکتب ایرانی و مسئله حجاب، عنوان می‌كند؛ ايشان در اين جلسه مي‌فرمايند:

«من اين مطلب را قبول ندارم؛ مسئولان امروز همه حجاب فقهي را قبول دارند ولي اختلاف سليقه در تاكتيك‌هاست.»

«من با طرح مكتب ايراني مخالفم و نسبت به اين موضوع به آقايان تذكر هم دادم ولي برداشتم اين نيست كه منظور آنها مقابل قرار دادن ايرانيت در برابر اسلاميت باشد. بنده هم همين اعتقاد را دارم كه آقاي احمدي‌نژاد واقعا نمي‌خواهد ايران را مقابل اسلام و برتر از آن قرار دهد»

البته برخی از این نقل ها از سوی حاضرین به صورت زیر نیز بیان شده است:

«من اعتقاد به نصح دارم. ... منتها مراقب باشند كه يك جهت گيري عامي براي زمين زدن دولتي كه حالا نسبت به شعارهاي انقلاب وفادار است، نسبت به رهبري اظهار اطاعت مي كند و چه و چه، ايجاد نشود، به آن حركت كمك نشود. عرض ما اين است. يك جوري نصيحت كنيد كه آن كساني كه قصد ريشه كني دارند، نتوانند استفاده كنند ولي خوب نصيحت كنيد، پيغام بدهيد، كاغذ بنويسيد، اگر يك جايي واقعا ديديد ضرورت دارد، اعلام هم بشود. اعلام عمومي در مواقع ضروري ايرادي ندارد، اما بايد مراقبت بشود، اين جور نيست كه حالا انسان هر اعتراضي دارد مصلحت باشد كه اين را علني و عمومي كند.»

«در شرايط كنوني اختلاف نظر هست و من هم برخي مسائل را قبول ندارم اما الان اگر رهبري چيزي بگويد، رئيس جمهور مي‌پذيرد و به آن عمل مي‌كند»

«بنده از همه دولت‌ها حمايت كرده‌ام ولي اين دولت با "دولت‌هاي گذشته" تفاوت دارد و فرق اساسي در اين است كه تلاش نمي كنند حاكميت دوگانه درست كند. در گذشته حرف دشمن القاي حاكميت دوگانه بود و در برخي ادوار هم برخي افراد دنبال القاي اين وضعيت در كشور بودند كه دولت و مجلس در مقابل ولايت فقيه كه محور نظام است، قرار دارد ولي الان اين‌گونه نيست.»

رهبر معظم انقلاب (مد ظله) در دیدار با اعضای هیئت دولت نيز در خصوص این مسائل فرمودند:

«مسئله‌ى ديگرى هم كه باز مطرح مي‌شود و من به طور كلى عرض مي‌كنم، اين است: با اين همه كارى كه دولت دارد، سعى كنيد دچار حاشيه‌سازى‌هاى مسئله‌دار نشويد. دولت دارد كار مي‌كند، تلاش مي‌كند، ميدان هم براى كار بحمدالله هست، نياز هم به كار هست. خب، يك ميدان كارى وجود دارد، نياز فراوانى هم وجود دارد، دولت هم نشان داده كه اهل خطرپذيرى و وارد شدن در ميدان‌هاى كار و با همه‌ى وجود كار كردن و وارد ميدان شدن است؛ خيلى خوب، با اين اوضاع و احوال، واقعاً شايسته و سزاوار نيست كه حواشى‌اى به‌وجود بيايد؛ حالا چه حواشى‌اى كه خود شما گاهى اوقات بى‌توجه به وجود مى‌آوريد، چه آن‌هايى كه ديگران به وجود مى‌آورند و شما هم تسليم آنها مي‌شويد؛ از اين حواشى بايد پرهيز كرد. نگذاريد در فضاى كشور، در فضاى بين دولت و مردم، درگيرى‌ها و دل‌هره‌هايى به وجود بيايد كه شماها را از كار باز بدارد.

مسائل گوناگونى مطرح مي‌شود. توصيه‌ى من اين است كه در زمينه‌ى علاقه‌ى به ايران، علاقه‌ى به كشور و گرايش به ايران، چند نكته را توجه داشته باشيد. يكى اينكه مهم‌ترين بخش مربوط به كشور، زبان و ادبيات است. علاقه‌ى به ايران، اين‌جورى تحقق پيدا مي‌كند. ما در كشور زبان‌هاى مختلفى داريم؛ اما زبان ملى، فارسى است. آن كسانى كه زبان‌هاى مختلف دارند، خودشان جزو مروجين درجه‌ى يك زبان فارسى هستند. بهترين مقالات را در زمينه‌ى زبان فارسى، ترك‌زبان‌ها نوشتند؛ اين را من از روى اطلاع دارم عرض مي‌كنم. ان‌شاءالله كردها هم مي‌نويسند؛ حرفى نيست، ما استقبال مي‌كنيم. محققين برجسته‌ى ترك‌زبان كشور، در طول دهه‌هاى گذشته، بهترين و قوى‌ترين مقالات را در زمينه‌ى زبان فارسى نوشتند. بنابراين نبايد تصور شود كه زبان فارسى نماد مليت ايران نيست؛ چرا، هست. روى اين موضوع تكيه شود.

يا روى ايرانِ بعد از اسلام تكيه شود. افتخاراتى كه ايرانِ دوره‌ى اسلامى دارد، در هيچ دوره‌ى ديگرى از دوره‌هاى تاريخىِ ما اين افتخارات وجود ندارد؛ من اين را با استدلال به شما عرض مي‌كنم و اين قابل اثبات است. گسترش كشور، پيروزى‌هاى بزرگ نظامى كشور، پيشرفت‌هاى عظيم علمى كشور در زمينه‌هاى گوناگون، همه‌اش مال دوره‌هاى بعد از اسلام است. نه اينكه قبل از اسلام از اين چيزها ندارد؛ چرا، اما نسبت به دوره‌ى اسلامى، آن‌ها ناقص است، كم است. البته يك چيزهايى به عنوان گفته‌ها مطرح مي‌شود، اما چيزهايى نيست كه مستند باشد و كسى بتواند آنها را اثبات كند؛ اينها قابل اثبات نيست. اما آنچه كه در دوره‌ى اسلامى واقع شده، قابل اثبات است؛ روشن است. شما نگاه كنيد ببينيد پيشرفت نظامى و علمى و فرهنگى ايران در دوره‌ى ديلمى‌ها، در دوره‌ى سلجوقى‌ها، بعدها در دوره‌ى صفويه، و حتى در اين وسط، در بخشى از دوره‌ى حاكميت مغول چگونه است. مغول‌ها به ايران كه آمدند، ايرانى شدند و تحت تأثير فرهنگ ايران قرار گرفتند؛ كمااينكه به هند كه رفتند، هندى شدند. چه كارهاى برجسته و عظيم علمى و فرهنگى و هنرى در اين دوره انجام گرفته. اگر كسى مي‌خواهد از ايران و ايرانى‌گرى حمايت كند، خب، ايران دوران اسلامى، هم مدون‌تر است، هم مستندتر است، هم قابل قبول‌تر است، هم جلوى چشم است؛ كتابش جلوى چشم است، معمارى‌اش جلوى چشم است، نشانه‌هاى علمى‌اش جلوى چشم است؛ تاريخش تدوين‌شده و روشن است.»

از آن‌جایی که برخی از این مسائل و انتقادها از سوی امام خامنه ای (مدظله)، به عنوان مسائلی فرعی و جزیی، مطرح شده است، مناسب است، مواضع و مطالبات امام خامنه ای (مدظله) در مورد پافشاری بر طرح چنین مسائلی را ببینیم. لازم به ذکر است این بیانات توسط امام خامنه ای (مدظله) برای پایان دادن به جنجال بر سر موضوع دوستی با مردم اسرائیل از تریبون نماز جمعه مطرح شده است:

«يكى از چيزهايى كه براى كشور ما حقيقتاً مهم است اين است كه مردم احساس امنيت سياسى و روانى بكنند؛ فضاى روانى جامعه دچار التهاب نباشد. سعى مي‌كنند التهاب‌آفرينى كنند؛ اين هست. اين، جزو سياست‌هاى مخالفان نظام جمهورى اسلامى است. البته خود ما هم گاهى اوقات، نادانسته اين التهاب‌ها را افزايش مي‌دهيم. من توصيه مي‌خواهم بكنم - حالا مردم عزيز ما بحمداللَه از بسيارى از كارهايى كه در اين زمينه انسان مشاهده مي‌كند، بركنارند. مردم نگاه مي‌كنند به بعضى از گفت‌وگوها و بگومگوهاى بي‌جا و بي مورد كه گاهى در بين نخبگان سياسى مشاهده مي‌شود؛ نگاه مردم نگاه رضايت‌مندانه نيست. اين را ما از مراجعات مردم به‌خوبى مي‌فهميم - ...يك نفر پيدا مي‌شود درباره‌ى مردمى كه در اسرائيل زندگى مي‌كنند، اظهار نظرى مي‌كند. البته اين اظهار نظر، اظهار نظر غلطى است... حالا كسى حرف اشتباهى ميزند، عكس‌العمل‌هايى هم در مقابل آن نشان داده مي‌شود. خوب، مسئله را بايد تمام كرد. اين كه يك روز يك نفر از اين طرف بگويد، يكى از آن طرف بگويد، يكى اين‌جور استدلال كند، يكى از آن طرف حرف بزند، درست نيست. اين التهاب‌آفرينى است. حرفى بود، گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع دولت جمهورى اسلامى هم اين نيست... خوب، اين حرف خطايى بود، حرف درستى نبود. اين را نبايد وسيله‌ى التهاب قرار داد. من خواهش مي‌كنم از همه، اين‌جور مسائل كوچك و مسائل جزئى را - حرفى كه بر زبان كسى جارى مي‌شود؛ مطلبى گفته مي‌شود - وسيله‌اى قرار ندهند براى اينكه مدتى جريان‌سازى و مسئله‌آفرينى در سرتاسر كشور بشود؛ يك عده مخالف، يك عده موافق، سر قضيه‌اى پوچ. موضع نظام هم معلوم است. تمام شد.»

2- سؤال کنندگان از رئیس جمهور در بخش دیگری از سؤال‌هاي خود، خواستار پاسخ‌گویی رئیس جمهور در مورد برخی از عمل‌کردهایش شدند. برای مثال مطرح کردن مسائلی مثل عزل وزیر اطلاعات و تأخیر در مورد حکم ابقای وی و همچنین شبهاتی از خانه نشینی رئیس جمهور، از شاخص ترین مسائل مطرح شده در این زمینه از سوی سؤال کنندگان است. در ادامه موضع امام خامنه ای (مدظله) در این مورد را نیز خواهیم دید.

رهبر معظم انقلاب (مدظله) طی سخنانی نزدیک به زمان وقوع مسائل مطرح شده بالا بیاناتی داشتند که با فرض شخصی نگارنده، ممکن است به موضوع خانه نشینی رئیس جمهور ارتباط داشته باشد، ایشان در یکی از این بیانات خود می فرمایند:

«باید از هر کار و اقدامی که موجب پای‌کوبی و جنجال دشمنان می شود، و دوستان را نیز ناراحت می کند، پرهیز شود.»

این ارتباط دهی نگارنده از آن جهت است که پس از این سخنان، شخص رئیس جمهور در جلسه هیئت دولت حاضر شدند و سخنانی بیان داشت که بیشتر دارای مضامین محوریت ولایت، و ولایت پذیری ایشان بود و با این سخنان، تقريباً آبی به آتش دشمنان ریخت.

در بخش دیگری از سؤالات، طراح سؤال مسئله تأخیر ابقای وزیر اطلاعات را به نوعی مخالفت رئیس جمهور با حکم رهبری تلقی كرده بودند. امام خامنه ای (مدظله) در مورد مسئله عزل وزیر اطلاعات که رسانه های غربی برای القای حاکمیت دوگانه در کشور تبلیغات بی امانی داشتند، چنین فرمودند:

«رهبری هیچ‌گاه بنای دخالت در تصمیم ها و كارهای دولت را ندارد، مگر آن‌جایی كه احساس كند مصلحتی مورد غفلت قرار گرفته است... در قضیه اخیر هم كه چندان مهم نیست، احساس شد از مصلحت بزرگی غفلت شده است... نظام جمهوری اسلامی، دستگاه مقتدری است و رهبری هم محكم در مواضع صحیح خود ایستاده است... و من مي‌خواهم بگويم اين حالت صخره‌گون را ملت و دولت عزيز ما حفظ كنند. نگذاريد اختلاف به وجود بيايد. نگذاريد شكاف به وجود بيايد. نگذاريد آنچه را كه دشمن در تبليغات و در خباثت‌هاى سياسى و تفتين‌هاى سياسى مي‌خواهد در مورد كشور ما انجام بدهد، انجام دهد... شما ببينيد در همين پنج شش روز گذشته سر يك قضيه‌اى كه آن‌چنان هم از اهميت بالائى برخوردار نبود - سر مسئله‌ى اطلاعات و امثال اينها - چه جنجالى در دنيا راه انداختند. تحليل‌ها را بردند به اين سمت كه بله، در داخل نظام جمهورى اسلامى شكاف ايجاد شده است، حاكميت دوگانه شده است، رئيس جمهور حرف رهبرى را گوش نكرده است! دستگاه‌هاى تبليغاتىِ خودشان را از اين حرف‌هاى سست و بى‌پايه پر كردند. ببينيد چطور منتظر بهانه‌اند. ببينيد چطور مثل گرگ در كمين نشسته‌اند كه يك بهانه‌اى پيدا كنند، هر جور مي‌توانند، حمله كنند.... بنده‌ى حقير هم طبق اصول بنا ندارم در كارها و تصميم‌هاى دولت وارد شوم. خب، مسئوليت‌ها در قانون اساسى مشخص است؛ هر كس مسئوليتى دارد؛ مگر آن‌جايى كه احساس كنم يك مصلحتى دارد تفويت مي‌شود؛ مثل اينكه در همين قضيه‌ى اخير اين‌جورى بود؛ انسان احساس مي‌كند يك مصلحت بزرگى دارد مورد غفلت قرار مي‌گيرد، تفويت مي‌شود؛ خب، انسان وارد مي‌شود كه جلوى اين تفويت مصلحت را بگيرد. اين، مسئله‌ى مهمى نيست، نظائرش هم اتفاق مى‌افتد؛ اما مخالفين، دشمنان بيرونى، تريبون‌دارهاى بين‌المللى، بوق‌هاى تبليغاتى، از همين مسئله استفاده مي‌كنند براى اينكه فضاى تبليغاتى را شلوغ كنند...عرض من به عناصر داخلى، به مردم دل‌سوز، به برادران و خواهرانى كه در داخل با مسائل تبليغاتى سر و كار دارند، اين است كه سعى كنند به اين آشفتگى كمك نكنند. اين كه تحليل بگذارند، يكى از آن طرف، يكى از اين طرف، اين عليه آن، آن عليه اين، براى هيچ و پوچ، چه لزومى دارد؟ نه، دستگاه بحمداللَه دستگاه مقتدرى است، مسئولين مشغول كارشان هستند، رهبرى هم كه بنده‌ى حقير هستم با همه‌ى حقارت، خداى متعال كمك كرده، ما در مواضع صحيحِ خودمان محكم ايستاده‌ايم. تا من زنده هستم، تا من مسئوليت دارم، به حول و قوه‌ى الهى نخواهم گذاشت اين حركت عظيم ملت به سوى آرمان‌ها ذره‌اى منحرف شود. »

3- بخش دیگری از سؤالات در مورد مسئله تعامل دولت و مجلس مطرح شد. در این بخش سؤال کننده معتقد بود دولت در مواردی به قانون مجلس کم توجهی نشان داده و یا قانون مجلس را معطل كرده است. در ادامه به بیانات امام خامنه ای (مدظله) اشاره خواهیم كرد که در آن، به مسئله تعامل دولت و مجلس، اشاره شده است. این سخنان در جمع نمایندگان مجلس در تاریخ ۱۳۹۰/۰۳/۰۸ بیان شده است:

«مطلب ديگر هم همين توصيه‌اى است كه من هميشه دارم و آن، هم‌افزايى با قوه‌ى مجريه است -قوه‌ى مجريه و قوه‌ى قضائيه، ليكن عمدتاً قوه‌ى مجريه؛ چون سر و كار مجلس با قوه‌ى مجريه است- بايد هم‌افزايى كرد. نبايستى كار را جورى تنظيم كرد، جورى پيش برد كه معنايش دعوا و اختلاف باشد؛ اين در بيرون، روى مردم، خيلى تأثيراتش بد است. گاهى ديده مي‌شود كه مثلاً در مجلس، در يك نطقى، در يك اظهار نظرى، يك حرفى زده مي‌شود. خب، حرف كه زده شد، پرتاب شد ديگر. اگر خداى نكرده حرفى باشد كه كسى را يا جمعى را متهم كند، جبرانش به‌آسانى ممكن نيست؛ مردم را نااميد مي‌كند. امروز مسئولين دارند تلاش مي‌كنند، كار مي‌كنند. نگوئيد فلان ضعف و فلان ضعف وجود دارد. بنده به ضعف‌ها آگاهم. شايد بنده بعضى از ضعف‌ها را هم بدانم كه خيلى‌هاى ديگر ندانند. با وجود اين ضعف‌ها، آن چيزى كه امروز در قوه‌ى مجريه وجود دارد، يك شاكله‌ى خوب و مطلوب است. در كشور دارد كار انجام مي‌گيرد. خب، بايستى همكارى كرد، بايد كمك كرد؛ هم مجلس كمك كند به دولت، هم دولت كمك كند به مجلس؛ هم قانون فصل‌الخطاب است براى عمل دولت، هم گرايش‌هاى دولت و تشخيص‌هاى دولت يك اشاره است به قانون‌گذار براى كيفيت قانون‌گذارى. اين مسئله با استقلال مجلس منافات ندارد. من نماينده‌ى مجلس هم بودم، رئيس دولت هم بودم؛ من هر دو جا را تجربه كردم. در طول اين سال‌هاى متمادى هم، هم مجالس را ديدم، هم دولت‌ها را ديدم. هيچ اشكالى ندارد كه يك مجلسى قانون صحيح و درست و قوى و منطقى را جورى تنظيم كند كه براى دولت، رفتار طبق آن قانون، عملى باشد، ممكن باشد، آسان باشد. اگر اين شد، معنايش اين نيست كه مجلس استقلال ندارد. بعضى‌ها كه شايد مي‌خواهند سر به تن اين مجلس هم نباشد، آدم مى‌بيند كه شده‌اند دل‌سوز استقلال مجلس: آقا مجلس استقلال داشته باشد! اين هيچ منافاتى با استقلال مجلس ندارد. انسان نگاه كند ببيند دولت چه جورى مي‌تواند عمل كند، چه جورى بهتر مي‌تواند عمل كند، چه جورى آسان‌تر مي‌تواند عمل كند، قانون را تنظيم كند و در اين مجرا بيندازد؛ اين ممكن است، هيچ اشكالى هم ندارد. از آن طرف هم وقتى قانون تهيه شد، منجز شد، دولت موظف است با همه‌ى وجود، با همه‌ى قوا، بدون بهانه‌گيرى، طبق آن قانون عمل كند. دو طرف قضيه، اين‌جورى است؛ يعنى هر دو مي‌توانند به هم كمك كنند، هم‌افزايى كنند؛ اين لازم است، اين بايد انجام بگيرد. اگر چنانچه از هر دو طرف يك بهانه‌هايى اتفاق افتاد؛ اين طرف گفت نه، اين قانون را چون دولت اين‌جورى مي‌خواهد، ما نمي‌كنيم؛ آن طرف هم گفت چون اين قانون، اين گوشه‌اش كج است، ما هم زير بار نمي‌رويم؛ خب، اين كه نمي‌شود؛ اوضاع مملكت نمي‌چرخد. رفق، خوب است... آن كه آدم نبايد با او سازش كند، دشمن است؛ آدم با دوست بايد سازگارى نشان دهد. بالاخره بايد تحمل كنند؛ يك چيزى را اين از آن تحمل كند، يك چيزى را آن از اين تحمل كند.»

در بیاناتی دیگر ایشان می فرمایند:

«... بى‌دليل گزارش‌هاى رسمى مسئولان برجسته‌ى نظام را زير سؤال نبرند. هم در قوه‌ى قضائيه اين حرف هست، هم در قوه‌ى مجريه اين حرف هست، هم در قوه‌ى مقننه اين حرف هست. زير سؤال بردن فعاليت‌ها، زحمات را ضايع مي‌كند. انسان مى‌بيند اين ايام در مورد آمارهاى قوه‌ى مجريه خدشه مي‌كنند، در مورد اظهارات و آمارهاى قوه‌ى قضائيه خدشه مي‌كنند، در مورد اقدام‌هاى مثبت و فعاليت‌هاى خوب قوه‌ى مقننه و مجلس القاء شبهه مي‌كنند؛ اين، اعتماد مردم را از بين مي‌برد... البته در مواردى ممكن است يك آمار دروغ، آمار غلط، آمار اشتباهى هم داده شود؛ اين را نبايد تعميم داد و شبهه كرد؛ اين، اعتماد مردم را از دستگاه‌هاى نظام، از بدنه‌هاى نظام سلب مي‌كند، ضايع مي‌كند. مسئولين به اين نكته توجه داشته باشند. بنابراين، اين اعتماد هم خيلى مهم است.»

در پایان باید اشاره كنيم که امام خامنه ای (مدظله) در پیامی به مناسبت آغاز به کار مجلس هشتم در مورد وظیفه نظارتی مجلس که یکی از مصادیقش همین جلسه سؤال از رئیس جمهور است، می فرمایند:

«دو عنصر نظارت و همکاری صمیمانه،‌ در تعامل با قوای دیگر، باید دو بخش تفکیک ‌ناپذیر باشند. مسئولیت نظارتی مجلس هرگز نباید به دست اهمال سپرده شود،‌ اما هرگز هم نباید نظارت مجلس به معنای رقابت با دولت و نشنیدن نیازها و ضرورت‌ها و تنگناهای آن شمرده شود. محور کار و عمل در کشور و نماد داخلی و خارجی نظام جمهوری اسلامی، عمدتاً قوه‌ی مجریه است. همه باید به آن کمک کنند و هرگاه دولتی بانشاط بیشتر و همت بالاتر و ارزش‌گرائی قوی‌تر در صحنه است، این کمک باید مضاعف شود. متقابلاً‌ دولت باید مجلس قانون‌گذاری را راهنمای عمل خود بداند و به قوانین مجلس،‌ یک‌سره پایبند باشد و از آن تخلف نکند. بر سر دوراهی‌های اختلاف ‌نظر، کارشناسانی از دوطرف، گره را بگشایند و راه درست را پیش پای هر دو طرف باز کنند.»

منفي‌بافي حداكثري در صفحه اول روزنامه كواكبيان

تيترهاي مندرج در صفحه اول روزنامه مردم‌سالاري، شماره امروز شنبه 20 اسفند

• سوال از رئيس جمهور حق طبيعي مجلس و نشان دهنده اقتدار نظام است

• بازماندگان از مجلس نهم باز هم پيروزند

• عملکرد غير قانوني موسسات مالي اعتباري؛ با مجوز بانک مرکزي يا بدون مجوز

• دولت نظم مالي را برهم زده است

• دولت براي برداشت از صندوق توسعه ملي بايد لايحه بياورد

• مجلس موظف به تصحيح بودجه است

• حرکت صندوق توسعه ملي خلاف جهت اهداف جهاد اقتصادي

• اراده اي براي کاهش وابستگي بودجه به نفت وجود ندارد

• دولت هيچ لا يحه اي با ماهيت فرهنگي به مجلس ارائه نکرد

• اعتبارات هدفمندي يارانه ها از بودجه حذف شده است

• هيات نظارت بر قانون اساسي از اختيارات رئيس جمهور نيست

• احمدي نژاد به جاي سفر استاني پاسخ نمايندگان را آماده کند

منفي‌بافي گسترده در روزنامه مردم‌سالاري، امري مسبوق به سابقه و در واقع خط مشي همه‌روزه اين روزنامه متعلق به اصلاح‌طلبان و مصطفي كواكبيان است.

اين در حالي است كه رهبر معظم انقلاب، مردادماه امسال در ديدار با مسئولان نظام از اين نوع نگاه منفي‌بافي گسترده، انتقاد كردند و فرمودند: «بنده روزها ده بيست تا روزنامه را معمولاً همين طور يك مرورى مي‌كنم. بعضى از روزنامه‌ها هر روزى چهار تا، پنج تا تيتر دارند كه هر كدام از اين تيترها كافى است دل يك آدم ضعيف را بلرزاند؛ منفى، منفى، منفى، منفى! اين كار را دوست مي‌دارند. حالا اغراض سياسى است، اغراض جذب مشترى است؛ هرچه هست، نمي‌دانيم؛ كسانى را متهم نمي‌كنيم؛ اما اين واقعيت است، اين غلط است. غلبه دادن نگاه منفى، خلاف واقع‌بينى است؛ موجب نااميدى است.»

البته كواكبيان پاسخ اين منفي‌بافي‌هاي گسترده خويش و رسانه‌اش را در انتخابات مجلس، گرفت.

زورو!

گفت: سايت گويانيوز معروف به «سيانيوز» و چند سايت ضدانقلابي ديگر خطاب به كيهان نوشته اند «خاتمي ديگر رهبر جنبش سبز(!) نيست»!

گفتم: حالا به كيهان چه ربطي دارد كه خاتمي رهبر فتنه سبز باشد يا نباشد؟!

گفت: نوشته اند خاتمي ديگر رهبر جنبش نيست كه كيهان بخواهد از رأي دادن او عليه جنبش سوءاستفاده كند!

گفتم: مگر چيزي به نام فتنه سبز وجود خارجي هم دارد كه بحث رهبري آن در ميان باشد؟!

گفت: نوشته اند خاتمي به جنبش(!) خيانت كرده و رهبران ما موسوي و كروبي هستند كه در حصر به سر مي برند!

گفتم: ولي برخي از خبرها حكايت از آن دارد كه حصر موسوي و كروبي به درخواست خودشان بوده تا از انتقام مردم در امان باشند و از مسئولان امنيتي هم خواسته اند اين قضيه لو نرود!

گفت: يعني گروههاي اپوزيسيون بعد از اينهمه پالس و نشانه هنوز متوجه اين موضوع نشده اند؟!

گفتم: چه عرض كنم؟! از يك خل و چل پرسيدند؛ اسب سفيد رستم، چه رنگي بود و مال كي بود؟ جواب داد؛ رنگش مشكي بود و مال زورو بود!!

اهانت به خاتمی با انتشار تصویر سنگ قبر او

برخی سایتهای وابسته به اپوزیسیون در اقدامی توهین آمیز ، عکس سنگ قبر خیالی وی را منتشر کرده اند.

به رغم تحريم ها نفت ايران ركورد زد گران قيمت ترين در جهان

خريداران آسيايي در حالي ديروز (چهارشنبه) براي هر بشكه نفت خام سبك ايران بيش از 123 دلار و 81 سنت پرداخت كرده اند كه قيمت نفت سبك ايران حدود 49/1 دلار بالاتر از نفت برنت درياي شمال در بازارهاي آسيايي معامله شده است.

به گزارش مهر، با وجود جدي شدن بحران اقتصادي در منطقه يورو و به ويژه افزايش نگراني ها نسبت به وضعيت اقتصادي يونان و اتريش، بهاي نفت خام در بازارهاي جهاني افزايش يافت.

براين اساس، قيمت جهاني طلاي سياه پس از تجربه كاهش بيش از 2 دلاري قيمت در روزهاي اخير در معاملات ديروز با افزايشي 51 سنتي همراه شده است.

ديروز قيمت هر بشكه نفت سبك آمريكا (دبليو.تي.آي) در بازار نيويورك براي تحويل در ماه آوريل با 51 سنت افزايش بيش از 21/105 دلار معامله شده است، همچنين قيمت هر بشكه نفت برنت درياي شمال در بازار لندن نيز با 34 سنت افزايش حدود 122 دلار و 32 سنت به خريداران تحويل شده است.

اين در حالي است كه با تشديد تحريم و فشارهاي بين المللي عليه صنعت نفت ايران، قيمت نفت آمريكا از 75 دلار در ماه اكتبر به بيش از 100 دلار در هر بشكه رسيده است.

از سوي ديگر، ديروز مديريت امور بين الملل شركت ملي نفت ايران با انتشار گزارشي درباره آخرين وضعيت قيمت فروش نفت خام سبك و سنگين صادراتي ايران، اعلام كرد: ششم ماه مارس (سه شنبه) سال جاري ميلادي بهاي نفت خام سبك صادراتي ايران در بازارهاي آسيايي بيش از 123 دلار و 81 سنت معامله شده است.

از اين رو همزمان با افزايش 65 سنتي بهاي نفت خام سبك ايران در معاملات آسيايي نسبت به روز سه شنبه قيمت نفت خام ايران حدود يك دلار و 49 سنت بالاتر از نفت برنت درياي شمال معامله شده است.

همچنين نفت خام سبك ايران ششم مارس 2012 ميلادي براي عرضه در بازارهاي شمال غرب اروپا، حوزه مديترانه و آفريقاي جنوبي به ترتيب به 121 دلار و 47 سنت، 119 دلار و 41 سنت و 121 دلار و 16 سنت به مشتريان خارجي تحويل داده شده است.

ميانگين قيمت نفت خام سبك صادراتي ايران از ابتداي ماه مارس 2012 ميلادي تاكنون حدود 122 دلار و 49 سنت به مشتريان خارجي تحويل داده شده است.

قيمت نفت و بنزين

بالا مي رود

در پي تحريم يكجانبه غرب عليه نفت ايران، علاوه بر افزايش بي سابقه قيمت بنزين و گازوئيل در آمريكا، شاهد عبور قيمت نفت خام ايران از مرز 123 دلار هستيم.

افزايش قيمت نفت باعث شده، بنزين موضوع اصلي نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري سال 2012 آمريكا شود.

قيمت بنزين با افزايش بيش از 25 سنتي از اول ژانويه تاكنون به گالني 4 دلار رسيده است و كارشناسان پيش بيني مي كنند كه احتمال افزايش قيمت به گالني 25/4 دلار در اواخر آوريل وجود دارد و اگر تا آخر سال همين طور ادامه يابد براي اقتصاد آمريكا حدود 35 ميليارد دلار هزينه در بر خواهد داشت.

كارشناسان مسائل سياسي درباره كاهش صادرات نفت ايران ابراز نگراني كردند زيرا نيمي از ذخاير كشورهاي اروپايي از طريق نفت خام اين كشور تامين مي شود.

همچنين در شرايطي كه متعاقب اعلام ايران مبني بر متوقف كردن صادرات نفتي خود به كشورهاي انگليس و فرانسه، بهاي نفت افزايش كم سابقه اي داشته است، مردم انگليس در اعتراض به افزايش بهاي سوخت تظاهرات مي كنند.

اين تظاهرات كه از سوي گروه كمپين «سوخت عادلانه انگليس» سازماندهي شده است، در شرايطي برگزار مي شود كه متوسط بهاي بنزين در اين كشور به بالاترين رقم خود 79/137 پني در ليتر رسيده است.

تبعات تحريم دامان

رژيم صهيونيستي را گرفت

وزير دارائي رژيم صهيونيستي با اشاره به افزايش 15درصدي قيمت برق در اين رژيم تحريم ها عليه ايران را علت اين امر دانست و گفت: ما نيز مانند ديگران بهاي تحريم ها عليه ايران را مي پردازيم.

به گزارش فارس به نقل از پايگاه صهيونيستي يديعوت آهارنوت، بووال استينيتز، وزير دارائي رژيم صهيونيستي، تنش بر سر موضوع هسته اي ايران را علت افزايش بهاي برق در اين رژيم عنوان كرد و اظهار داشت: «ما بهاي معيني را براي افزايش تحريم ها عليه ايران پرداخت مي كنيم.»

وي افزود: «كسي علاقه اي به افزايش قيمت ها ندارد، اين مسئله باب ميل ما نيز نيست.» وي افزود: «دولت مديريت كرده تا افزايش قيمت را متعادل نمايد. دليل ديگر اين افزايش، توقف واردات گاز از مصر و استفاده سوختي بوده كه چهار پنجم گران تر از گاز است.»

از زمان تصويب تحريم نفت ايران توسط اروپا و به رغم لحاظ يك زمان 6 ماهه براي اجراي اين تحريم قيمت نفت بيش از 15درصد افزايش يافته است.

وزير دارائي رژيم صهيونيستي اضافه كرد: پيش بيني شده بود كه افزايش قيمت ها حتي بيشتر از اين نيز باشد، اما وزارت دارائي با كاهش درآمد مالياتي، ماليات بر سوخت را از هزينه هاي شركت برق كاست كه اين مسئله موجب كاهش قيمت ها شد.

طرح: سيلي ملت بر صورت اوباما

 

علی اصغر زارعی در حال گزارش به رهبر انقلاب+عکس

دکتر علی اصغر زارعی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلام و عضو جبهه پایداری انقلاب اسلامی که دارای مدرک فوق تخصص مخابرات و جنگ الکترونیک است، از سال 1365 ( دوران دفاع مقدس) تا 1370 فرمانده یگان جنگ الکترونیک سپاه بود.

عکس زیر مربوط به سال 1367 است که زارعی در سایت جنگ الکترونیک، منطقه عملیاتی جنوب در حال ارائه گزارش به رهبر معظم انقلاب است.

دکتر علی اصغر زارعی

طنز/گزارش محرمانه از جلسه اضطراری اپوزوسیون پس از انتخابات

طنز- محمد رضا شهبازي:

طبقه بندی: به هیچ وجه محرمانه

رده: به کلی خنده دارانه

حاضرین:

مجتبی واحدی- مشاور کروبی

عطاالله مهاجرانی- ملقب به بهاء الله توسط کیهان

محسن سازگارا – معروف به بچه پررو

نوری زاده – معروف به خالی بند

هخا- اسم مستعار ندارد چون اصولا کسی صدایش نمی‏کند

نوری زاده: خب آقایون ما در شرایط خاصی هستیم. با این وضعیتی که در انتخابات پیش اومده باید یه فکر اساسی کنیم.

واحدی: همه ما در این افتضاح شریکیم. ما نباید می خوابیدیم.

سازگارا: اه بابا! تو که هنوز تو نقش مشاور کروبی گیر کردی، مجتبی جان! اون قضیه مال 6 سال پیشه، بیدار شو!

مهاجرانی: من میگم اوضاع آن‎قدرها هم بغرنج نیست. اگر مشارکت خوب بوده پس چرا نظام برای اولین بار هلیکوپتر بلند نکرد؟!

سازگارا: بابا تو دیگه خیلی یولی! اون حرف رو که موقع راه‌پیمایی باید میزدی نه الان، باز دیالوگ‌هاتو اشتباه حفظ کردی؟!

نوری زاده: ببینید من میگم بیاید همون سناریوی قبلی رو ادامه بدیم. بگیم از شهرستان آدم میارن.

واحدی: پس شهرستان ها هم که شلوغه چی؟

مهاجرانی: شاید از تهران می برن؟!

نوری زاده: ای بابا این که نشد. این‌جوری دوباره برگشتیم سر جای اولمون.

واحدی: ببینید من فکر می‌کنم حکومت ایران سی، چهل میلیون آدم واجد شرایط رأی دادن یه جایی انبار کرده و موقع انتخابات میاره تو سطح کشور توزیع می‌کنه!

نوری زاده: بی خیال واحدی جان، تو بگیر بخواب!

واحدی: باور کن. اصلا این قضیه که میگن جمعیت ما باید بشه 150 میلیون نفر هم برای اینه که دیگه جا برای انبار کردن ندارن یا شاید هم حق انبارگردانی اونها زیاد شده، می خوان این‎طوری فضا رو آماده کنن که اونها رو بیارن تو جامعه. این‎جوری میگن ما که گفته بودیم جمعیت‎مون باید زیاد بشه.

نوری زاده: حقا که مشاور و رییس بدجوری بهم میاید ها!

هخا: بد هم نمیگه ها! شاید انبار نکرده باشند اما ممکنه که برای هر انتخابات سی چهل میلیون نفر وارد کنند!

مهاجرانی: از کجا، چطور؟

هخا: از چین. ببینید واسه چین که سی چهل میلیون آدم چیزی نیست. یه آپارتمانش رو خالی کنه سفارش ایران جور می‎شه، قیمتش هم کم در میاد. چه جوریش هم که کاری نداره؛ چطور من می‌تونستم با 50 تا هواپیما برم تهران رو بگیرم اما حکومت نمی‌تونه 50 تا هواپیما آدم وارد ایران کنه؟!

مهاجرانی: حتی ممکنه با هلی‎کوپتر این کار رو بکنه!

نوری زاده: بابا اینا مسابقه گذاشتن تو مشنگی!

سازگارا: آقا بی خیال، همون سناریوی کیک و ساندیس چطوره؟

نوری زاده: می‎دونم آخرش هم مجبوریم به همین چنگ بزنیم اما واقعا دیگه حال بهم زن شده.

مهاجرانی: من میگم اتفاقا این سناریو هنوز هم جواب می‎ده، میگیم با هلی‎کوپتر کیک و ساندیس ها رو می‌ریختن رو سر مردم تو خیابون‌ها!

سازگارا: بابا اون راهپیماییه که مردم میان تو خیابون‌ها، رای گیری تو جای سر بسته‎اس! بی خیال شو جون مادرت عطا!

نوری زاده: بچه ها این مهاجرانی رو ول کنید. این بعد از اون ضربه ای که زن چندمش تو ایران بهش زد و مجبور شد فرار کنه کلا ساعت ذهنش خوابیده!

واحدی: دیدید گفتم همه مشکلات زیر سر همین خوابیدن رفتن‌های ماست!

نوری زاده: اصلاً بگذریم. میگم این قضیه رای دادن خاتمی رو چه کار کنیم؟

هخا: خاتمی کیه؟

سازگارا: مردم بهش می‌گفتن رئیس جمهور اما خودش بیشتر دوست داشت تدارکاتچی صداش کنند.

واحدی: من میگم...

نوری زاده: خدا وکیلی باز هم بخوای از خواب بگی میزنم...

واحدی: نه بابا، الان دیگه صبح شده. من میگم شایعه کنیم خاتمی چون اون‌دفعه گریه کرد بهش رأی دادند، خب این‌دفعه هم بقیه گریه کردند، اون بهشون رای داد!

سازگارا: آفرین. ولی... ولی کی گریه کرد؟ اینها که برای شرط‌های خاتمی تره هم خرد نکرده بودند.

هخا: کدوم شرط؟

مهاجرانی: بابا این فسیل رو کی راه داده تو جلسه اتاق فکر اپوزوسیون؟ مگه تاریخ مصرفش تموم نشده بود؟!

سازگارا: همونی که تو رو راه داده!

نوری زاده: بچه ها دعوا نکنید. اصلا بیاید بی خیال خاتمی بشیم. خودش یه غلطی کرده، خودش هم جواب میده.

واحدی: پس چی کار کنیم؟ الان برای کدوم مشکل جنبش راه حل پیدا کنیم؟!

نوری زاده: گور بابای جنبش. من می‎گم بیاید من و عطا جون براتون از شب‌های الجناردیه بگیم.

مهاجرانی: آره بابا ول کنید این بحث ها رو. چه شب‌هایی بود لا مصب...

گفتنی است در این موقع تا صدای ساز و آواز بلند می شود، صادق صبا هم سریع خود را به اتاق فکر می رساند که با ورود او به مکان جلسه، همه فرار کردند!

خواب ! (گفت و شنود)

گفت: رسانه ها و مقامات خارجي و گروه هاي اپوزيسيون و بسياري از مدعيان اصلاحات فضاي رسانه اي را روي سرشان گذاشته بودند كه در انتخابات مجلس نهم كسي شركت نمي كند!
گفتم: حيوونكي ها! خب! حالا چي ميگن؟!
گفت: اما، دو ساعت بعد از شروع رأي گيري و حضور بي سابقه مردم پاي صندوق هاي رأي، دنده عقب گرفته اند و حتي خاتمي هم كه شركت در انتخابات را تحريم كرده و شرط گذاشته بود، پاي صندوق رفت و رأي داد!
گفتم: احتمالا خاتمي تحت شكنجه مجبور به رأي دادن شده! يا اين كه او را شستشوي مغزي داده اند!
گفت: خبرگزاري هاي بزرگ آمريكايي و اروپايي اعتراف كرده اند كه محاسباتشان درباره عدم حضور مردم غلط از آب درآمده و چيزي شبيه يك خواب بوده است!
گفتم: خانمي به همسرش گفت؛ ديشب خواب ديدم يك انگشتر الماس گران قيمت برايم خريده اي، تعبيرش چيست؟ همسرش گفت؛ تا دوشنبه صبر كن، تعبيرش را خواهي ديد! و روز دوشنبه يك بسته كادويي به همسرش هديه داد. توي بسته، كتاب تعبير خواب بود!

ناکامی چهره‌های شاخص ورزشی خانه ملت؛ خداحافظ آقای رئیس

نتایج اولیه آرای مردم در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی هرچند زمینه ورود برخی چهره‌های ورزشی به خانه ملت را فراهم کرد،اما زمینه حذف برخی نمایندگان ورزشی مجلس هشتم را فراهم ساخت، به همین دلیل پیش بینی می‌شود ترکیب فراکسیون ورزش مجلس نهم به شکل جدی تغییر کند تا اهالی ورزش شاهد حضور چهره‌های جدید در فراکسیون تخصصی ورزش مجلس شورای اسلامی باشند.

به گزارش رجانیوز، نتایج اولیه انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی حکایت از این دارد که رئیس فراکسیون ورزش در مجلس هشتم به دلیل عدم اقبال عمومی مجوز حضور در مجلس شورای اسلامی را به دست نیاورده است به همین دلیل امیدوار رضایی را می‌توان به عنوان یکی از غایبان سرشناس حوزه ورزش در خانه ملت به شمار آورد. نمایندگان منتخب مردم در نهمین دوره مجلس شورای اسلامی با آغاز به کار مجلس نهم باید پس از تشکیل جلسه فراکسیون ورزش نسبت به انتخاب جانشین این فرد کنند.

رئیس کمیته تربیت بدنی مجلس هشتم نیز به دلیل عدم کسب آرای لازم نتوانست مجوز حضور در مجلس نهم را به دست آورد، به همین دلیل علیرضا دهقان را هم می‌توان به عنوان یکی از حذف شدگان شاخص حوزه ورزش در خانه ملت به شمار آورد،رئیس کمیته تربیت بدنی مجلس هشتم بر این باور بود که می‌تواند از حوزه انتخابیه تهران، ری شمیرانات به عنوان منتخب مردم به مجلس نهم راه پیدا کند اما عدم راهیابی وی باعث شد یک نماینده ورزشی دیگر هم از ورود به مجلس شورای اسلامی بازبماند. مجلس نهم پس از تشکیل جلسات تخصصی خود باید پس از معرفی اعضای کمیته تربیت بدنی فرد جدیدی را به عنوان رئیس این کمیته معرفی کند.

احمد ناطق نوری هم به دلیل عدم دستیابی به رای مردم نتوانست مجوز حضور در مجلس نهم را به دست آورد، به همین دلیل رئیس فدراسیون بوکس همانند رضایی و دهقان از راهیابی به مجلس شورای اسلامی بازماند تا یک نماینده ورزشی دیگر هم از ورود به مجلس نهم محروم بماند.ستار هدایت خواه دیگر عضو کمیته تربیت بدنی مجلس شورای اسلامی هم نتوانست مجوز حضور در مجلس نهم را تجربه کند،غیبت سخنگوی کمیته تربیت بدنی مجلس شورای اسلامی یکی از اتفاقات خاص مجموعه ورزشی‌های حاضر در خانه ملت بود.

اما سید جلال یحیی زاده رئیس پیشین کمیته تربیت بدنی مجلس شورای اسلامی موفق شد برای بار دیگر به عنوان نماینده مردم تفت و میبد راهی خانه ملت شود تا مجلس نهم از حضور یک نماینده ورزشی که سابقه ریاست در کمیته تربیت بدنی مجلس شورای اسلامی را به همراه دارد، سود ببرد،یحیی زاده یکی از منتقدان اصلی مدیریت در وزارت ورزش و جوانان به شمار می‌رود از این رو احتمال می‌رود وی به عنوان رئیس کمیته تربیت بدنی مجلس نهم انتخاب شود.

مقداد نجف نژاد رئیس کمیته تخصصی فوتبال مجلس شورای اسلامی نیز موفق شد با کسب آرای لازم به عنوان منتخب مردم به مجلس نهم راه پیدا کند، عضو هیات مدیره باشگاه استقلال که به عنوان رئیس کمیته تخصصی فوتبال مجلس هشتم فعالیت می‌کرد از معدود نمایندگان ورزشی مجلس نهم شناخته می‌شود.

یکی دیگر از نمایندگان ورزشی مجلس هشتم که به احتمال بسیار زیاد حواز حضور در مجلس نهم را به دست می‌آورد، بیژن نوباوه نماینده مردم تهران در مجاس شورای اسلامی است، نوباوه که همیشه به سیستم مدیریتی ورزش انتقاداتی داشته است به احتمال بسیار زیاد به عنوان یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در فراکسیون ورزش یا کمیته تربیت بدنی مجلس هم عضویت خواهد داشت.

محمدرضا تابش رئیس پیشین فدراسیون سوارکاری هم موفق شد با کسب آرای لازم به عنوان یکی دیگر از منتخبین مردم در نهمین دوره مجلس شورای اسلامی حضور پیدا کند، تابش در مجلس هشتم به عنوان یکی از اعضای کمیته تربیت بدنی و فراکسیون ورزش تلاش بی‌شائبه‌ای برای تصویب طرح‌های ورزشی به خرج داد به همین دلیل انتظار می‌رود یک بار دیگر نماینده اردکان در جمع نمایندگان ورزشی مجلس نهم قرار گیرد.

محمد کوثری دیگر نماینده ورزشی مجلس شورای اسلامی به احتمال فراوان از حوزه انتخابیه تهران، ری و شمیرانات به مرحله دوم انتخابات راه پیدا خواهد کرد که اگر وی بتواند در مرحله دوم جواز حضور در مجلس نهم را پیدا کند علاوه بر حضور در کمیسیون امنیت ملی به احتمال فراوان به عضویت فراکسیون ورزش نیز دربیاید. حسن غفوری فرد رئیس پیشین سازمان تربیت بدنی نیز امیدوار است با کسب حداقل آرا جواز حضور در مرحله دوم را پیدا کند تا یک بار دیگر شانس خود را برای حضور در مجلس نهم مورد آزمایش قرار دهد.

سيد مهدي هاشمي رئيس فدراسيون تيراندازي نيز به احتمال زياد جواز ورود به مجلس را كسب خواهد كرد.

چهره‌های دیگری هم امیدوار بودند با شرکت در انتخابات مجلس نهم جواز حضور در خانه ملت را به دست آورند اما افرادی چون هدایت الله ممبینی، مجید خدایی، عبدالرضا ساور، علیرضا صفارزاده در رقابت با سایر کاندیداها از برتری لازم برخوردار نشدند تا احتمال راهیابی به بهارستان برای آن‌ها از بین برود. هرچند تعداد نمایندگان ورزشی راه یافته به مجلس نهم به نسبت مجلس هشتم به شکل قابل توجهی کاهش یافته اما به نظر می‌رسد در مجلس بعدی چهره‌های جدیدی برای ورزش کشور تصمیم گیری کنند.

 وقتی خاتمی "خائن جنبش سبز" می شود!  

 حضور محمد خاتمي در انتخابات امروز باعث شد رسانه هاي ضد انقلاب و برخي شبكه هاي خبري وابسته به غرب به آن واكنش نشان دهند. البته در ساعت هاي اوليه اغلب رسانه هاي اپوزيسيون به تكذيب اين خبر پرداختند و رسانه هاي داخلي را دروغگو خطاب كردند؛ اما با تاخير چند ساعته مجبور به پذيرفتن اين حقيقت شدند.
در همين راستا، برخي از رسانه هاي غربي نظير بي بي سي، راديو فردا، راديو زمانه، خبرگزاري فرانسه، دويچه وله آلمان و ... با اشاره به تحريم انتخابات توسط سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي و حزب مشاركت، تنها به خبر حضور خاتمي در راي گيري امروز اشاره كرده اند و از كنار آن گذشتند.
اما برخي از شبكه هاي اجتماعي نظير فيس بوك، توييتر و همچنين سايت صهيونيستي بالاترين با انبوهي از اخبار، نسبت به حضور خاتمي در انتخابات امروز، به وي لقب "خائن جنبش سبز" را داد.
برخي نيز حضور خاتمي در انتخابات را مترادف با پا گذاشتن بر روي شهداي جنبش سبز!!!! ارزيابي كرده و مستمسكي براي توهين به وي يافته‌‍‌اند.
تعداد ديگري از مخاطبين سايت بالاترين و شبكه فيس بوك كه انتظار حضور رييس جمهور سابق كشور در انتخابات را نداشته اند، وي را با عناوين زشت و سخيفي مورد عتاب قرار داده اند. دسته ديگري وي را مورد سوال قرار داده اند و خطاب به وي گفته اند "چه امتيازي از نظام گرفته تا در انتخابات شركت كند."
مسیح علی‌نژاد روزنامه‌نگار لندن نشين در صفحه فیس‌بوک خود با اشاره به شرکت خاتمی در انتخابات امروز نوشت: اعتراف می کنم اگر خبر رای دادن خاتمی تکذیب نشود، می شکنم. تحقیر از دو سو؛ هم از سوی حاکمانی که انگشت جوهری ات را در چشم ما فرو می کنند هم از سوی کسانی که امید بستن به یکی مثل خاتمی را مثل پتک بر سرمان می کوبند...از هر دو تحقیر مطلع ام اما دلم نیامد که نگویم چه امیدهای پنهان که بی صدا می شکند اگر.... همچنين زهرا اشراقي همسر محمدرضا خاتمي در صفحه فیس‌بوک خود نوشت: "سلام دوستان. منطقه ما در مواقع اضطراری اینترنت قطع می‌شود‌. ضربه بسیار سنگین بود ولی منتظر زمان هستم. این صفحه آماده است برای جناب خاتمی..."/مشرق

بیعت با شهدا

با شهيدان باز بيعت مي كنيم -- رهبر خود را حمايت مي كنيم

كوري چشم عدو بار دگر -- انتخابات است شركت مي كنيم

مجیدی: حضور در انتخابات، لبیکی دوباره به نظام اسلامی و ارزش‌هاست

با صدور بیانیه‌ای صورت گرفت
مجیدی: حضور در انتخابات، لبیکی دوباره به نظام اسلامی و ارزش‌هاست

خبرگزاری فارس:«مجید مجیدی» در نامه‌ای با تاکید بر مشارکت حداکثری در انتخابات اظهار داشت: حضور در انتخابات، لبیکی دوباره به نظام اسلامی و ارزش‌هاست.

خبرگزاری فارس: مجیدی: حضور در انتخابات، لبیکی دوباره به نظام اسلامی و ارزش‌هاست

به گزارش خبرگزاری فارس، مجید مجیدی کارگردان سینمای ایران در نامه‌ای که نسخه‌ای از آن به خبرگزاری ارسال شده با تاکید بر مشارکت حداکثری در انتخابات، شرایط خاص امروز و توجه به شرایط جهانی را دلیل مضاعف شدن شرکت در انتخابات خواند و با توجه به پیامی که میزان مشارکت مردم برای دنیا خواهد داشت این حرکت را تاثیرگذار بر اراده آنان دانست.

مجید مجیدی منافع ملی را از مسایل دیگر جدا دانست و شرکت در انتخابات را جزو وظایف اجتماعی هر ایرانی بیان کرد.

او از مردم عزیز ایران اسلامی خواست تا هم‌صدا با انقلاب و برای لبیک با رهبری در این انتخابات شرکت کرده و بدانند پرشور برگزار کردن این انتخابات در این زمان که افتخارات و عزت نیاز کشورمان است خود کسب موفقیت بزرگ دیگری در جهان خواهد بود و این‌بار دستاوردی بزرگ برای کشور عزیز اسلامی ایران است.

قسمتی از پیام وی به این شرح است:

انتخابات در هر کشور عرصه حضور مردم و صحنه تجلی اراده مردمی در تعیین سرنوشت و آینده خویش است و در شرایط خاص کشور ما، که به تعبیر مقام معظم رهبری، نفس حضور، تعیین کننده است، حضور در انتخابات، لبیکی دوباره به نظام اسلامی و ارزش‌هاست.

امید که مردم ایران هم یک بار دیگر، به حضور خود، رنگ حماسی بزنند.

تقدير از تحقيركننده مردم ايران اسكار جايزه نظام يك درصدي


«حقيقت اين است كه كسب توفيق در جشنواره هاي خارج از كشور، ارزشي را اثبات نمي كند. آنها به تكنيك محض جايزه نمي دهند و راهشان نيز با ما متفاوت است. تكنيك و محتوا را نيز نمي توان از يكديگر تفكيك كرد و چون اين چنين است، پر روشن است كه آنها كدامين فيلم ها را مي خواهند.»
شهيد سيد مرتضي آويني


نمي دانم بايد تبريك گفت يا تسليت وقتي ذائقه مسئولين سينمايي جمهوري اسلامي ايران با ذائقه سينمايي نظام سرمايه داري هماهنگ شده است. «جدايي نادر از سيمين» فيلمي كه جوايز متعددي از جشنواره بيست و نهمين فيلم فجر را به خود اختصاص داد، امروز از جانب سينماگران نظام سلطه بر صدر مي نشيند و تقدير مي شود، اين يعني ماحصل تلاش مسئولين فرهنگي و سينمايي ما در سي و دومين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي همان مي شود كه آمريكا و متحدانش مي پسندند. اما كاش به همين جا ختم مي شد! چيزي كه دل مردم مؤمن و انقلابي را مي سوزاند لبخندهاي كش دار و نامه هاي تبريك برخي از مسئولين به مناسبت اين جوايز است درست همان اتفاقي كه پس از دريافت جايزه صلح نوبل توسط شيرين عبادي افتاد. واكنش هايي اين چنين پيش از آن كه غفلت و خوابزدگي مسئولين را نشان دهد وارونگي ارزش گذاري در سياست هاي فرهنگي مان را به رخ مي كشد. هم ما و هم شخص اصغر فرهادي بهتر از هر كس ديگري مي دانيم كه فيلم او متأسفانه مورد حمايت ويژه دولت و دولتمردان قرار گرفته و باز هم متأسفانه نماينده وزارت ارشاد دولت دهم هم در مراسم اسكار بوده است، پس بهتر است آقاي فرهادي بيش از اين ژست استقلال، فراجناحي و غيرسياسي بودن را نگيرند كه اين قبيل سخنان از زبان ايشان بيشتر به يك لطيفه خنده دار شبيه است و موجب انبساط خاطر مي گردد.
برخلاف برخي مسئولان فرهنگي ما كه هميشه ژست روشنفكري(!) مي گيرند، تكنيك را از محتوا جدا مي كنند و در نتيجه سياه ترين فيلم ها را با بودجه هاي دولتي مي سازند، فقط به اين بهانه كه كارگردان و عوامل آن را افرادي حرفه اي تشخيص مي دهند، نظام سرمايه كار خود را خوب بلد است. آنها خوب مي دانند تكنيك از محتوا جدا نيست نشان به آن نشان كه چارلي چاپلين را از سال 1953 به ايالات متحده راه ندادند فقط به اين دليل كه معتقد بودند او ايده هاي كمونيستي دارد. تكنيك از محتوا جدا نيست اگر چنين بود سازمان CIA در دوران موسوم به «مكارتيسم» كميته هراس (نامي كه هنرمندان آمريكا بر اين كميته گذاشتند) تشكيل نمي داد و صدر تا ذيل هاليوود را شخم نمي زد فقط به اين بهانه كه در هاليوود ايده هاي كمونيستي نفوذ كرده است؛ اگر چنين بود «برتولت برشت» بازجويي نمي شد و دست آخر 10 تن از دوستان و همكارانش به زندان نمي افتادند فقط به اين دليل كه در فيلمنامه شان نظام سرمايه داري را به چالش كشيده اند.
تكنيك خوب در خدمت ذهن بيمار، همچون شمشيري است در كف زنگي مست؛ اتفاقي كه براي اصغر فرهادي افتاد تا قوت و قدرت فيلمنامه نويسي و كارگرداني او در اختيار ذهن بيمارش قرار گيرد. ذهني كه از غرب سراسر توحش و دروغ، سرزمين رؤياها بسازد؛ سرزمين راستگوها؛ سرزمين صداقت و درستي! ارزش اين بهشت آنقدر هست كه براي رسيدن به آن مجاز به ترك همسر و طلاق هستي پس حفظ نهاد خانواده در درجه دوم قرار مي گيرد؛ اينها نتيجه ذهن بيماري است كه در تحجر غرب زدگي پوسيده است و البته ذهن بيمار اصغر فرهادي تا زماني مورد حمايت غرب است و جوايز آنان را دريافت مي كند كه زبان نظام سرمايه داري در ايران باشد يعني داخل ايران و براي ايرانيان فيلم بسازد در غير اين صورت مانند دستمال كهنه اي به سطل زباله فرستاده خواهد شد صحت اين ادعا را او مي تواند از گلشيفته فراهاني بازيگر فيلم «درباره الي» ساخته قبلي آقاي فرهادي كه با حمايت ويژه دولت در جشنواره قبلي فجر نيز جوايز ويژه اي را دريافت كرد سؤال كند!
بياييد با هم به عنوان يك شهروند اروپايي يا آمريكايي، مردم ايران را از دريچه دوربين اصغر فرهادي نگاه كنيم؛ چه مي بينيم؟ مردمي كه دروغگو هستند، شخصيت هاي داستان همگي دروغ مي گويند به جز سيمين و سيمين همان كسي است كه همه كار مي كند براي اينكه به اروپا يا آمريكا پناهنده شود چون از سرزمين دروغگوها خسته شده و مي خواهد به سرزمين راستي و درستي پناه ببرد. پس از تماشاي اين فيلم، يك شهروند اروپايي يا آمريكايي به خود افتخار مي كند چون ساكن چنين سرزميني است كه سيمين آرزوي رسيدن به آن را دارد و البته براي مردم ايران متأسف مي شود كه چقدر راحت دروغ مي گويند. حالا ساكنان سرزمين هاي هميشه ابري غرب و دستان هميشه خون آلود نظام سرمايه داري غرب چرا نبايد به فيلم فرهادي جايزه بدهند؟! فيلمي كه آنها را نماد راستي و درستي نشان مي دهد و مردم ايران را تماماً دروغگو و رياكار؛ راستي! اين روزها ايالات متحده چقدر تلاش مي كند كه ايرانيان را در مسائل سياسي (از جمله هسته اي) دروغگو جلوه دهد و حالا يك ايراني اين كار را انجام داده است. بهتر از اين هم مي شود...؟!
اين بود هديه اي كه آقاي فرهادي پس از گرفتن جايزه نظام سرمايه داري- همان يك درصدي كه مردم دنيا عليه اش شوريده اند- آن را به مردم كشورش تقديم كرد. حال پس از تحقير ملت شريف ايران به دست اصغر فرهادي بايد از برخي مسئولين و رسانه ها كه بعد از دريافت جايزه اسكار دچار افت فشار خون شده و لبخند بر لبانشان ماسيده است، پرسيد: اين نيش هاي تا بناگوش باز شده به سمت غرب براي چيست؟
سيدمحمد عماد اعرابي



به صلیب هم اگر کشیده شدی مسیح باش نه مترسک شالیزار

وقتی دانشمند و پزشک جراح ما جایزه برترین و نوآورترین جراحی جهان را برد و برنده شد چرا جایزه‌اش را ندادند و گفتند که ایران در تحریم است؟ مگر آقای اصغر فرهادی و فیلمش ایرانی نبودن که جایزه به او داده شده و ایران هم در تحریم نبوده است؟ اگر واقعن فکر می کنیم که این کارها سیاسی نیست پس حتما ما سرمان مثل کبک تو برف است.

هالیوود سیاسی نیست. گلدن گلاب سیاسی نیست. سرنخ صنعت پورن جهان را در دست داشتن سیاسی نیست. لیبرالیسم سیاسی نیست. تبلیغ‌ آشوب‌ آفرین‌ هیجانی سیاسی نیست. سیاست‌های فرهنگی شیطان بزرگ سیاسی نیست. لانه روباه پیر سیاسی نیست. سپر دفاع ضد موشکی سیاسی نیست. گوآنتانامو سیاسی نیست. ابوغریب سیاسی نیست. ناتوی فرهنگی سیاسی نیست. سیاست خارجی بوش و اوباما سیاسی نیست. اتاق بیضی سیاسی نیست. کراوات سیاسی نیست.

دروغ ۱۱ سپتامبر سیاسی نیست. جنگ علیه عراق و افغانستان سیاسی نیست. ناکازاکی، هیروشیما، ویتنام، حلبچه و شلمچه، اردوگاه زنان ده ساله ژپا و کشتار فرقه داوودیان سیاسی نیست. قتل عام فلسطینی‌های نمازگزار توسط یک اسرائیلی سیاسی نیست. به آتش کشیدن اولین قبله مسلمان جهان سیاسی نیست.

پاره کردن قرآن سیاسی نیست، کاریکاتور دانمارکی سیاسی نیست، تیاتر آلمانی سیاسی نیست، کودتای ۲۸ مرداد سیاسی نیست. کشتن ملت مظلوم پاکستان سیاسی نیست. استعمار و استکبار سیاسی نیست. ترور دانشمندان اتمی ایران زمین سیاسی نیست. خونی که از سبیل جان بولتن می‌چکد، سیاسی نیست.

حمایت از منافقین سیاسی نیست. دست دادن مسعود رجوی با صدام یزید کافر سیاسی نیست، بمب مسجد ابوذر سیاسی نیست. هفت تیر سیاسی نیست. ترور رییس جمهور، نخست وزیر، اولین رئیس شورای انقلاب، اولین رئیس ستاد ارتش، اولین رئیس شورای عالی قضایی، اولین امام جمعه‌های پانزده شهر سیاسی نیست.

راه انداختن بی بی سی فارسی با پول مالیات مردم انگلستان سیاسی نیست. زدن ایرباس ایران در خلیج فارس سیاسی نیست. برهنه شدن گلشیفته سیاسی نیست، سینه‌های عریان لونا شاد سیاسی نیست. بهایی شدن خبرنگارهای بی بی سی سیاسی نیست. راه اندازی سایت دیگربان با یورهای بیگانه سیاسی نیست.

نیرنگ سیاسی نیست. تفنگ و توپ و تانک سیاسی نیست. چراغ سبز نشان دادن به آل خلیفه وحشی سیاسی نیست. بمب فروختن به آل سعود سیاسی نیست. ایران هراسی سیاسی نیست. حمایت از مریم رجوی سیاسی نیست. ریگی را قهرمان ملی خواندن سیاسی نیست.

صدای امریکا سیاسی نیست. گرین کارت سیاسی نیست. ویزای حقوق بشر سیاسی نیست. ۲۰۰ کلاهک اتمی رژیم صهیونیستی، سیاسی نیست. گلوله آمریکایی‌ها درون سینه بچه‌های کانال پرورش ماهی، سیاسی نیست. تانک مرکاوا سیاسی نیست. ترکش خانه کرده در گلوی رزمنده شرق ابوالخصیب، سیاسی نیست. شهادت مردان خدا سیاسی نیست.

با شنی تانک، روی سینه دلاوران هویزه رفتن، سیاسی نیست. تحریم و تهدید و جنایت، سیاسی نیست. آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای سیاسی نیست. سازمان ملل سیاسی نیست. کشتی بریجتون سیاسی نیست. گاز خردل ساخت کشور فرانسه، سیاسی نیست. گاز فلفل در چشم دانشجویان آمریکا سیاسی نیست. تجاوز به زنان خرمهشر سیاسی نیست.

حمله به چادرنشینان مظلوم جنبش ۹۹ درصد سیاسی نیست. نقشه کشیدن برای ترور حاج قاسم سیاسی نیست. یتیم کردن علیرضای ۴ ساله سیاسی نیست. کشتن داماد کربلای ۵ جلوی چشم کمپوت انرژی جبهه‌ها سیاسی نیست. بمب آمریکایی که ۳۸ نفر را در یک عروسی هرات کشت سیاسی نیست.

من منکر سختی‌های داخل کشور که خیلی‌هایش را هم‌این ابرقدرت‌های شیطانی برای ما نسخه پیچیده‌اند نمی‌شوم ولی اینکه کسی به خودش جرات دهد از سیاهی‌های داخل کشور و ملتش پله‌ای برای خودش درست کند بداند که عاقبتش چیزی بیشتر از منافقین به خلق نخواهد بود. اصغر فرهادی یادش رفت همین جایزه اسکار مارلون براندو در اعتراض به رفتار دولت امریکا با سرخ‌پوست‌ها نگرفت. آقای فرهادی موقع اسکار گرفتن به چی فکر می‌کردید؟ اصلن فکر می‌کردید؟ به یاد دانشمندان اتمی شهید ایران بودید؟

من منکر سیاهی‌ها نیستم، همین سیاهی مگر طلا و مس سیاهی‌ها را نشان نداد؟ پس چرا این فیلم حتا به یک جشنواره درجه سوم خارجی هم دعوت نشد؟ جایزه که توی سرشان بخورد. آیا به این خاطر نبود که چون نشان می‌داد آخوندها هم با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند بایکوت شد؟

مگر برادر ابراهیم سیاهی‌ها را نشان نمی‌دهد؟ پس چرا ابراهیم در آتش ما از پله هیچ فستیوال خارجی بالا نرفته؟ با هیچ لکاته‌ بین المللی دست نداده؟ در مقابل هیچ خارجی تعظیم نکرده؟ شما می‌دانید ابراهیم حاتمی‌کیا چند بار فیلم‌هایش توقیف شده؟ حتمن خبر دارید به رنگ ارغوان چند سال توقیف بود؟ آژانس شیشه‌ای فاش‌گو با چه مکافاتی نمایش داده شد؟ گزارش یک جشن دیدید؟ ارتفاع پست چطور؟ موج مرده را چی؟

پیر ما گفت: اگر روزی امریکا از شما تعریف کرد باید عزا گرفت، ابراهیم حاتمی‌کیا و هر کسی که مثل او کمی‌ها و کاستی‌ها و درد این ملت نشان می‌دهد ولی در عین حال دشمن شاد کن نیست مصداق این جمله‌ جاودانه است. ابراهیم حاتمی‌کیا شرف سینمای ما است، به صورتش سیلی می‌زنند ولی می‌داند نباید دل دشمن شاد کند، همان‌طور که حاج کاظم می‌دانست توی فرودگاه لندن باید چی بگوید.



زیرنویس:

:: وطن و تنم حراج گردباد

:: امریکا حتمن به یاد دارد با فرقه داوودیان چگونه رفتار کرد؟ گردباد

:: دود موتور سوزوکی عماریون

:: از دست دادن فرهادی با آنجلینا، برهنه شدن گلشیفته تا اولین اسکار تاریخ سینمای ایران گردباد

منبع: گردباد

تقدیر ساركوزي ازفیلم جدایی...

دو ساعت بعد از پايان مراسم اسكار، نخستين سياست مدار غربي به "اصغر فرهادي" براي گرفتن جايزه اسكار به خاطر فيلم جدايي نادر از سيمين تبريك گفت.
به گزارش باشگاه خبرنگاران ، نيكلا ساركوزي رئيس جمهور فرانسه، در مصاحبه با برنامه صبحگاهي راديو آر تي ال ساعت هفت و نيم صبح به وقت فرانسه بعد از اينكه موفقيت فيلم "آرتيست" و بازيگر فرانسوي آن را تبريك گفت، اضافه كرد: در مراسم اسكار امسال فيلمي بود كه نبايد از آن غافل شويم.
وي ادامه داد: "يك جدايي"(جدايي نادر از سيمين) فيلمي تكان دهنده و فراموش نشدني بود.
جای تاسفه واقعا!!!!!!!!!!!!

چه كسي خاتمي را توي هچل انداخت؟!

خبط خاتمي در قبال انتخابات، تبديل به معضلي بزرگ براي وي شده است.
خاتمي چند ماه پيش و در حالي كه در جلسات محفلي، تندروي هاي موسوي و كروبي را باعث بن بست اصلاح طلبان در مقابل نظام معرفي مي كرد، به واسطه برخي تحريكات خارجي و آدرس هاي غلط داخلي اقدام به شرط گذاري براي انتخابات كرد اما پس از آن كه با بي اعتنايي كليت حاكميت مواجه شد، به استيصال افتاد.
وي روز گذشته در حاشيه مراسم ختم پدر عبدالله نوري در پاسخ به اين سؤال كه آيا در انتخابات شركت مي كنيد يا نه، صرفا گفت «مخلص همه شما هستم.» وي در پاسخ به اين سؤال كه عدم حضور شما در انتخابات آيا به معناي تحريم است يا نه، گفت: شما كه هرچه دلتان مي خواهد مي نويسيد.
خاتمي پيش از اين گفته بود «وقتي همه نشانه ها دلالت بر اين دارد كه نبايد در انتخابات شركت كنيم، شركت در انتخابات معنايي ندارد.» وي همچنين موضوع را به شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات ارجاع داده بود كه اين شورا نيز اعلام كرد اصلاح طلبان نمي توانند و نبايد در انتخابات شركت داشته باشند.
با اين وجود 700 نفر از اصلاح طلبان- از جمله اكثريت اعضاي فراكسيون اصلاح طلبان در مجلس و تابش خواهرزاده خاتمي- در انتخابات ثبت نام كردند. همين اتفاق به خودي خود نشانه بي اعتنايي اصلاح طلبان به شرط گذاري ها و خرده فرمايشات خاتمي بود و احتمالا به همين دليل هم هست كه خاتمي ديروز در جمع خبرنگاران جرئت نمي كند موضعي اتخاذ كند.
در همين حال داريوش قنبري سخنگوي اقليت مجلس با رد تحريم انتخابات از سوي خاتمي گفت: خاتمي همواره موضع خود را درباره انتخابات مطرح و عنوان كرده است كه اصلاح طلبان انتخابات را تحريم نمي كنند.
وي در گفت وگو با شبكه خبر دانشجو گفت: علت عدم اظهار نظر خاتمي در مورد انتخابات را نمي دانم، البته خاتمي تريبوني در اختيار ندارد تا مردم را به شركت در انتخابات دعوت كند.
قنبري با تاكيد بر اينكه خاتمي به هيچ وجه انتخابات را تحريم نكرده است، ادامه داد: خاتمي همواره انتخابات را فرصتي براي نظام و اصلاح طلبان مي داند.
سخنگوي فراكسيون اقليت مجلس تاكيد كرد: پيش بيني من اين است كه مشاركت در شهرستان ها بالاي60درصد باشد.
اخيرا محمد قوچاني سردبير سابق برخي نشريات زنجيره اي ضمن مقاله اي تند و گزنده، اصلاح طلبان را متهم به رفتارهاي متناقض از انتخابات مجلس هفتم به بعد كرده و تصريح كرده بود كه اين جريان برخلاف تبليغات تحريمي، در انتخابات حضور داشته و اكنون هم كه تندروهاي آنها در خارج علنا بر طبل تحريم مي كوبند، نيامدن در انتخابات به معناي پايان اصلاح طلبان خواهد بود.
استيصال خاتمي در موضع گيري روشن، يادآور اظهارات يكي از دانشجويان تندروي دفتر تحكيم است كه در سال 84 و در جمع دانشجويان خواستار راي به هاشمي رفسنجاني به عنوان قديس اصلاحات شده و در اين حال با اشاره به اين كه اصلاح طلبان در انتخابات مجلس ششم، هاشمي را عاليجناب سرخپوش قتل هاي زنجيره اي معرفي مي كردند، گفته بود: وضعيت ما وضعيت آدمي است كه روي اره نشسته و نه راه پس دارد و نه راه پيش!

يك بام و چند هوا...؟!


سه شنبه شب هفته گذشته آقاي سعيد ذاكري، مسئول صفحه سياسي هفته نامه 9 دي در محل دفتر اين نشريه بازداشت شد. بازداشت وي كه گفته مي شود از سوي دادگاه ويژه روحانيت صورت گرفته در پي انتشار مقاله اي با عنوان «افت محبوبيت و هزينه كردن از رهبري» بوده است كه در آن مواضع آقاي علي لاريجاني، رئيس مجلس به نقد كشيده شده بود.
صرفنظر از متن مقاله ياد شده و يا مواضع هفته نامه 9 دي كه در اينجا مورد بحث نيست، بازداشت شبانه آقاي سعيد ذاكري كه طلبه اي مؤمن و انقلابي است نه فقط غيرقابل انتظار، بلكه سؤال برانگيز است. بازداشت وي در حالي صورت گرفته است كه از مدتها قبل و هم اكنون نيز تعداد قابل توجهي از نشريات بي آن كه با كمترين مانعي روبرو شوند، بسياري از آموزه هاي اسلامي و انقلابي را نه در قالب نقد و بررسي، بلكه با توسل به انواع دروغ ها و شانتاژها مورد حمله قرار مي دهند و در همان حال، آزادانه منتشر مي شوند و از سوي مراجع ذيربط و مسئول، از جمله دستگاه محترم قضايي، حتي يك تذكر خشك و خالي نيز دريافت نمي كنند. بنابراين معلوم نيست آقاي سعيد ذاكري چه گناه بزرگي مرتكب شده است كه دادگاه محترم ويژه روحانيت تأخير در بازداشت ايشان را جايز ندانسته و به جاي اخطار و احضار و تذكر و مقدمات ديگري از اين دست، اقدام به بازداشت وي كرده است؟!

مرز شکنی انتخاباتی کواکبیان !

مرز شکنی انتخاباتی کواکبیان !

چهاردانگه نیوز: مدتی قبل آقای کواکبیان در روستاهای دهستان پشت کوه بخش چهاردانگه شهرستان ساری که با استان سمنان هم مرز می باشد، دیدار و گفت گو داشته اند. اینکه چرا آقای کواکبیان که نماینده شهرستان سمنان است در حوزه انتخابیه شهرستان ساری رفت و آمد می کند مبحثی است که لازم است بدان پرداخته شود. اما آنچه واضح است این مسئله می باشد که در این گوشه از استان مازندران اتفاقاتی در حال وقوع است که در زیر به آنها اشاره می شود:

1. مدتی است زمزمه هایی در بین بعضی از اهالی روستاهای دهستان پشت کوه بخش چهاردانگه (شامل 20 روستا) شنیده می شود که می خواهند این دهستان به استان سمنان ملحق شود. متاسفانه بخش چهاردانگه مدت هاست مورد بی مهری و کم لطفی شدید مسئولان شهرستان ساری واقع شده و مردم برای تامین حداقل امکانات رفاهی از جمله آب آشامیدنی سالم مستاصل مانده اند. این مردم برای تامین امکانات زندگی در شرایط بسیار سخت کوهستان حتی راضی هستند از مام مازندران جدا شوند و به استان سمنان ملحق شده و از امکانات بهتر آن استفاده کنند. همانگونه که چند سال پیش فولادمحله و چند روستای دیگر این کار را کردند و اکنون در رفاهی به مراتب بهتر از بخش چهاردانگه به سر می برند. همانگونه که چند سال پیش منطقه گدوگ از مازندران جدا شد. همانگونه که گرگان خود را به استان گلستان تبدیل کرد. همانگونه که منطقه طالقان از مازندران جدا شد. همانگونه که مردم غرب مازندران در تلاش هستند تا استانی مستقل تشکیل بدهند. و اکنون مردمان قسمتی از چهاردانگه نیز به این راه و روش فکر می کنند.

2. دهستان پشت کوه مدت چهار سال است که مرکز دفن میلیون ها تُن از زباله های شهر ساری شده است و مردم این دهستان از دست زباله های شهرنشینان ساروی به ستوه آمده اند و یکی از چوپانان روستای ولویه نیز در شیرابه های همین زباله ها فوت کرده است. مردم روستاهای این دهستان تمام تلاش مسالمت آمیز و قانونی خود را کرده اند تا جلوی حمل زباله به این منطقه و معضل زیست محیطی و بهداشتی بوجود آمده را بگیرند و مسئولان هم فقط وعده و وعید می دهند. اکنون مردم همین دهستان در تلاش هستند تا شاید با پیوستن به استان سمنان این دهستان را از حوزه سیاسی استان مازندران جدا کرده و با قرار گرفتن در حریم استان سمنان، جلوی ورود زباله های شهر ساری را به این منطقه بگیرند.

3. در پشت تلاش عده ای از مردم دهستان پشت کوه چهاردانگه این نکته وجود دارد که این مردم از مسئولان مازندران و شهرستان ساری برای بهبود وضعیت شان ناامید شده اند و در این موقعیت آقای کواکبیان هم با زیر پا گذاشتن قوانین انتخاباتی به حوزه انتخابیه شهرستان ساری وارد می شوند تا مردم بیشتری از این دهستان به سمت استان سمنان متمایل شده و تصمیم جمعی برای پیوستن به این استان بگیرند.

4. با احتمال پیوستن دهستان پشت کوه به استان سمنان، شاید مردم منطقه دوسرشمار و نرماب دهستان چهاردانگه بخش چهاردانگه که وضعیت شان از نظر رفاهی به مراتب بدتر از دهستان پشت کوه می باشد و البته هم مرز با استان سمنان هستند، همانند سال های دهه 1360 تلاش دوباره ای را برای پیوستن به استان سمنان شروع کنند. زیرا این مردم هم به واقع از مسئولان مازندران و شهرستان ساری دل خوشی در تامین حداقل های امکانات رفاهی و اجتماعی خود ندارند. کمی باید واقع بین بود و به این نکته نیز توجه داشت که همیشه وعده و وعیدهای مسئولان کارساز نیست و باید عمل و اقدام جدی آنان را دید. در 20 روز گذشته که برف و بوران بخش چهاردانگه را به زانو در آورده، مسئولان مازندران و شهرستان ساری چه کرده اند؟ برق قطع، جاده ها بسته، تلفن ها قطع، لوله های آب یخ زده، مردم در محاصره برف دو متری و ... که اگر تلاش شبانه روزی بخشدار زحمتکش چهاردانگه جناب آقای امینی و نیروهای بومی ادارات کیاسر نبودند، خدا می داند چه بر سر مردم محروم این منطقه می آمد.

5. نمایندگان محترم شهرستان ساری در مجلس شورای اسلامی جناب آقای یوسف نژاد و جناب آقای شجاعی (که خود از اهالی چهاردانگه هست) باید به این قضیه با حساسیتی ویژه نگاه کنند. وظیفه ذاتی این نمایندگان است که به بخش محروم چهاردانگه بیایند و رفع مشکلات مردم را مصرانه از مسئولان مازندران و شهرستان ساری بخواهند. ما شما را انتخاب کردیم تا در اینگونه مواقع زبان ما باشید نه اینکه نماینده ای از استانی دیگر وظیفه شما را برای خود متصور شود. اگر نمایندگان محترم شهرستان ساری و مسئولان استان و شهرستان کمی به مردم این بخش توجه کنند، هرگز شاهد چنین ماجراهای تلخی که هر بار تکه ای از مازندران را از وی جدا می کند، نخواهیم بود.

6. توجه نکردن مسئولان به افکار عمومی و خواسته های حداقلی و بر حق مردم بخش چهاردانگه یکی از علل اصلی سفر آقای کواکبیان به این منطقه است وگر نه دلیلی ندارد که آقای کواکبیان که نماینده مردم شهرستان سمنان است و هم از این حوزه کاندید شده، به حوزه ای دیگر در استانی دیگر سفر کند. زیرا ایشان بخوبی از قانون انتخابات آگاه است و قانوناً نه می تواند در این منطقه کاری بکند و نه می تواند وعده و وعیدی به مردم بدهد. آنچه باقی می ماند دلخوشی مردم به بهبود وضعیت موجود است که گمان می کنند شاید آقای کواکبیان بتواند منطقه آنان را به استان سمنان ملحق کرده و مشکلات شان را حل کند.

7. آقای کواکبیان منویات مقام معظم رهبری برای عدم تنش در عرصه انتخابات در بین مردم را به عمد فراموش کرده و نادیده گرفته اند. پیامد آمدن ایشان را در زمزمه های مردم به وضوح می شنویم و اینک مردم دهستان پشت کوه در وسط ماجرا مانده اند: از طرفی چراغ سبز آقای کواکبیان و تقاضای عده ای از مردم روستاهای ولویه، قلعه سر، اروست و حتی اراء این ذهنیت را پرورش می دهد که شاید در آینده شاهد جدا شدن دهستان پشت کوه از مازندران شویم و از طرفی دیگر بخش چهاردانگه شدیداً مورد بی مهری مسئولان مازندران و شهرستان ساری واقع شده است و مردم نمی دانند مشکلات شان را به کجا باید ارائه دهند. صفحات سایت های اینترنتی بخش چهاردانگه پر است از بیان مشکلات و گلایه های مردم از مسئولان مازندران و شهرستان ساری که متاسفانه مسئولان هم هرگز جوابی به آنان نمی دهند.

8. خوب است جناب آقای کواکبیان نماینده شهرستان سمنان توضیحی روشن و واضح بدهند که هدف از سفر و بازدیدش از دهستان پشتکوه بخش چهاردانگه ساری چه بوده و چه پیامدهایی را می تواند به دنبال داشته باشد. بد نیست مسئولان مازندران به ویژه جناب آقای طاهایی استاندار محترم و مسئولان سیاسی و امنیتی هم به این موضوع حساسیت نشان داده و ماجرا را پیگیری کنند تا خدای نخواسته فردا مشکلات دیگری گریبان چهاردانگه را نگیرد و باعث بروز اختلافات و دو دسته بازی های جنجال برانگیز نشود.